در نشست پرسش و پاسخ پس از این فیلم، بهروز افخمی گفت: زمانی شروع به نوشتن فیلمنامه کردم که رمان این داستان توسط مرجان شیرمحمدی نوشته شده بود و من فیلمنامه را برای کارگردانی او نوشتم. بعد از شش ماه این رمان مجوز دریافت کرد و مرجان به علت بازیگران زیاد این فیلم، برای ساخت آن دچار تردید شد. از همان اول که این رمان را مینوشتم، فکر میکردم قصه به درد فیلم شدن میخورد و بعد دیدم برای من سنگین است، بنابراین اصراری نکردم به هر قیمتی فیلم بسازم و فکر کردم بهتر است با کار جمع و جورتری فعالیت فیلمسازیام را آغاز کنم
- گوهر خیراندیش دیگر بازیگر «آذر،شهدخت،پرویز و دیگران» گفت: زمانی که با مرجان شیرمحمدی در آبادان بودیم، پیشنهاد بازی در این فیلم را که قرار بود خودش بسازد را مطرح کرد. بعدها برای دیدن تئاتر ایشان رفته بودم که دوباره پیشنهاد از طرف بهروز افخمی مطرح شد و قرار شد نقش این دو خواهر را بازی کنم.
- وی با اشاره به حادثه تصادفی که پشت صحنه این فیلم برایش پیش آمد اظهار کرد: نقش «شهدخت» را بازی کردم و هنگامی که در جاده مشغول بازی در نقش پری بودم آن تصادف پیش آمد و در نهایت نقش پری را خانم تسلیمی بازی کرد و من بعد از بهتر شدن حالم ادامه کار را دادم. این نقش را بسیار دوست دارم و با دردم، سر این کار حضور پیدا کردم و سعی کردم شما متوجه این موضوع نشوید.
- بهروز افخمی در بخش دیگری از این نشست درباره رمانهایی که قابلیت تبدیل شدن به فیلم را دارند، توضیح داد: هر رمانی که خواندنی باشد، میتواند به فیلم تبدیل شود و به نظر من فکر نمیکنم غیرعادیتر از رمان «گاوخونی» برای ساخت فیلم وجود داشته باشد. ما این روزها قصه مناسب که مخاطب را جذب کند، کم داریم و همین که قصهای مورد توجه مخاطب قرار میگیرد کافی است.
- وی درباره استفاده از نریشن در این فیلم گفت: هیچ دلیلی ندارد که سینما به
شکل تصنعی از ادبیات مستقل باشد سینمای داستانی چیزی جز قصهگویی در یک فرم
پیچیدهتر و صنعتی نیست. شیوههای دکوپاژ، تدوین و فصلبندی هم از ادبیات
میآید و سینما هنر مستقلی نیست. متاسفانه در سینمای ایران خرافه مشهوری
وجود دارد که اگر کسی از راوی استفاده میکند حتما کار ادبی است. من معتقدم
حتی اگر فیلمی قرار باشد نیمی از داستانش توسط راوی خوانده شود ابایی در
این خصوص نخواهم داشت.
من در زمینه هنر و کار فیلمسازی به هیچ نظریهای معتقد نیستم
و معتقدم فیلمسازی یک مهارت است که به تدریج آموخته میشود، فکر میکنم
فیلمسازانی که به نظریهها اهمیت میدهند، فیلمهای بدی میسازند.
- بهروز افخمی بار دیگر درباره استفاده از صدای داوود نماینده به عنوان «نریتور» این فیلم اظهار کرد: برای من اولویت صدای ناصر طهماسب بود و معتقدم بهترین صدای روایت در ایران است. اما چون در «سنپطرزبورگ» از او استفاده کرده بودم در این فیلم تکراری میشد و از داود نماینده که در مستندهای «راز بقا» صحبت میکند، استفاده کردیم، حسمان این بود که داریم درباره یکسری جانور صحبت میکنیم.
این کارگردان مسافرت سالها پیشش به کانادا در نوشتن این رمان و ساخت این فیلم را موثر دانست و گفت: البته مسافرت من و مرجان شیرمحمدی واکنش به شرایط سیاسی آن موقع نبود. اما با آن موضوع مصادف شد که تاثیر زیادی بر این فیلم داشت.
- افخمی در پایان این جلسه درباره شباهت فیلمش به سریال «دایی جان ناپلئون» گفت: فیلم اشارههایی به این مجموعه دارد، اما معتقدم شباهت ندارد.
- وی همچنین درباره قسمت دوم «سنپطرزبورگ» گفت: بعید میدانم چنین اتفاقی بیفتد چرا که هر دو بازیگر اصلی فیلم سوپراستار شدهاند و جمع کردن این دو خیلی سخت است. برنامههایشان تا یک سال بعد معلوم است ضمن اینکه، فیلم گرانی خواهد شد و 50 درصد بودجه فیلم فقط دستمزد این دو نفر میشود، برای همین امیدی به ساخت آن ندارم.
فیلم نشست خبری «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را در «تابناک» تماشا کنید
اندیشه فولادوند، پژمان بازغی، حدیثه تهرانی،
محسن حسینی، رابعه مدنی، کیومرث غفاری، نگار حسن زاده، انسیه کمالیان،
آیسان کاظمی در فیلمی نقش آفرینی کردند که داستان چندان قوی نداشت و فرید در نخستین تجربه اش اثری متوسط را ارائه کرده بود که بعید است در گیشه نیز حضور موفقی داشته باشد.
- وی در پاسخ به این انتقاد که در اواسط فیلم کمی از جذابیت آن کاسته میشود، گفت: فکرهایی داریم که فیلم جذابتر بشود و قرار است تغییراتی در آن بدهیم که پرکششتر بشود. قرار است روی «آرایش غلیظ» بیشتر کار کنیم و انشاءالله این مشکل حل میشود.
- نعمتالله که در نشست پرسش و پاسخ فیلمش در کاخ جشنوارهی فیلم فجر سخن میگفت، همچنین درباره حضور حبیب رضایی در فیلمش عنوان کرد: حبیب رضایی بازیگر فوقالعاده و باسوادی است که درباره مقوله بازیگری حرفهایی برای گفتن دارد؛ چه در عرصه نوشتن و چه جلوی دوربین. قطعا این خصوصیات ایشان باعث شد که در این فیلم هم در خدمت ایشان باشیم.
- وی همچنین درباره اینکه آیا بازیهایش خودمحور است یا توسط کارگردان کنترل
میشود، گفت: من گمان نمیکنم اصولا کارگردانی فیلمی بسازد و اجازه دهد
بازیگری از اندازههای که نوشته است بیرون بزند. دوربین، کاراکترها و ...
در ید کارگردان هستند و اینطور نیست که بازیگر هر کار دلش بخواهد در فیلم
انجام بدهد.
-سهراب پورناظری (آهنگساز این فیلم) هم در سخنانی درباره موسیقی متفاوت «آرایش غلیظ» گفت: ساخت موسیقی برای فیلمهای حمید نعمتالله، عذابالعلیم است چون لحن در آن معلوم نیست. در هرصورت این تجربه جدیدی بود و فضایی گانگستری داشت که با توجه به جنس کارهای قبلیمان، کار را سخت میکرد. باید از تمامی بچههای گروه تشکر کنم؛ به ویژه از همایون شجریان که این ریسک را پذیرفت که با گیتار برقی و درامز یک موسیقی ایرانی را کار کنیم.
- همایون شجریان (خواننده تیتراژ فیلم) هم در تکمیل سخنان پورناظری گفت: قصد ما این بود که موسیقیای را اجرا کنیم که پرانرژی و با فیلم هماهنگ باشد. در این راستا به شعر مولانا و ساختار خاصی از ملودی رسیدیم و در نهایت برای تنظیم این ملودی تصمیم گرفته شد که از سازهای الکترونیکی استفاده کنیم. از همان ابتدا قرار بود که در خواندن تیتراژ، از صدای در اوج و بدون فرود استفاده کنیم. خودم فکر میکردم شاید نتیجه خیلی خوب از آب در نیاید اما الان از نتیجه راضی هستم.
- سعدی تهیه کننده فیلم در پاسخ به پرسشی درباره درج نام مهناز افشار به عنوان سرمایهگذار در تیتراژ این فیلم هم بیان کرد: خانم افشار قرار بود در «آرایش غلیظ» سرمایهگذاری کنند اما تا امروز این اتفاق نیفتاده و تنها نامشان در تیتراژ است.
- نکته جالب توجه این نشست، پاسخهای یک خطی و یا حتی یکی دو کلمهای حمید نعمتالله به سوالات بود که باعث خنده حاضران شده بود. همچنین حضور باران کوثری و تشویقهای پر سر و صدای او برای عوامل «آرایش غلیظ» و مخصوصا حامد بهداد از حاشیههای این نشست بود.
- علیرضا برازنده، هادی مقدمدوست، خشایار موحدیان، هادی مقدمدوست و حبیب رضایی از عوامل تولید این فیلم بودند که در نشست پرسش و پاسخ فیلم حضور داشتند. رییس کمیسیون امور داخلی و قوانین مجلس شورای اسلامی و ابراهیم شیبانی (کارگردان) هم از حاضران نشست «آرایش غلیظ» بودند.
آخرین فیلمی که در روز نهم به نمایش درآمد، «فرشته ها با هم می آیند»
نخستین ساخته حامد محمدی فرزند منوچهر محمدی تهیه کننده مولف و کارکشته
سینمای کشورمان بود. محمدی سراغ سوژه روحانی رفته و روحانی ای را به تصویر
کشیده که در ساختمان ها
سیم کشی برق می کند و در میانه برق کاری، همسرش آبستن شده و در نخستین
بارداری، سه دختر به اعضای این خانواده افزوده می شود و همه امر مدیریت
اقتصادی خانواده را برای این جوان دشوار می سازد اما در این کش و قوس، به
یک باره کارگردانی، مجذوب کاراکتر روحانی جوان شده و با اصرار از او دعوت
می کند تا در فیلمش نقش آفرینی کند؛ روحانی هم که به دستمزد بازیگری احتیاج دارد می پذیرد و حواشی رقم می خورد... .
محسن امیریوسفی به عوامل فیلم سینمائی «آشغالهای دوست داشتنی» نامه
نوشت. در بخشی از این نامه که در ایسنا منتشر شده، آمده است: «سلام بر همه
عوامل و سازندگان فیلم سینمائی "آشغالهای دوست داشتنی"
بالاخره پس از یکسال و نیم تلاش بیوقفهی همه شما،این فیلم آماده نمایش
شد، سپاسگزار لطف و زحمتتان هستم. خوشحالم که به شما بگویم ما فیلمی را
ساختیم که شبیه هیچ فیلم دیگری نیست و به لطف اعتماد و سختکوشی شما دل همه
بینندگانش را برده است، البته غیر از دل دبیر محترم جشنواره فیلم فجر و
مشاوران پیشا دکتر احمدینژادیاش!
این فیلم میتوانست با مدیریت درست در جشنواره حضور داشته باشد، دیده شود و
همه شما عوامل این فیلم، که در تمام قسمتهای کاری سنگ تمام گذاشتید، توسط
مردم و داوران جشنواره مورد توجه قرار گیرید، ولی مدیریت این چنینی فقط
برای خودیهاست که من هیچگاه در این دایره نبودم و نخواهم بود!
دوستان عزیز، همانطور که در ساخت این فیلم به من اعتماد کردید این سخن مرا
هم بپذیرید که در این دو ماه برای دیده شدن نتیجه تلاش شما در جشنواره فیلم
فجر هر کاری کردم ولی نشد که نشد!
ولی خوشبختانه اتفاقات خوبی در این دو ماه افتاد، اول اینکه توانستم پانزده
کیلو وزن کم کنم که جای سپاس فراوان از دبیر محترم جشنواره و مشاورین
دوران پیشا دکتراحمدینژادی ایشان دارد! و دوم اینکه در این مدت که فیلم را
در جلسات متعدد با منتقدین مخالف این فیلم دیدم متوجه شدم که در بیشتر
مواقع خشم درست یا نادرست این عزیزان، فقط بهانهای برای بعضی به ظاهر
دوستان ما شده که از این خشم لولو سر خرمن بسازند و ما را بترسانند!
هرچند
بعضی مطالب وعباراتشان واقعا هم ترسناک است!!
سومین اتفاق خوب حمایت تعداد زیادی از کارگردانان و سینماگران فرهیخته از
این فیلم بود که از طرف خودم و همه شما از آنها تشکر میکنم.
از همه شما عوامل توانای فیلم "آشغالهای دوست داشتنی"هم تشکر میکنم که
تمام توان حرفهای و معرفتی خودتان را در هر چه بهتر شدن این فیلم
گذاشتید... همه شما عوامل فیلم "آشغالهای دوست داشتنی" شایسته بهترین
بهترینها هستید.
لطفاً تا آن موقع لبخند بزنید و به همه بگوئید:حالمان خوب است!»
در عین حال ناظران منتخب صاحبان فیلم بخش سودای سیمرغ در ستاد آرای مردمی جشنوارهی فیلم فجر اطلاعیهای را منتشر کرد. در متن این اطلاعیه آمده است: «به نام خدا
ما ناظران منتخب صاحبان فیلمهای بخش سودای سیمرغ سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر از مجموعهی بررسیهای میدانی و حضوری بر سر صندوقهای آرای مردمی و ستاد تجمیع آرا ، اطمینان میدهیم تا 20 بهمن ماه مجموع فرایندها و سازماندهی و انضباط در کمال صحت و اصالت به انجام رسیده است.
اما آنچه که از بررسیهایمان در سینماهای نمایشدهنده نگرانمان کرده است،
نگاه جانبدارانه برخی مدیران صدا و سیما و خرید سازماندهی شدهی بلیت دو
فیلم است.»
دکتر حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی در نوشتاری با عنوان هزینه قهر مردم با سینما: به بهانه «سینما سلام» که اختصاصا در اختیار بخش سینمایی فارس قراره داده در خصوص طرح «سینما سلام» و آشتی دوباره مردم با سینما نوشته است:«قهر مردم با سینما نه تنها از نظر مادی و اقتصادی صنعت سینمای ایران را زمین گیرکرده بلکه اثرروانی نامطلوبی را بر سینماگران نیز گذاشته است. ناامیدی از گیشه یکی از پیامدهایش افزایش روزافزون فاصله بین سینما و مردم است. تهیه کننده ناامید از گیشه راهی جز جلب رضایت سفار ش دهنده دولتی و نهادهای سرمایه گذار در این عرصه را ندارد. کارگردان و تهیه کننده از آغاز تکلیفش با مردم روش است. او به خوبی می داند که به جای رضایت مردم باید نهاد سفارش دهنده را راضی کند. تولید برای تولید ماجرایی است که در این سالها شاهد آنیم. با همه حاشیه هایی که برای سینما و سینماگران درست شده است».
در ادامه این نوشتار می خوانیم:«پیامد دیگر این ماجرا جشنواره محور شدن تولیدات سینمایی است. سینمای نا امید از مردم نگاهش به ناچار به جشنواره هاست. جشنواره تنها جایی است که به سینماگران اجازه می دهد تا دیده شوند. پس جشنواره داخلی و یا خارجی می شود همه امید دیده شدن. حساسیتهای حضور در جشنواره فجر و فشار سنگین آن بر دوش دست اندرکاران تا اندازه ای ریشه در این ماجرا دارد. سینمای دور از مردم می شود سینمای شبه روشنفکری، سینمای مخاطب خاص و همان سینمایی که برخی آن را تلخ و یا خاکستری و حتی کمی پررنگتر از خاکستری می نامند».
در ادامه نوشتار رئیس سازمان سینمایی آمده است:«افزایش بیش از اندازه فیلمهای اجتماعی و سیاسی خواسته و ناخواسته عکس العمل دولتمردان، گروههای مرجع و در موارد فراوانی علما و روحانیون را نیز به دنبال خواهد داشت. در نتیجه سینمایی که نمی تواند 5% مردم را در سال به سالنها بکشاند مسئله اول و دغدغه نخست اکثریت قاطع نخبگان سیاسی و مذهبی و فرهنگی می شود. ضریب حساسیتهای در جامعه سیاسی آن قدر بالاست که گویی همه سیاسیتمداران و گاه علمای بزرگ بی صبرانه در انتظار پایان یک فیلم و نقد وبررسی آن می باشند. چنین چرخه ناسالمی امر را بر سینماگران نیز مشتبه نموده. سینماگری که از دیدار مردم عادی در سالنهای سینما بازمانده به بازیگری بیش فعال در عرصه رسانه های شنیداری و دیداری تبدیل می شود. رسانه هایی که آنها هم اتفاقا به همین درد دچارند. آنها هم با یارانه زندگی می کنند و شاید به همین دلیل نگران انبوه برگشتیهایشان از گیشه نیستند. آنها هم برای یک جامعه محدود و البته اثر گذار می نویسند. برای نمایندگان، اعضای کابینه، نخبگان رسانه ای، سیاسی و مذهبی. و این است هزینه جدایی از مردم. سینماگر ناخواسته خود را در جایگاه دیگری می بیند. جایگاهی که این چرخه ناسالم به او تحمیل کرده».
در بخش بعدی این یادداشت می خوانیم: «سینماگر باید پاسخ رسانه هایی را بدهد که او را در مقام یک روشنفکر اجتماعی، مخالف سیاسی و یا مصلح اجتماعی نشانده اند. نقشی که به او تحمیل شده. و آرام آرام او به این نقش تازه اش خو می گیرد. قهر مردم با سالنهای سینما، قهر ناخواسته سینما با مردم را نیز در پی داشته است. سینما می شود مهمترین موضوع نخبگان سیاسی. ابراز احساسات یک بازیگر در دستور کار عالیترین مقامهای سیاسی و امنیتی و حتی قضایی کشور قرار می گیرد و بیچاره دبیر و مدیری که باید پاسخ دهند. پاسخ یک ابراز احساسات نابهنگام و حتی بی مورد را. و به همین سادگی مدیریت فرهنگی در زمره پرخطرین شغلها قرار می گیرد».
دکتر ایوبی در خاتمه نوشتار خود آورده است:«مدیر فرهنگی پیوسته باید پاسخ دهد. پاسخ کارهایی را که نکرده. حرفهایی را که نزده. حرفهای را که دیگران زده اند و او قبول ندارد. مدیر فرهنگی هم به ناچار باید شش دانگ حواسش به همان جامعه محدودی باشد که رسانه ها برای آنها مینویسند؛ فیلمسازان برایشان فیلم می سازند و خلاصه ابر و باد و مه خورشید همه به آنها می اندیشند. مدیر فرهنگی حسابگر هم می داند که رضایت مردم در کارنامه اعمال او نوشته نخواهد شد. و ایناست هزینه ها جدایی از مردم. و این است تنها یکی از هزینه ها خالی شدن سالنهای سینما.....پس چاره ای جز سلام دوباره به سینما نیست.... سینما سلام.....».
نامزدهای سیمرغ بلورین جشنواره سی و دوم
همچنین فیلم سینمایی «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در رتبه دوم رکوردداران نامزدی دریافت سیمرغ این دوره از جشنواره فجر قرار گرفته است. این فیلم در بخشهای بهترین جلوههای ویژه بصری، جلوههای ویژه میدانی، طراحی صحنه و لباس، صدای فیلم، نقش مکمل مرد، تدوین، کارگردانی و بهترین فیلم کاندیدای دریافت جایزه شده است.
در رتبه سوم نیز «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» به کارگردانی بهروز افخمی قرار دارد که با شش کاندیدا در بخشهای بهترین طراحی صحنه و لباس، نقش مکمل زن، نقش اول مرد، فیلمنامه، کارگردانی و بهترین فیلم، شده است.
همچنین فیلمهای «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان، «شیار143» به
کارگردانی نرگس آبیار،«همه چیز برای فروش» به کارگردانی امیرحسین ثقفی و
«مهمان داریم» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور در پنج رشته، «طبقه حساس»
کمال تبریزی، «آریش غلیظ» حمید نعمتالله و «چند متر مکعب عشق» به
کارگردانی جمشید محمودی در چهار رشته، «امروز» به کارگردانی رضا
میرکریمی، «خط ویژه» به کارگردانی مصطفی کیایی و «قصهها» به کارگردانی
رخشان بنیاعتماد هر یک در سه رشته کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین سی و
دومین جشنواره فجر شدهاند.
در بخش نگاه نو (مسابقه فیلمسازان اول) فیلمهای «تراژدی» به کارگردانی آزیتا موگویی، «چندمتر مکعب عشق» به کارگردانی جمشید محمودی، «حق سکوت» به کارگردانی هادی نائیجی و «سیزده» به کارگردانی هومن سیدی (نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه) شدند.
همچنین دو فیلم «خانه کنار ابرها» به کارگردانی سیدجلال دهقانی و «ملبورن» به کارگردانی نیما جاویدی نیز در دو بخش نامزد دریافت سیمرغ هستند.
نکته قابل توجه اینکه فیلم سینمایی«چند متر مکعب عشق» در
بخش مسابقه سودای سیمرغ در 4 رشته و در بخش «نگاه نو» نامزد دریافت 3 سیمرغ
شده است و مجموعه تعداد نامزدهای این فیلم به 7 عنوان میرسد و میتوان آن
را در جایگاه سوم رکوردداران نامزدی جوایز جشنوارهی فجر قرار داد.
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری:
۱. سیدهادی اسلامی برای فیلم «چ»
۲. بهنام خاکسار برای فیلم «طبقه حساس»
۳. امیر سحرخیز و کامران سحرخیز برای فیلم «عصبانی نیستم!»
۴. سایمون فریم برای فیلم «رستاخیز»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه میدانی:
۱. رضا ترکمان برای فیلم «پنجاه قدم آخر»
۲. حمیدرضا سلیمانی برای فیلم «چ»
۳. حمیدرضا سلیمانی برای فیلم «رستاخیز»
۴. زندهیاد محمدجواد شریفیراد و محسن روزبهانی برای فیلم «معراجیها»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی:
۱. سودابه خسروی برای فیلم «شیار ۱۴۳»
۲. محسن دارسنج برای فیلم «همه چیز برای فروش»
۳. سیدرسول سیدعربی برای فیلم «انارهای نارس»
۴. محسن موسوی برای فیلم «رستاخیز»
۵. مهرداد میرکیانی برای فیلم «قصهها»
۶. مهرداد میرکیانی برای فیلم «میهمان داریم»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس:
۱. آبتین برقی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۲. عباس بُلوندی برای فیلم «چ»
۳. حسن روحپروری برای فیلم «انارهای نارس»
۴. شراره سروش برای فیلم «همه چیز برای فروش»
۵. مرجان شیرمحمدی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۶. مجید میرفخرایی برای فیلم «رستاخیز»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین صدای فیلم:
۱. برای فیلم «چ» صدابردار: بهمن اردلان / صداگذار: سیدعلیرضا علویان
۲. برای فیلم «چندمتر مکعب عشق» صدابردار: مهدی صالحکرمانی/ صداگذار: امیرحسین قاسمی
۳. برای فیلم «رستاخیز» صدابردار: یداله نجفی/ صداگذاران: جرمیپرایز، دن جانسون، ریچارد کانوی
۴. برای فیلم «شیار ۱۴۳» صدابردار: کامران کیانارثی/ صداگذار: آرش قاسمی
۵. برای فیلم «عصبانی نیستم!» صدابردار: نظامالدین کیایی/ صداگذار: محمدرضا دلپاک
۶. برای فیلم «همه چیز برای فروش» صدابردار: محمد حبیبی/ صداگذار: حسین ابوالصدق
یادآوری میشود هیات داوران در بخش صدا به جای تفکیک نامزدهای دو جایزه صدابرداری و صداگذاری، با محور قرار دادن صدای فیلم، دو سیمرغ بلورین به صدابردار و صداگذارِ یک اثر اهداء خواهند کرد.
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:
۱. فرهاد اصلانی برای فیلم «قصهها»
۲. بابک حمیدیان برای فیلم «چ»
۳. بابک حمیدیان برای فیلم «رستاخیز»
۴. اکبر عبدی برای فیلم «خوابزدهها»
۵. میلاد کیمرام برای فیلم «خط ویژه»
۶. صبا گرگینپور برای فیلم «مردن به وقت شهریور»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن:
۱. هنگامه حمیدزاده برای فیلم «اشباح»
۲. ملیکا شریفینیا برای فیلم «اشباح»
۳. سهیلا گلستانی برای فیلم «میهمان داریم»
۴. شبنم مقدمی برای فیلم «امروز»
۵. نعیمه نظامدوست برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن:
۱. سهراب پورناظری برای فیلم «آرایش غلیظ»
۲. فرید سعادتمند برای فیلم «شیار ۱۴۳»
۳. علیرضا کهندیری برای فیلم «میهمان داریم»
۴. استفان واربک برای فیلم «رستاخیز»
۵. کارن همایونفر برای فیلم «همه چیز برای فروش»
۶. پیمان یزدانیان برای فیلم «طبقه حساس»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین تدوین:
۱. نیما جعفری جوزانی برای فیلم «خط ویژه»
۲. حسن حسندوست برای فیلم «برف»
۳. مهدی حسینیوند برای فیلم «چ»
۴. مصطفی خرقهپوش برای فیلم «متروپل»
۵. هایده صفییاری برای فیلم «عصبانی نیستم!»
۶. خشایار موحدیان و سودابه سعیدنیا برای فیلم «آرایش غلیظ»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری:
۱. محمد آلادپوش برای فیلم «میهمان داریم»
۲. هومن بهمنش برای فیلم «امروز»
۳. حسین جعفریان برای فیلم «رستاخیز»
۴. مرتضی غفوری برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۵. علیمحمد قاسمی برای فیلم «همه چیز برای فروش»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد:
۱. آرش آصفی برای فیلم «رستاخیز»
۲. حامد بهداد برای فیلم «آرایش غلیظ»
۳. پرویز پرستویی برای فیلم «امروز»
۴. رضا عطاران برای فیلم «طبقه حساس»
۵. مهدی فخیمزاده برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۶. نوید محمدزاده برای فیلم «عصبانی نیستم!»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن:
۱. حسیبا ابراهیمی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۲. ساره بیات برای فیلم «فصل فراموشی فریبا»
۳. رویا تیموریان برای فیلم «شیفتگی»
۴. سمیرا حسنپور برای فیلم «تمشک»
۵. مریلا زارعی برای فیلم «شیار ۱۴۳»
۶. باران کوثری برای فیلم «عصبانی نیستم!»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه:
۱. بهروز افخمی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۲. سامان سالور برای فیلم «تمشک»
۳. پیمان قاسمخانی برای فیلم «طبقه حساس»
۴. مصطفی کیایی برای فیلم «خط ویژه»
۵. حسین مهکام برای فیلم «برف»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی:
۱. بهروز افخمی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۲. ابراهیم حاتمیکیا برای فیلم «چ»
۳. احمدرضا درویش برای فیلم «رستاخیز»
۴. محمدمهدی عسگرپور برای فیلم «میهمان داریم»
۵. حمید نعمتالله برای فیلم «آرایش غلیظ»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم (به تهیهکننده):
۱. آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (به تهیهکنندگی بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان)
۲. چ (به تهیهکنندگی بنیاد سینمایی فارابی)
۳. رستاخیز (به تهیهکنندگی تقی علیقلیزاده)
۴. شیار ۱۴۳ (به تهیهکنندگی ابوذر پورمحمدی و محمدحسین قاسمی)
۵. قصهها (به تهیهکنندگی رخشان بنیاعتماد»
نامزدهای بخش نگاه نو
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم:
۱. تراژدی (به تهیهکنندگی محمدحسن نجم)
۲. چند متر مکعب عشق (به تهیهکنندگی نوید محمودی)
۳. حقِ سکوت (به تهیهکنندگی سیدرضا میرکریمی)
۴. خانهای کنار ابرها (به تهیهکنندگی روحاله برادری)
۵. سیزده (به تهیهکنندگی سعید سعدی)
۶. ملبورن (به تهیهکنندگی جواد نوروزبیگی)
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی:
۱. نیما جاویدی برای فیلم «ملبورن»
۲. هومن سیدی برای فیلم «سیزده»
۳. جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۴. آزیتا موگویی برای فیلم «تراژدی»
۵. محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت»
۶. برزو نیکنژاد برای فیلم «ناخواسته»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه:
۱. بهروز افخمی برای فیلم «پایان خدمت»
۲. سیدجلال دهقانی اشکذری برای فیلم «خانهای کنار ابرها»
۳. هومن سیدی برای فیلم «سیزده»
۴. رضا کریمی برای فیلم «تراژدی»
۵. جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۶. محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت»
نامزدهای بخش مستند
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم
۱. جایی برای زندگی (به تهیهکنندگی محسن استادعلی و نسرین عبدی)
۲. حیات در رگهای سرد (به تهیهکنندگی فتحاله امیری)
۳. خاطراتی برای تمام فصول (به تهیهکنندگی مرتضی رزاقکریمی)
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی
۱. محسن استادعلی برای فیلم «جایی برای زندگی»
۲. لقمان خالدی برای فیلم «کمی بالاتر»
۳. مصطفی رزاقکریمی برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول»
۴. مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین پژوهش و تحقیق
۱. مصطفی رزاقکریمی و سام کلانتری برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول»
۲. بهزاد فتحینیا برای فیلم «حیات در رگهای سرد»
۳. سیدغلامرضا نعمتپور و لاله روزگرد برای فیلم «برای گونگادین بهشت نیست»
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی- هنری
۱. وحید بتوته برای فیلم «لطفاً بوق بزنید»
۲. ماکان عاشوری برای فیلم «نیمروز مَکُران»
۳. علی لقمانی برای فیلم «باد بر باغ نظر»
۴. مهدی نورمحمدی و محمود منصوری برای فیلم «حیات در رگهای سرد»
۵. مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط».