«زاگرس دیگر جان ندارد.» این را حال و روز درختان بلوط فریاد میزند. درختان مقاومی که اکنون از آنها فقط شبحی باقی مانده، بیماری و آفت آنقدر در دل جنگلهای زاگرس ریشه دوانده که دیگر باید اینجا را سرزمین سوسکهای چوبخوار، آفت زغالی بلوط و غدههای لورانتوس (گیاهی انگلی) نامید، چون از آن زاگرسی که در کتابهای جغرافیا دربارهاش خواندهاید، دیگر خبری نیست.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، آفات و بیتوجهی مسئولان همچون تبری تیز، امان درختان اینجا را بریده است تا آنجا که کارشناسان میگویند بعید نیست تا دو سال آینده از جنگلهای زاگرس فقط برهوتی به جای بماند. اگرسیاستهای دولت و بیتفاوتی و ناآگاهی مردم نسبت به منابع طبیعی تغییر نکند به طور حتم نسلهای آینده، هر سال در روز درختکاری ماجرای خشک شدن میلیونها اصله درخت جنگلهای زاگرس و سهلانگاری برخی انسانهای امروزی را بهعنوان درس عبرت مرور خواهند کرد.
شیرابهای سیاهرنگ از زیر پوست تنه درخت بیرون میزند، شیرابهای که بیشباهت به قیر نیست، خیلی زمان نمیبرد که مقدار شیرابه بیشتر میشود تا آنجا که سیاهی روی تنه و زیر پوست درخت جا خوش کرده و درخت از داخل شروع به پوسیدن میکند. این حکایت حدود 19 میلیون اصله از درختان بلوط زاگرس است که تاکنون گرفتار آفت زغالی بلوط شدهاند. درختانی که درواقع منشأ حیات هستند و با مرگ آنها باید منتظر فاجعهای به وسعت شش برابر دریاچه ارومیه بود، زیرا سرچشمه 40 درصد از آب شیرین کشور، جنگلهای زاگرس است و این رویشگاه، بزرگترین فیلتر طبیعی برای مقابله با ریزگردها نیز به شمار میرود.
به گفته کارشناسان، هر هکتار جنگل سالانه 60 تن ریزگرد را در خود رسوب میدهد. علاوه بر این باید یادآور شد 40 درصد از دامهای کشور در این منطقه قرار گرفتهاند، برای نمونه 27 هزار خانوار دامدار فقط در استان کرمانشاه زندگی میکنند و 3000 خانواده در این استان از طریق محصولات فرعی جنگل مانند استحصال سقز و کتیرا امرار معاش میکنند.
در حالی که میانگین تراکم جمعیت در منطقه زاگرس دو برابر سایر نقاط کشور است، یعنی 84 نفر در هر کیلومتر مربع، افزون بر این طول جنگلهای زاگرس حدود 1265 کیلومتر بوده و عریضترین نقاط آن حدود400 کیلومتر پهنا دارد؛ بنابرایننمیتوان دست روی دست گذاشت و مرگ زاگرس را به تماشا نشست، زیرا نقش جنگلهای زاگرس را در زندگی ایرانیان نمیتوان نادیده گرفت. مثلا زاگرس فقط هزاران شغل برای بومیان منطقه ایجاد کرده، در حالی که دولت معمولا برای ایجاد هر شغل 60 میلیون تومان هزینه میکند، اما تاکنون در قبال انسانهایی که با مرگ زاگرس آواره کلانشهرها خواهند شد، آنطور که باید و شاید وارد عمل نشده است، بعلاوه جنگلهای زاگرس از ارزش ژنتیکی بالایی نیز برخوردار است. برای نمونه تاکنون بیش از 180 گونه درختی و درختچهای در این رویشگاه شناسایی شده است.
زاگرس، محدوده گیلانغرب
عدهای در جنگلهای بلوط گیلانغرب در حال بررسی درختان هستند تا از سلامت آنها مطمئن شوند. هر درختی بیمار شده باشد، قطع میشود، البته اگر بیماری به برخی شاخههای آن سرایت کرده باشد شاخه مبتلا شده از پایینترین قسمت قطع میشود. در مرحله بعد محل قطع شدن شاخهها و تنه درختان را با رنگ آبی یا قرمز نشانهگذاری میکنند. قرمز برای درختانی که به آفت زغالی مبتلا شده و آبی برای درختانی که گرفتار سوسکهای چوبخوار شدهاند. کار به همین جا ختم نمیشود، زیرا چوبهای بریده شده باید از بین برود تا بیماری به سایر درختان سرایت نکند، به همین دلیل درختان بریده شده آتش زده میشوند. مراد شیخویسی، معاونت فنی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان کرمانشاه به جامجم میگوید: در کرمانشاه نیز جنگلهای هم مرز با ایلام گرفتار این آفت و 115 هزار هکتار از 527 هزار هکتار از جنگلهای این استان آلوده شده است.
مسئولان منابع طبیعی استان کرمانشاه قصد دارند از بومیهای منطقه برای مهار مشکل جنگلهای منطقه استفاده کنند. به گفته آنها این راهکار سبب میشود هزینه نیز کاهش یابد. شیخ ویسی عنوان میکند: برای این کار محدوده 4000 هکتاری را مشخص کردهایم تا برای پاکسازی این مناطق با بومیهای منطقه قرارداد ببندیم. حسین سلیمانی، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کرمانشاه نیز به جامجم میگوید: متاسفانه حساسیت نسبت به وضع جنگلهای زاگرس خیلی کم است، زیرا در مقابل دریاچه ارومیه که حدود یک میلیون هکتار وسعت دارد جنگلهای زاگرس شش میلیون هکتار است.
از سال 88 پدیده خشکیدگی بلوط در زاگرس مشاهده شده، اکنون این بیماری بسرعت در حال گسترش است و تاکنون بیش از یک میلیون و 132 هزار و 220 هکتار از جنگلهای زاگرس به بیماری قارچی مبتلا شده یا تحت تاثیر حمله آفات چوبخوار از بین رفته است. عوامل زیادی در توسعه بیماری زغالی بلوط و طغیان سوسکهای چوبخوار نقش دارد. در این میان میتوان به خشکسالی، تغییر اقلیم، افزایش شدت و مدت ریزگردها و چرای دام بیش از ظرفیت که سبب کوبیدگی خاک جنگل میشود، اشاره کرد.
مشکلی به نام کمبود نیرو
بعد از اینکه مناطق آلوده جنگل پاکسازی شد، باید شرایطی ایجاد کرد تا این مناطق قرق شود و دام وارد آنها نشود، زیرا دامها شاخههای تازه جوانه زده را میبلعند، اما مشکل اینجاست که در بیشتر مناطق جنگلی، دام مازاد وجود دارد. برای نمونه فقط در استان کرمانشاه سه میلیون راس دام وجود دارد که حدود یک میلیون و 300 هزار راس آن مازاد است.
این در حالی است که براساس استانداردها برای حفاظت از هر 5000 متر از جنگل و هر ده هزار متر مربع از مراتع به یک نیرو نیاز است، اما با توجه به کمبود نیرو، مسئولان این استان برای هر 20 هزار هکتار یک نیرو در اختیار دارند.
میرزا کرمرمضانی، مسئول گشت پاسگاه حفاظتی جنگل و مرتع روستای شاهبداغ استان کرمانشاه درباره امکاناتی که در اختیار دارند، میگوید: ما شش نفر هستیم که در این پاسگاه به صورت دو شیفت کار میکنیم، یعنی هر سه روز یک راننده، یک سرباز و یک جنگلبان اینجا مستقر هستند.
جالب اینجاست که این پاسگاه وسعتی را پوشش میدهد که در آن 68 روستا قرار دارد، بنابراین سرکشی به تمام روستاها در طول هفته بسختی امکانپذیر است، در حالی که پاسگاههای حفاظتی معمولا با کمبود شدید نیرو، سوخت و خودرو دست و پنجه نرم میکنند.
محتاج ماهانه دو کیسه آرد
به گفته مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کرمانشاه، بعد از اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها، بهرهبرداری از جنگل از سوی روستاییان برای تامین سوخت تا پنج برابر افزایش پیدا کرد. پای درددل روستاییان هم که بنشینید، خواهید شنید آنها به دلیل کمبود سوختهایی مانند گاز و نفت مجبور به قطع درختان هستند، افزون بر این عدهای نیز میگویند برای امرار معاش مجبورند درختان بلوط را قطع و زغال درست کنند.
سلیمانی درباره زغالگیری برخی روستاییان در جنگلهای زاگرس میگوید: در یکی از مناطق جنوبی و محروم کرمانشاه، اگر از روستاییان بپرسید چرا این کار را انجام میدهند آنها میگویند اگر ماهانه دو کیسه آرد بگیرند، دیگر برای فروش زغال، درختان را نمیسوزانند. به همین دلیل باید گفت این مشکل ریشه در فقر و بیکاری بومیان این منطقه دارد.
رمضانی درباره تخلفات صورت گرفته در حوزهاش یادآور میشود: تبدیل اراضی ملی به زراعتی بیشتر از سایر تخلفات صورت میگیرد، زیرا برخی کشاورزان ادعا میکنند اراضی ملی از پدرشان به آنها به ارث رسیده است.
یکی دیگر از مشکلاتی که جنگلهای زاگرس را تهدید میکند، آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی است. در حالی که با توجه به صعبالعبور بودن قسمتهایی از زاگرس، ادارههای منابع طبیعی امکانات مناسبی برای مقابله با آتشسوزی در اختیار ندارند و تا ماموران خود را به محل حادثه برسانند، بخش وسیعی از جنگل نابود شده است.
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کرمانشاه درباره اعتباری که برای امسال در اختیار آنها قرار گرفته، اظهار میکند: امسال 600 میلیون تومان بهعنوان طرح صیانت به ما اختصاص پیدا کرده، اما برای مبارزه با خشکیدگی درختان تاکنون چیزی به ما تخصیص داده نشده، در حالی که برای کنترل ایدهآل این مشکل در استان، سالانه شش میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم.
افزون بر این، معاون وزیر کشاورزی نیز خسارت بیماری زغالی بلوط به جنگلهای زاگرس را 4660 میلیارد تومان برآورد کرده و گفته برای اجرای عملیات احیای جنگلهای زاگرس که برای پنج سال برنامهریزی شده به اعتباری برابر با 900 میلیارد تومان نیاز است.
آفات و بیماری هر روز جان درختان بیشتری را در جنگلهای زاگرس میگیرند، بنابراین اگر مدیران راهکار مناسب و اعتبار کافی برای مقابله با این مشکل را در اختیار نداشته باشند تا مدتی دیگر باید فاجعه زیستمحیطی را شاهد بود که کارشناسان وسعت آن را شش برابر دریاچه ارومیه میدانند.
بهعنوان نمونه از بین رفتن جنگلهای زاگرس سبب تغییرات کمی و کیفی در منابع آب شیرین بیش از 40 درصد کشور خواهد شد، گسترش بیابانزایی، فرسایش بادی و افزایش ریزگردها، تغییر در جوامع گیاهی و حذف برخی گونهها، تهدید امنیت غذایی و سلامت، مهاجرت و کاهش تنوع زیستی را نیز باید از دیگر پیامدهای خشکیدگی جنگلهای زاگرس دانست. بنابراین انتظار میرود دستکم هیات دولت برای رفع این مشکل وارد عمل شود.
ایلام، آلودهترین قسمت
بیماری قارچ زغالی برای اولین بار در استانهای ایلام، فارس، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد مشاهده شد. خشکیدگی درختان بلوط در استانهای ایلام، لرستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، فارس، چهارمحال بختیاری و خوزستان بیشتر از سایر مناطق مشاهده شده است. در این میان ایلام با مساحتی برابر با 641 هزار و 543 هکتار بیشترین منطقه آلوده را به خود اختصاص داده است.
این در حالی است که 464 هزار و 786 هکتار از مناطق آلوده کمتر از 25 درصد، 366 هزار و 797 هکتار بین 25 تا 50 درصد، 193 هزار و 197 هکتار بین 50 تا 75 درصد، 106 هزار و440 هکتار بین 75 تا 100 درصد دچار خشکیدگی شده است. با توجه به اینکه 15 درصد از جنگلهای زاگرس به طور کامل خشک شده و به طور متوسط در هر هکتار از جنگل 110 اصله درخت وجود دارد، میتوان نتیجه گرفت 18 میلیون و 665 هزار 20 اصله درخت تاکنون از بین رفته است و چنانچه ارزش هر درخت را براساس آییننامه اجرایی بند ب ماده 12 قانون افزایش بهرهوری 250 هزار تومان در نظر بگیریم، خشکیدگی جنگهای بلوط تاکنون 4666 میلیارد و 255 میلیون تومان به کشور زیان رسانده است.