معاون اول رئیس جمهور، در یادداشت کوتاهی که در صفحه شخصی فیسبوک خود منتشر کرد، از صاحبنظران اقتصادی دعوت کرد که پیشنهاد خود را برای «تعیین سقف درآمدی یارانه بگیران» ارائه دهند. فراخوان اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری، پس از آن انجام میشود که «با تصویب مجلس»، قرار بر این شد که برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها، دولت «سقف درآمدی خاصی» را برای شناسایی دهکهای نیازمند به یارانه نقدی تعیین کند.
به گزارش دنیای اقتصاد، بر اساس مصوبه مجلس، هر فرد متقاضی یارانه نقدی، هنگام ثبت نام باید رقم درآمد خود در طول یک ماه را مشخص کند تا بر مبنای آن، یارانه نقدی به او تعلق بگیرد. جهانگیری در یادداشت کوتاه خود، از «همه افرادی که در این حیطه صاحبنظر هستند، درخواست کرده که «این خط درآمدی» را که «نقطه تمایز یارانه بگیران» است، مشخص کنند.
او در این یادداشت، ابتدا به یکی از ایرادات اصلی مرحله اول هدفمندی یارانهها پرداخته و نوشته است: «يكي از اشكالات مرحله اول نبود تعادل در منابع و مصارف بود. بودجهاي كه ميتوانست صرف اشتغال و توسعه و آباداني كشور شود، بدون هيچ برنامه سودمندی بين 77 ميليون نفر توزيع شد. طي اين مدت كل درآمد دولت از محل اصلاح قيمت حاملهاي انرژي 92 هزار ميليارد تومان بوده، در شرایطی كه طي اين بازه زماني مبلغ 137 هزار ميليارد تومان به عنوان يارانه توزيع شده است.» جهانگیری در یادداشت خود اضافه کرد: «كسري رقم یارانه نقدی يعني 45 هزار ميليارد تومان از خزانه دولت و بانك مركزي برداشت شده است؛ به عبارت سادهتر، اين رقم- كه 4 برابر بودجه عمراني كشور است- به قيمت توقف فعاليتهاي عمراني و توسعهاي به بخش يارانهها منتقل شده است. اين در شرایطی است كه بر اساس قانون باید نصف رقم 92 هزار ميليارد تومان (يعني 46 هزارميليارد تومان) نيز به بخش عمومي و توليد اختصاص داده ميشد.» به گفته معاون اول رئیس جمهور «اين تكليف قانوني هم انجام نشده و بخش عمومي و توليد كشور نیز از كمكي كه در قانون پيشبيني شده بود، محروم شدهاست.» جهانگیری با این مقدمه، به موضوع فاز دوم هدفمندی یارانهها پرداخت و افزود: «در مرحله دوم، دولت مكلف است كه يارانه را به متقاضيان نيازمند اختصاص دهد و براي شناسايي آنها سقف درآمدي بگذارد. برخي كارشناسان، درآمد معاف از پرداخت ماليات، يعني ماهي يك ميليون تومان (سالي 12 ميليون تومان) را به عنوان سقف درآمد براي هر خانوار برای دريافت يارانه پيشنهاد ميکنند و برخي ديگر نيز با توجه به جميع جهات، درآمد ماهانه 2 ميليون و 500 هزار تومان (سالانه 30 ميليون تومان) و برخي ديگر رقمهایی بين اين دو را در نظر دارند. طبعا هر قدر تعداد يارانه بگيران بيشتر شود براي تامين منابع آن باید يا قيمت حاملهاي انرژي مثل بنزين و گاز و برق و... افزايش يابد يا مقدار يارانه كمتري به افراد اختصاص داده شود.» جهانگیری در انتهای یادداشت خود این سوال را مطرح کرده که با توجه به مجموع شرايط، پيشنهاد شما براي سقف درآمدي يارانه بگيران چقدر است؟
سرانه بزرگسال تعریف شود
حسین راغفر، اقتصاددان در پاسخ به این سوال که «چه رقمی باید برای خط درآمد یارانه نقدی تعیین شود» گفت: «رقم سقف درآمد برای همه افراد و در همه نقاط کشور نمیتواند یکسان باشد. از این رو شهری که 100 هزار نفر جمعیت دارد؛ هزینههای پایینتری برای زندگی دارد و شهری که بالای یک میلیون نفر جمعیت دارد، هزینههای بیشتری برای زندگی باید در آن پرداخت.» راغفر افزود: «به نظر میرسد که بهترین راه حل، تعیین یک سرانه بزرگسال، برای پرداخت یارانه نقدی است. به این صورت که باید پایه درآمد یک نفره برای تعیین سقف درآمد افراد مشخص شود و به نسبت درآمد آن یک فرد، میزان درآمد خانوار مشخص شود.»
خط فقر مبنا باشد
داوود دانش جعفری اقتصاددان دیگری که خود زمانی از مدافعان یارانه نقدی محسوب میشد نیز در پاسخ به این پرسش که «خط درآمدی برای تعیین دهکهای نیازمند به یارانه نقدی چقدر باید باشد؟» گفت: «تعیین این رقم بسیار سخت و پیچیده است و بستگی مستقیمی به پولی دارد که در دست دولت است؛ اما قطعا این درآمد نمیتواند فراتر از خط تعیین شده برای فقر باشد.» او با بیان اینکه تاکنون یارانه به فقیر و غنی به صورت یکسان پرداخت میشد؛ افزود: «به هم ریختن این سامانه کار مشکلی است. اطلاعات افراد باید به روز شود و بر اساس هزینههای تحمیلی پس از اصلاح قیمتهای انرژی باید تصمیم گرفت که چه هزینههایی به خانوارها و بنگاههای اقتصادی وارد میشود.»
غنینژاد: نمیتوان سقف درآمدی تعیین کرد
موسی غنینژاد «رئیس مرکز تحقیقات دنیای اقتصاد» هم در پاسخ به دعوت جهانگیری برای پیشنهاد «تعیین سقف درآمدی یارانهبگیران» اینگونه توضیح داد: «به اعتقاد من برای حذف افراد از سیستم یارانهبگیری نمیتوان سقف درآمدی مشخصی را تعیین کرد؛ چون ارزش درآمدی خانوارها در مناطق مختلف شهری و روستایی کشور متفاوت است. این سیاست درصورت اجرایی شدن نتیجهای جز نارضایتی در میان عموم مردم جامعه نخواهد داشت. شیوه مناسب، هدفمندی یارانهها به سمت خانوارهایی است که شناسایی آنها دارای حداقل پیچیدگی و خطای ممکن باشد. افراد تحت پوشش کمیته امداد، بهزیستی و دیگر نهادهای حمایتی مشمولان واقعی سیستم پرداخت یارانههای دولتی هستند. در کنار این و برای گسترش سطح پوششی یارانهها، پیش از شروع فاز دوم طرح هدفمندی، باید از افراد نیازمند ثبتنام کرد و در صورت احراز حقیقی بودن ادعای این افراد، یارانه به آنها پرداخت شود. تعیین این ملاکها و رد صحت و سقم آنها بهمراتب سادهتر است.»
باید خط فقر مشخص شود
همچنین دکتر سعیدی، استاد برنامهریزی رفاه اجتماعی دانشگاه تهران درباره پیشنهاد معاون اول رئیسجمهوری گفت: «بدون مشخص کردن قطعی خط فقر در کشور، امکان تعیین رقم مشخصی بهعنوان درآمد مکفی برای خانوارها که آنها را از دریافت یارانه بینیاز کند، وجود ندارد. در بسیاری از کشورها این سیستم به اینصورت تعریف میشود که اگر درآمد یک خانوار تنها کفاف 50 درصد از هزینههای اعضای آن را دهد، تحتپوشش حمایتها و کمکهای دولتی قرار میگیرند؛ بنابراین ما هم برای اصلاح طرح هدفمندی، باید پس از مشخص کردن خط فقر و با توجه به پویا بودن فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی جامعه، سیستمی را تعریف کنیم که امکان حذف یا شمول افراد را در آینده داشته باشد؛ چون با در نظر گرفتن تورم، هم ملاکهای تعیین خط فقر و هم وضعیت اقتصادی افراد، در حال تغییر و تا حد زیادی غیرقابل پیشبینی است.»
سقف درآمد نيازمند بررسي است
جعفر قادری، نماینده مجلس و عضو کمیسیون برنامه و بودجه هم تاکید کرد که تعریف سقف درآمدی به عنوان معیاری برای دریافت یارانه یا محروم شدن از آن نیازمند بررسیهایی است. او گفت: «باید به آستانه هزینهای هر خانوار توجه کنیم، البته بر اساس آنچه مرکز آمار ایران از متوسط هزینه خانوارها گزارش داده است، این موضوع در استانهای مختلف کشور متفاوت است. برای مثال متوسط هزینه هر خانواده در استان تهران سالانه حدود 22 میلیون تومان است که این رقم با متوسط هزینه سایر استانها متفاوت است. بهطور کلی باید برای تعریف سقف درآمدی برای شامل شدن یارانه به افراد، کف درآمد خانوار و آستانه هزینهای آنان به عنوان دو شاخص در نظر گرفته شود.»
تعيين خط فقر ضروري است
موسی الرضا ثروتی، دیگر نماینده عضو کمیسیون برنامه و بودجه هم در همینباره گفت: «برای اینکه بدانیم چه کسانی و با چه سطحی از درآمد میتوانند یارانه دریافت کنند توجه به این نکته ضروری است که بدانیم آیا افراد قادرند زندگی خود را در ابعاد مختلف به راحتی بگذرانند و نیازهای اولیه خود را برطرف سازند یا خیر؟» او اضافه کرد: «این به آن معنا است که افراد از سطح زندگی میانگین برخوردار باشند. برای تعیین این سقف درآمدی میتوان از میزان تعریف شده برای خط فقر بهره گرفت و به عنوان یک شاخص از آن بهره برد.»
مهدی عسلی: یارانه باید حداکثر 10 درصد درآمد خانوار باشد
دکتر مهدی عسلی هم در پاسخ به سوال «آستانه درآمدی حذف یارانه» این طور بیان کرد که این امر نیازمند محاسبات بسیار دقیق است. درآمد افراد در وهله اول صرف آموزش، تغذیه و دارو خواهد شد. اگر این موارد بالای 10 درصد از درآمد خانوار را تشکیل دهند باید یارانه به خانوار تعلق گیرد، اما اگر پول یارانه زیر 10 درصد درآمد آنها را تشکیل دهد میتوانند خود با کاهش هزینههای غیرضروری خانوار این مبلغ را تامین کنند؛ زیرا با حذف یارانه نقدی برخی گروهها، این بودجه صرف آموزش و پرورش خواهد شد و به صورت غیرمستقیم هزینههای زندگی آنها کاهش خواهد یافت.
به هزینه خانوار هم در کنار درآمد توجه کنیم
دکتر زهرا افشاری، استاد دانشگاه الزهرا هم سوال درباره آستانه درآمدی حذف یارانه نقدی خانوارها را اینگونه پاسخ داد: «درآمد افراد از منابع گوناگون تامین مالی میشود؛ اما اگر سازوکاری وجود داشته باشد که سرجمع درآمد افراد محاسبه شده و بر مبنای تفاوت هزینه نیز افراد را طبقهبندی کرد، میتوان از این روش استفاده کرد و حداقلی برای برخورداری از یارانه قرار داد؛ زیرا ممکن است دو خانواده هر دو 5/2 میلیون تومان درآمد داشته باشند؛ ولی دارای هزینههای متفاوت باشند. بهطورمثال یکی دارای چند فرزند و نیازمند هزینههای آموزش و درمان بالا باشد و دیگری این هزینه را نداشته باشد، حتی درآمدی اضافه بر 5/2 میلیون تومان هم از مسیر دیگری داشته باشد که جایی ثبت نمیشود؛ زیرا در کشور ما درآمدهای بالا توسط دولت قابلنظارت نیستند و فقط دسترسی به درآمد حقوقبگیران وجود دارد.» او تاکید کرد: «حتی با این وجود هم میتوان برخی سطوح درآمد را صددرصد نیازمند یارانه ارزیابی کرد. درآمدهای زیر یک میلیون تومان نباید به هیچ عنوان از فهرست یارانهبگیران حذف شوند.»