شاید حتی خود ما ایرانیها نیز چند سالی باشد، توجهمان به حادثه بیستوسوم بهمن جلب شده باشد؛ حادثهای که اگر در زمان خودش درست اطلاعرسانی میشد و بعدها از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال به خوبی پیگیری میشد، شاید به یکی از تأثیرگذارترین روزهای تقویم فیفا تبدیل میشد.
به گزارش «تابناک»، سنگسار یک زن در زمین ورزشگاه کابل چنان نفرت جهانی را برانگیخت که خیلیها تعلق جایزه بازی جوانمردانه فیفا به تیم ملی افغانستان را هم از پیامدهای زدودن آن خاطره تلخ میدانستند؛ اما اینجا در ایران تازه چند سالی است همه از یک رویداد تلخ و منحصر بفرد مطلع شدهاند و اگر نبود همت جوانان ایلامی و چواری، شاید این اتفاق تا این اندازه هم بازتاب داخلی پیدا نمیکرد.
بنا بر این گزارش، ۲۳ سوم بهمن ۱۳۶۵ در جریان جنگ ایران و عراق و در حالی که شهرهای بسیاری از ایران، آماج بمباران هوایی ارتش عراق قرار گرفت، حادثهای رخ داد که تا کنون مانند آن در تاریخ ورزش و فوتبال روی نداده است. در این روز، در حالی که یک مسابقه فوتبال میان دو تیم منتخب جوانان زیر هجده سال ایلام و منتخب بخش چوار برگزار میشد، حمله هوایی هواپیماهای عراقی، منجر به ناتمام ماندن آن و مرگ پانزده بازیکن، داور و تماشاگر شد.
و این رویداد در حالی بود که در همه این سالها، تشکیلات ورزش و فوتبال در همه جای جهان خارج از سیاست دولتها سازماندهی و از آن برای ایجاد صلح و دوستی میان ملتها بهره برده شده و تا کنون سابقه نداشته در جریان هیچ جنگی به زمین یک مسابقه تعرض شود.
شاید اگر این اتفاق در همان زمان بازتاب خوب رسانهای پیدا میکرد، میتوانست به یکی از تأثیرگزارترین وقایع جنگ ایران و همین طور فوتبال بدل شود. کمبود امکانات خبررسانی در دوران جنگ، باعث شد این اتفاق آن گونه که باید بازتاب نیابد؛ تنها خبری که از این جنایت در سال ۶۵ منتشر شد، گزارش کوتاهی بود که به کمک آقایان پیرحیاطی و سنجابی، نمایندگی روزنامه اطلاعات در ایلام در هفتهنامه دنیای ورزش انتشار یافت.
دکتر مصطفی نعمتی، یکی از بازیکنان زمین در آن روز و یکی از بازماندگان این فاجعه بعدها در کتاب خاطرات خود چنین مینویسد: «من آن روز هافبک چپ تیم جوانان ایلام بودم، هنوز دقایقی از نیمه دوم نگذشته بود که یک هواپیمای عراقی در آسمان ظاهر شد. چون پرواز هواپیماهای عراقی از آسمان ایلام برایمان موضوعی تکراری بود، به بازی خود ادامه دادیم. چند دقیقه بعد مقابل دروازه تیم چوار منتظر ارسال توپ بودم که با شنیدن فریاد مربیانمان، متوجه حمله دو هواپیمای عراقی به زمین مسابقه شدم و توانستم خود را به کنار زمین برسانم و روی زمین دراز بکشم. در یک لحظه که به آسمان نگاه کردم، چند شیء سیاه را دیدم که به طرف زمین میآمدند. بعد هم صدای انفجار و دود غلیظی که همه جا را گرفته بود و اجساد تکه تکه شده بازیکنان دو تیم که قابل شناسایی نبودند».
شاید تنها این همت اهالی ایلام و چوار در اطلاعرسانی و بزرگداشت این حادثه در سالهای اخیر، موجب شد که دستکم مردم کشورمان از آنچه آن روز در زمین فوتبال چوار گذشت و حمام خونی که قتلعام پانزده هموطن ایلامیمان ـ که بیشترشان کودک و نوجوان بودند ـ به راه افتاده بود، آگاه شوند. در سال ۸۸ جوانان ایلامی با حضور تیم هنرمندان سی و پنج دقیقه باقی مانده این بازی را بازسازی کردند و سوت پایان این بازی نیمه تمام پس از ۲۳ سال به صدا درآمد و این روز به نام «روز شهدای زمین فوتبال چوار» در تقویم سالانه فدراسیون فوتبال ثبت شد.
اما در همه این سالها، فدراسیون فوتبال نتوانست از همه ارتباطات خود برای ثبت جهانی این روز در AFC و FIFA بهره ببرد و حتی از فرصت سفر بلاتر به ایران هم مسئولان فدراسیون فوتبال عکس یادگاری را با بلاتر و شیخ سلمان به مطرح کردن موضوعاتی این چنین ترجیح دادند.
بازگویی و ثبت این جنایت در مجامع جهانی، افزون بر اطلاعرسانی به افکار عمومی دنیا، کمک میکند تا فدراسیون فوتبال ایران، حمایت سازمانهای بینالمللی را برای برگزاری یک تورنمنت سالانه منظم در ایلام برای یکی از ردههای پایه به دست آورد؛ تورنمنتی ضد جنگ و برای بزرگداشت قربانیان بمباران مسابقه فوتبال چوار.