با گذشت میلیونها سال و چندین دوره زمینشناسی، زمان حاضر روزگار بدی برای جزیره پیر ایرانی به شمار میرود. «فاجعه زیستمحیطی» شاید بهترین تعبیری باشد که بتوان آن را برای حال و روز سالیان اخیر جزیره هرمز به کار برد.
به گزارش همشهری، جزیره پیر خلیج فارس آنچنان پریشان است و وضع ظاهریاش بههم ریخته که دوستداران محیطزیست بر این باورند طبیعت این جزیره دیگر به دلیل بیتوجهیهای صورت گرفته و تاخت و تاز عوامل انسانی با واژه پرمعنایی همچون «بکر و دست نخورده» چندان قرابتی ندارد. به گزارش مهر، جزیره هرمز از گذشته یکی از جزایر مهم در اقتصاد و گردشگری بوده اما از سوی دولتها توجه چندانی به آن نشده است. در سالهای اخیر با پیگیریهای مسئولان محلی طرحهای مختلفی برای حمایت از ساکنان این جزیره زیبا ارائه شد که متأسفانه نبود پژوهش و مطالعات دقیق باعث شده این طرحها بیشتر خود جنبه تخریبی داشته باشند.
خاک سرخ هرمز ارزش اقتصادی بالایی دارد تا همین چند سال قبل، هزاران تن از این خاک گرانبها به کشورهای دیگر صادر میشد تا در صنایع مختلف رنگ سازی، لوازم آرایشی، شیشه و سرامیکسازی از آن استفاده کنند. البته آخرین خبرها درست یا غلط از کم شدن این صادرات بیرویه حکایت میکند؛ صادراتی که اگر بخواهد ادامه یابد، به از بین رفتن خاک سرخ هرمز میانجامد.
از سوی دیگر، طبق بررسیهای انجام شده توسط مرکز تحقیقات محیطزیست دریایی هرمز، معلوم شده که ذرات خاک سرخ پراکنده شده در هوا که ناشی از برداشت غیراصولی از بزرگترین معدن خاک سرخ کشور در این جزیره است، بر سلامت هوای پاک منطقه اثر گذاشته و باعث کاهش شفافیت و نفوذ نور شده که بهطور غیرمستقیم بر جوامع زنده منطقه اثر میگذارد.
طبق گزارش کارشناسی اداره کل حفاظت محیطزیست هرمزگان برای برگشتپذیری این وضعیت به حالت نرمال اولیه یک زمان حداقل 5 ساله مورد نیاز خواهد بود و در درازمدت باعث افزایش فلزات سنگین در منطقه میشود. همچنین با توجه به اینکه معدن خاک سرخ در جنوب هرمز قرار دارد و کارخانه و محل دپوی خاک سرخ و اسکله تخلیه و بارگیری آن در شمال هرمز واقع شده، تخریب فضای سبز و پوشش گیاهی مسیر اولیه حمل مواد از معدن را در پی داشته و این مواد بر اکوسیستم خشکی و گیاهان منطقه اثر گذاشته است که البته طبق ارزیابی کارشناسی، طی یک مدت زمان 2 ساله برگشتپذیر خواهد بود.
نامناسب بودن انبار مواد معدنی شرکت در داخل شهر (همجوار قلعه پرتغالیها و منازل مسکونی)، تخریب اثر تاریخی قلعه پرتغالیها به دلیل تردد تخلیه و بارگیری مواد را به دنبال داشته است. علاوه بر این مسائل، اسکله مواد معدنی خاک سرخ نیز متأسفانه در محدوده شهر واقع شده که کودکان از آن محل جهت شنا در سواحل شهر هرمز استفاده میکنند. متوقف شدن فعالیتهای معادن خاک سرخ جزیره هرمز، گرچه ممکن است خسارت اقتصادی محدودی به برخی از ساکنان جزیره تحمیل کرده باشد، اما نادیده گرفتن ملاحظات زیستمحیطی خسران بیشتر و ماندگارتری را بر آیندگان به دنبال دارد.
معادن جدیدنقاش طبیعت هنرنمایی خود را در گنبد نمکی شش هزار متری به رخ آدمیان کشیده، تنوع رنگی سنگهای کنده شده ازلایههای مختلف اعماق زمین توسط تودههای نمک آنقدر زیاد است که هرمز را به زیباترین و کمنظیرترین گنبد نمکی در دنیا تبدیل کرده تا جایی که از آن به آزمایشگاه سنگشناسی یاد میکنند. این جزیره به تعبیری دیگر موزه کانیهای جهان نیز قلمداد میشود؛ یعنی همان عناصر اولیهای که از مجموع آنها، سنگها شکل میگیرند. کانیها برای زمینشناسان بسیار باارزشمند چرا که از طریق مطالعه آنها نه تنها پی به ماهیت آن سنگ میبرند و میتوانند ترکیب کلی سنگهای منطقه را به دست آورند بلکه میتوانند رابطه خویشاوندی بینلایههای زمینشناسی یک منطقه را هم با مناطق دورتر بیابند شاید این مطالعات به نتایج شگفتآوری هم برسند.
اتفاقات مختلف زمینشناسی سبب شده تا جنوب جزیره هرمز مملو از خاکی باشد به رنگ سرخ که بومیها آن «گِلَک» مینامند همان منطقهای که به «گل اخری» یا کانسار خاک سرخ مشهور است. کانسار تجمع مواد معدنی در یک نقطه است که در وقت استخراج، معدن نامیده میشود. در میان اهالی جزیره حرف و حدیثهایی راجع به کشف و راهاندازی معادن جدید از جمله معدن آهن شنیده میشود که احتمال صدور مجوز برای استخراج آن شدت نگرانیهای طرفداران محیطزیست برای سرنوشت آینده جزیره هرمز را مضاعف کرده است. باتحقق این امر شاید تجربهای تلختر از معدن خاک سرخ در انتظار جزیره و ساکنانش باشد.
هجوم زبالههاجزیره هرمز در دهانه رودخانههای شور، شیرین، میناب، حسن لنگی و جلابی قرار گرفته و بر همین اساس، ناحیه بین جزیره تا سرزمین اصلی از جمله نقاط بسیار مهم زیستگاهی در خلیج فارس محسوب میشود. وجود جنگلهای مانگرو و مصب رودخانهها در منطقه باعث افزایش تنوع و تراکم آبزیان شده که در نتیجه آن نیز فعالیتهای صیادی بهمنظور بهرهبرداری افزایش مییابد. هجوم شناورهای صیادی که بخش غالب آنها متعلق به ساکنان محلات ساحلی بندرعباس هستند، باعث تراکم شناورها در این محدوده و افزایش آلودگیهای ناشی از ترددهای غیراستاندارد دریایی شده است.
تخلیه زباله شامل شیشه، بطری پلاستیکی، کیسه پلاستیکی، ظروف فلزی حامل روغن موتور، طناب پلاستیکی، تورهای مستعمل صیادی، ضایعات صید و...، همچنین تخلیه آب موتور خانه لنجها (آب خن)، تخلیه روغن موتور مستعمل، رهاسازی کالاهای قاچاق از جمله کارتن، پلاستیکهای حامل آنها، لاشه حیوانات قاچاق و... امری معمول در آبهای ساحلی جزیره هرمز به شمار میرود. این کار باعث شده تا گوشه گوشه ساحل زیبای این جزیره به محل دپوی زبالهها و ضایعات پلاستیکی بازگشتناپذیر به طبیعت تبدیل شود که علاوه بر تخریب جلوه بصری ساحل، زیست و زاد ولدگونههای در حال انقراض و در معرض خطر جانوری همچون لاکپشت پوزه عقابی را نیز به مخاطره انداخته است.
خاکهای رنگین کمانیهرچند چهره گلگون هرمز شهره آفاق شده اما این جزیره، بهشت رنگهاست. مجموع رنگهای این جزیره حاصل یک ترکیب شیمیایی است، حاصل یک اتفاق اتفاقی از ترکیب کانیهای مختلف برای شکلگیری سنگ، رنگهای هرمز یا بهصورت خاک و کلوخند یا بهصورت سنگهایی محکم. البته هرمز سنگهای فلزی هم دارد. این جزیره دارای خاکهای رنگی بسیاری است که در کنار یکدیگر طیف وسیعی از رنگهای سفید زرد، نارنجی، قرمز، قهوهای، سبز و حتی طلایی ایجاد میکند. هرمز رنگهای شمارشناپذیری دارد که از طیف رنگی گرم تا سرد را شامل میشود؛ یعنی همه رنگهایی که یک هنرمند برای کشیدن تابلوی نقاشی خود به آنها نیازمند است. همین تابلوی نقاشی است که نه تنها زمین شناسان، هنرمندان و گردشگران ایرانی را مبهوت خود کرده؛ بلکه هر هنرمندی را که به ایران آمده، مجذوب خود کرده است.
حدود 6 سالی است که هرمز به پاتوق علاقهمندان شاخهای از هنر مدرن با عنوان «هنر محیطی» تبدیل شده است، رویدادی که نمود رسانهای و تبلیغاتی آن بیشتر در قالب طرح سریالی فرشهای خاکی ظهور و بروز یافته است؛ بزرگترین، منحصربفردترین، و دهها عنوان دهن پرکن با پسوند «ترین» دیگر. گویا گردانندگان این طرح هنری در هرمزگان قصد دارند تا با اجرای چنین گردهماییهای سالانهای در قالب یک آیین فرهنگی ایستادن بر بلندای شانههای نحیف گنبد نمکی هرمز را تداوم بخشند.
هرچند تاکنون انتقاداتی جدی و گسترده از سوی فعالان زیستمحیطی به نحوه اجرای چنین طرحهایی در محافل مختلف هنری، رسانهای و علمی مطرح شده اما برآیند کلی فعالیتهای تبلیغاتیـ رسانهای در این رابطه بیشتر در جهت تشویق و تدوام چنین حرکتهای چالش برانگیز زیستمحیطی بوده است. متأسفانه به دلایلی که هنوز هم چندان مشخص نیست، فضای آرام و معقولی برای نقد موشکافانه و آسیب شناسانه ابعاد زیستمحیطی طرح فرش خاکی در استان هرمزگان بهعنوان پایگاه اصلی این چنین رویدادهای هنری خبرسازی فراهم نشده است. در این هنگامههایوهوی، اما آنچه زیر دست و پای همگان له شده، یا به تاراج رفته و یا روانه آبهای ساحلی خلیج فارس شده، کانیهای کمیاب جزیره هرمز بهعنوان مهمترین ثروتهای خدادادی این سرزمین است.
هر چند عدهای معتقدند هر ساله چهار یا پنج تن از انواع طیفهای رنگی خاک جزیره اگر هم فدای یک اثر جهانی هنری شود، قابل اغماض است اما حرص و ولع نهادها و دستگاه اجرایی استانی و فرااستانی برای نقش بستن انواع نقشه ایران، آرم و لگوی سازمانی و... بر سطح گوشهای زمین خدا از یک سو و از سوی دیگر، رغبت روزافزون مسافران و ساکنان جزیره به سوغات بردن این هدیه خدادادی همه و همه باعث شده تا هر ساله قطعاتی از پیکر گلگون جزیره هرمز به یغما برود، فرسایش خاک شدت بیشتری به خود بگیرد؛ اما انتظار هم این باشد که هیچکس را از این ماجرا کک نگزد.
امپراتوری گلخانهای فیس بوک و دیگر شبکههای مجازی و حتی برخی رسانههای رسمی متأسفانه جولانگاه افرادی شده که هر یک در قامت تئوریسینهای هنری خود را مبدع یا میراثدار بزرگترین فرش خاکی جهان میپندارند و هر سال رکورد گذشته خود را چندده و شاید چند صدمتری بیشتر ارتقا میدهند.
سید محمدرضا فاطمی اولین رئیس اداره محیطزیست هرمز معتقد است: از نظر جنس مواد تشکیلدهنده، سه نوع ساحل وجود دارد، ساحل ماسهای، ساحل سنگی و ساحل گلی و به لحاظ فراوانی و نوع موجودات این جنس سواحل است که تعیینکننده است و تنوع موجودات بر حسب نوع زیستگاه متفاوت است و مسله دیگر جهت زیست موجودات، شیب زیستگاه و ماهیت دینامیک آب و جز ومد بوده که دامنه و شدت آن بسته به جریانات دریایی است و در صورت شدید بودن جزر و مد و مقاومت کم موجودات فراوانی آنها در ساحل کم میشوند.
فرش خاکی هرمزفاطمی با اشاره به فرش خاکی هرمز بیان داشت: فرش خاکی تأثیر مخربی بر زیست موجودات ندارد زیرا از ترکیبات موجود در جزیره برای ساخت استفاده میشود و از نظر فرسایشی به هنگام بارندگی رسوبات نرم است که وارد دریا میشوند و به واقع شامل نمک خاک رس به همراه املاح رنگین موجود در این خاک نیز میشود تا حدی که آب دریا قرمز رنگ میشود. حال این مقیاس چند صد کیلومتری را در مقیاس با مساحت چند صد متری فرشی در نظر بگیرید که به دور از خط جزر و مد در ضلع غربی جزیره ساخته میشود و آن ضلع به خودی خود از گنبدهای نمکی تشکیل شده است و همواره بهوسیله ی بارندگی شسته و به دریا میریزند و باید توجه کرد که در سمت غربی جزیره زیستگاه مرجانی نیز وجود ندارد.
این زمینشناس در ادامه اظهار داشت: جابهجایی خاکهای رنگی که به وفور در جزیره یافت میشود هیچ تأثیری در نابودی این خاکها ندارد. باید توجه کرد که این جزیره در معرض فرسایش شدید قرار دارد و به لحاظ دورههای مختلف زمینشناسی در هزاران سال پیش زمین سردتر از امروز و شدت بارندگی بیشتر بوده است و در حال حاضر در دوران خشکسالی قرار دارد تا جایی که بارندگی اندکی در طول سال داریم و این رسوبات در طولانی مدت یا بهتر بگویم به مدت هزاران سال باقی میماند و میلیونها سال طول میکشد تا جزیره به حالت مسطح در بیاید، باید در نظر داشت که همانگونه که این جزیره در معرض فرسایش قرار دارد گنبدهای نمکی هم از دل خاک بیرون میزنند و خشکی، ارتفاع بیشتری از سطح دریا میگیرد.
این فعال محیطی زیستی در پاسخ به تأثیر فرش در زندگی موجودات گفت: هیچ تأثیر منفی نمیتواند داشته باشد چون در مقایسه با حجم گنبدهای نمکی ناچیز است و در صورت شسته شدن بهوسیله آب باران در مرور زمان تأثیری نخواهد داشت. گرچه موجودات نیز با این رسوبات و ترکیبات در طی سالها سازگار شده و خو گرفتهاند.
اما اظهار نظر جالب دکتر فاطمی این است که خاکی که برای ساخت فرش استفاده میشود آنقدر ناچیز است که اصلاً معلوم نیست و نکته بعدی اینکه این زمینها وخاکها اصلن در چرخ زیستمحیطی اهمیت ندارند. استان هرمزگان در دنیا منحصربهفرد است و حدود 50گنبد نمکی با همین ترکیبات در این استان وجود دارد و یک بارندگی کافیست تا هزارن تن از این خاک هاشسته و به دریا بریزد خاکی که در ساخت فرش مصرف میشود آنقدر ناچیز است که حتی قابل مقایسه با حجمی که در فرسایش طبیعی وارد دریا میشود نیست. این فعال محیطزیست تصریح کرد: آنهایی که دلشان برای محیطزیست میسوزد بهتر است زیستگاههایی را شناسایی کنند که در معرض نابودی است مثل زیستگاه مرجانهایی که رفته رفته دارند از بین میروند آنها را با ید حفاظت کرد نه خاکی که به هیچوجه ارزش حفاظتی ندارد.
اگر اینقدر مهم است میتوانند این خاکها را به ثبت ملی برسانند اما اینکاری بیهوده است زیرا این خاکها هزاران برابر در هر بارندگی در معرض فرسایش طبیعی قرار میگیرد خاک هایی که بیهیچگونه حفاظتی سالیان سال پابرجا بودهاند حال اگر موضوع جابهجایی این حجم ناچیز است. خب جابهجا بشود مگر قرار است چه تأثیری داشته باشد این کار مثل برداشتن یک قطره آب از دریاست.