سایه بابک زنجانی همچنان بر سر سینمای ایران
میلیاردها هزینه برای نفوذ در فرهنگ یا مشروعیتیابی؟
این گفتهها بدین معناست که حضور زنجانی در سینما نیز همچون برخی دیگر از حوزهها، با انگیزههایی بیش از مطرح شدن همراه بوده و با برنامه فوقالاشاره، او میخواسته با نفوذترین مرد سینمای ایران شود؛ انگیزههایی که دورنمایش به سرنوشت زنجانی گره خورده، ولی به هر حال آنچه از او مانده، بلااستفاده نخواهد ماند و همچنان مجموعه ۲۵ میلیاردی زنجانی میتواند در حوزه سینما جنجالبرانگیز باشد...
ضعف
بنیانهای مالی سینمای ایران به ویژه در بخش خصوصی در سالهای اخیر، منجر
به ورود برخی اشخاص به سینمای ایران شده که وضعیت برخی از آنها بسیار جالب است. در میان این اشخاص، سرمایهگذاری
بابک زنجانی از همان آغاز، بیش از دیگران جنجالآفرین شد و دستکم تا یک سال آینده و مشخص شدن سرنوشت فیلمهایی که او در آنها سرمایهگذاری کرده، ادامه خواهد یافت.
به گزارش «تابناک»، در هنگامه برگزاری سی و یکمین جشنواره فیلم فجر، مصادف با دهه دوم بهمن ۱۳۹۱، هنوز افکار عمومی با پدیدهای به نام بابک زنجانی به طور گسترده آشنا نشده بود و البته هرچند اخباری درباره او به همراه تصاویرش انتشار یافته بود، جمعیت محدودی درباره او میدانستند و از میان آنها که میدانستند نیز کمتر شخصی در جریان بدهی چند میلیارد دلاریاش بابت فروش نفت ایران نبود.
پانزده بهمن ۱۳۹۱ بود که سخنرانی جنجالی محمود احمدینژاد در دفاع از وزیر کار و امور اجتماعیاش به شدت حاشیه ساز شد و رئیس جمهور سابق از «آقای ز» نام برد. این حاشیهها همان زمان به جشنواره فیلم فجر نیز تسری یافت؛ هرچند مدیران جشنواره سی و یکم، تلاش کردند از برجسته شدن این حواشی جلوگیری کنند و بخش اعظم آنچه در جشنواره فیلم سی و یکم مطرح بود، پس از این دوره از جشنواره شنیده شد.
فیلم پربازیگر «هیچ کجا، هیچ کس» که ترکیب بازیگرانش نشان میداد بودجهای میلیاردی در عقبه تولیدش است، با کارگردانی چهرهای جوان در جشنواره سی و یکم به نمایش درآمد و همان زمان در حاشیههای جشنواره اخباری مبنی بر تولید این فیلم با سرمایه بابک زنجانی مطرح شد؛ اخباری که پس از جشنواره توسط بابک زنجانی رسماً تأیید شد.
زنجانی درباره این فیلم گفته بود: «
در
فیلم سینمایی «هیچ کجا هیچ کس» یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان
سرمایهگذاری کردم. ابراهیم شیبانی پسر جوانی است که یک روز آمد پیش من و
گفت میخواهم فیلم بسازم و سرمایه هم ندارم ولی دوست دارم این فیلم را
بسازم و سعی میکنم در این موضوع سربلند بیرون بیایم. گفتم من در کار شما
تبحر ندارم اما چون آمدی و میخواهی فیلمت را بسازی یک میلیارد تومان به
شما قرض میدهم و از شما چک میگیرم. قراردادش هم موجود است. گفتم شما
فیلمت را میسازی و میفروشی بعد چک یک میلیاردیات را پاس میکنی. هرچقدر
هم سود کردی ۵۰ درصدش را خودت بر میداری و ۵۰ درصد را به مجموعه من
میدهی. ایشان پذیرفت و چک یکی از بستگانش را آورد و بچههای ما هم تحقیق
کردند و بعد یک میلیارد تومان را به او دادند».
او با اشاره
به اینکه امیر جعفری هنرپیشه که همکلاسیاش بوده، شیبانی را به او معرفی
کرده، ضمن تأکید به اینکه اگر طرفش یک مرد میانسال بود، احتمال داشته چنین
سرمایهگذاری نکند، درباره ادامه ماجرای نخستین سرمایهگذاریاش در سینما
ـ که شکست خورد ـ گفته بود:
«من سعی کردم
کمک کنم تا شیبانی بتواند چکش را پاس کند. در آخرین دیدارمان شیبانی به من
گفت ممکن است فروش فیلم به یک میلیارد تومان نرسد گفتم چه کمکی میتوانم
بکنم گفت اگر تبلیغات داشته باشیم خوب است و ما هم ۱۵ روز از مکانهای
تبلیغاتیمان را که به صورت یکساله در شهر اجاره کرده بودیم در اختیار
فیلم قرار دادیم! بعد شیبانی گفت اگر فیلم را در رسانه بفروشد ممکن است پول
خوبی به دست بیاید. گفتند ۳۰۰ میلیون رایت فیلم را میخرند. گفتم آنها که
میخرند چه میکنند گفت به صورت سی دی منتشر میکنند من هم یک مجموعه تولید
سی دی دارم گفتم بروید از آنها کمک بگیرید»!
این رویداد آغاز ورود علنی بابک زنجانی به حوزه سینما بود. مدتی بعد برخی سینماگران مطرح در محافل گوناگون از دریافت پیشنهاد همکاری با بابک زنجانی و البته همه آنها نیز از رد این پیشنهادها سخن میگفتند تا اینکه دومین پروژه سینمایی زنجانی علنی شد. تولید «نقش نگار» به کارگردانی علی عطشانی در مراسمی با حضور بابک زنجانی، حسین هدایتی، امیر جعفری با یک سورپرایز آغاز شد و آن هم حضور ناصر ملک مطیعی، بازیگر ممنوع التصویر سینمای ایران بود.
این فیلم به رغم سروصدای فراوانی که در آغاز ضبطش به راه انداخت و با وجود نقش آفرینی بازیگرانی چون بهرام رادان، آتیلا پسیانی و گوهر خیراندیش به لحاظ اقتصادی شکست خورده تلقی شد؛ اما ظاهراً بیش از آنکه بازگشت سرمایه برای زنجانی اهمیت داشته باشد، او به این سرمایهگذاری ادامه داد و حجم سرمایهگذاری مرتبطش را تا ۲۵ میلیارد تومان در قالب مؤسسهای به نام «یاسین فیلم» افزایش داد و مدیریت این مؤسسه را هم به محمود دینی بازیگر سریال «آینه عبرت» سپرد.
«سیزده» نخستین ساخته بلند سینمایی هومن سیدی، دیگر پروژهای بود که با سرمایه همین مؤسسه زنجانی ساخته شد و تنها فیلم سینمایی بود که در جشنواره سی و دوم فیلم فجر به نمایش درآمد تا رد پای او در سینما را همچنان در سینمای ایران ببینیم و با این محصولات، دستکم تا یک سال دیگر نیز نام این شخص را در سینمای ایران گاه و بیگاه خواهیم شنید و این در صورتی است که پروژه تازهای توسط او کلید نخورد.
محمود دینی درباره کیفیت سرمایهگذاری زنجانی در این حوزه گفته است: «
در همین شرکت یک سری استودیوی درجه یک در زمینههای مختلف تولید از تدوین گرفته تا صدابرداری، موسیقی، دوبلاژ و نریشن، تدوین و اصلاح رنگ و حتی استودیوی کروماکی راه اندازی شده است و ۶ دوربین الکسای درجه یک و شماری از ابزار تولید فیلم خریداری شده است... یک حساب سرانگشتی ما را به این نتیجه میرساند که حداقل ۸ فیلم با این امکانات ساخته شده است... به دنبال این بود که یک شهرک سینمایی درجه یک را هم در یکی از جزایر خلیج فارس بسازد... برای ساخت ۵۰ سالن سینما در نقاط مختلف ایران و به خصوص مناطق محروم ضمن اینکه برنامهمان بر این مبنا بود که سالی ۱۰ فیلم خوب هم تولید شود...».
این گفتهها بدین معناست که حضور زنجانی در سینما نیز همچون برخی دیگر از حوزهها، با انگیزههایی بیش از مطرح شدن همراه بوده و با برنامه اشاره شده، او میخواسته با نفوذترین مرد سینمای ایران شود؛ انگیزههایی که دورنمایش به سرنوشت زنجانی گره خورده، ولی به هر حال، آنچه از او مانده، بلااستفاده نخواهد ماند و همچنان مجموعه ۲۵ میلیاردی زنجانی میتواند در حوزه سینما جنجالساز باشد، به ویژه که هنوز شش فیلم دیگری که مستقیم در مؤسسه او ساخته شده، رونمایی نشدهاند و هر کارگردان دیگری که سایه زنجانی بر سر فیلمش افتاده، منکر چنین ارتباطی شده است.
در پایان یک پرسش مهم را میتوان مطرح کرد و آن اینکه، چند تن همچون بابک زنجانی، سرمایهگذار محصولات فرهنگی هستند؟!