شاید بزرگترین تحولات رسانه ملی را بتوان به دورهای نسبت داد که علی لاریجانی در جایگاه سومین رئیس صداوسیما، مدیریت را به دست گرفت و سیاستهای تازهای در راستای توسعه فنی و محتوایی بزرگترین نهاد اطلاع رسانی و فرهنگی کشور اعمال کرد که برخی از این سیاستها پس از سپردن این مسئولیت به مدیران بعدی استمرار یافت و برخی دیگر از این سیاستها نیز تغییر جهت داد که نتایجش مشخص و ملموس است، ولی رئیس صداوسیما با چه چالشهایی این نهاد عظیم و پرساز و برگ را در اختیار گرفت؟ پاسخ به این پرسش، به خوبی محدودیتهای مدیران رسانه ملی را نشان میدهد؛ محدودیتهایی که کمتر رسانهای میشود.
به گزارش «تابناک»، یکی از مهمترین مستندات تاریخی، خاطرات مسئولان و کارگزاران و به ویژه خاطرات روزانه است؛ خاطراتی که روایتهای هر مدیر ارشد را از وقایع به تصویر میکشد و البته لزوماً قرار نیست این روایتهای روزانه از قول یک مدیر ارشد باشد، چرا که در برخی کشورها، خاطرات رئیس دفتر یا منشی برخی مسئولان ارشد نیز چنین جذابیتی داشته که تیراژ بالایی را از آن خود کرده است.
مورخین با گذشت زمان به چنین خاطراتی رجوع میکنند، چرا که با گذشت یک تا چند دهه از یک اتفاق، رویدادهای از زبان و قلم اشخاص مختلفی روایتی میشود و با تطبیق این گفتارها و نوشتارها، حقیقت بدون نگاه شخصی بهتر قابل برداشت خواهد بود.
برخی از سیاسیون ایران، چنین روزنویسیهایی را انجام میدهند، از آن جمله، علی لاریجانی. سال ۱۳۸۴ که دکتر علی لاریجانی کاندیدای ریاست جمهوری شد، یکی از اقلام تبلیغاتی ستاد او، کتابی پالتویی بود با نام «هوای تازه»؛ جلد اول از خاطرات مدیریت صداوسیما که شامل یادداشتهای روزانه رئیس سابق رسانه ملی از نیمه زمستان سال ۷۲ تا ۲۳ دی سال ۷۳ بود. هرچند لاریجانی تا این روز بقیه خاطرات ده ساله خود را از آن دوران هنوز به طبع نشر نسپرده، در همین کتاب هم میتوان روایتهای شیرین و ناشنیده یافت.
بخش برگزیده مربوط به نخستین نوروزی است که لاریجانی ریاست سازمان را بر عهده گرفته بود و میخواست عیدی متفاوت برای مردم رقم بزند. این بخش از خاطرات لاریجانی که ردپای نخستین چالشهای پیش روی سومین رئیس صداوسیما بر آن نقش بسته، از آن جهت حائز اهمیت است که معمولاً درباره این چالشها توسط مدیران صداوسیما سخنی بر زبان جاری نمیشود و جنبه دیگر اهمیت این خاطرات، انتصاب رئیس جدید سازمان صداوسیما در سال جاری است و این چالشها کم و بیش، چالشها رئیس تازه رسانه ملی نیز خواهد بود.
این بخش از خاطرات رئیس پیشین سازمان صداوسیما و رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی را که از ۲۰ اسفند تا ۱۴ فروردین ۷۲ است، در شماره نوروزی نسیم بیداری نقل شده بود و حال در «تابناک» میخوانید.
طرح صلح انتحاری (جمعه ۲۰ اسفندماه ۱۳۷۲) روز قدس با خانواده به طرف دانشگاه رفتیم. راهپیمایی شلوغ بود. به نظر میرسد حادثه الخلیل و نوع تبلیغات صداوسیما در ازدحام موثر بوده است. آقای هاشمی در خطبههای خود به کاهش قیمت نفت و تأثیر آن در وضعیت اقتصادی داخل کشور اشاره کرد و آن را توطئه دانست که نتیجه آن، این میشود که تنها ۳۰ درصد برنامههای سازندگی کشور ادامه یابد. در بحث اسرائیل گفت: پذیرش هر گونه صلح با رژیم اسرائیل انتحار است و اسرائیل ماندنی نیست. بعد از نماز با بخش خبر تماس گرفتم و درباره نحوه انعکاس اخبار روز قدس نکاتی را مجددا متذکر شدم؛ مخصوصاً برخی فرازهای سخنان آقای هاشمی جالب بود که روی پخش آن تأکید کردم.
از امشب این بحث که روز عید فطر کی هست، در گرفته! آیا شنبه است یا یکشنبه؟ بخش خبر ما نیز مرتباً از مراجع مختلف اطلاعات میگرفت، ولی ظاهراً به نتیجهای نرسید. فیلم سینمایی درباره فلسطین بدون رایت پخش شد. فیلم خوبی بود. عصر آقای ساداتنژاد تماس گرفت؛ انتظار تلفن او را داشتم. به او گفتم پخش فیلم سینمایی به نفع شماست؛ تبلیغ کار شما میشود! بالاخره بنا شد در عوض حقوق آن، به موسسه کمک کنم. به خیر گذشت!
تحویل سال با شجریان (شنبه ۲۱ اسفندماه ۱۳۷۲) گزارش روابط عمومی نشان میداد مردم از پخش فیلم سینمایی دیروز ابراز رضایت کردهاند. جلسهای با مدیران سیما داشتم و برنامههای عید را از آنان جویا شدم. توصیه کردن حجم فیلمهای سینمایی را در روز عید که مردم اوقات فرغات دارند زیاد کنند؛ آنها هم ناله از کمبود فیلم! قرار شد با مسئول بنیاد فارابی آقای محمد بهشتی صحبت کنم تا در این زمینه کمک کند. آقای ابطحی که مشاور رئیس سازمان بود، با من صحبت کرد و پیشنهاد داد آقای شجریان برای شب عید یا سال تحویل به برنامه تلویزیون دعوت شود، نظر او را پسندیدم. به آقای فریدزاده گفتم این کار را بکند. خودم هم با آقای شجریان قرار گذاشتم.
معلوم است که فردا قطعاً عید فطر است. بعد از اخبار، موسیقی مفصلی در شبکه یک گذاشتند. محتوای موسیقی، خوب و ارزشمند بود، ولی در نشان دادن آلات موسیقی زیادهروی کردند؛ مخصوصاً با نوازندگان زن که فیلمبردار از نزدیک تصویربرداری کرده بود. موسیقی که پخش شد، احساس کردم این کار واکنش خواهد داشت. مطالعه برای تعیین استراتژی.
عید سعید فطر (یکشنبه ۲۲ اسفند ماه ۱۳۷۲) نماز عید سعید فطر را حضرت آیت الله خامنهای اقامه نمودند و در خطبههای خود مطالب مهمی اشاره کردند. ایشان در سخنان خود از سازمان ملل و نحوه تصمیم گیری آن انتقاد کردند و دو قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را در ارتباط با جنگ تحمیلی و تجاوز رژیم عراق به خاک ایران و خاک کویت تشریح کردند، که مقایسه این دو، نفوذ قدرتها را در تصمیم گیری این شورا نشان میدهد.
بعد از نماز حسینیه امام خمینی (ره) رفتم. مسئولان کشور و سفرای کشورهای اسلامی در ایران حضور داشتند. آقای هاشمی سخنان کوتاهی ایران کردند و مقام رهبری در اهمیت یگانگی ملتهای مسلمان در این شرایط، سخنرانی کردند. بعد از نماز خدمت خانم شهید مطهری رسیدیم و عید را تبریک گفتیم و ناهار در خدمت ایشان بودیم. عصر در منزل مشغول مطالعه بودم و دو ساعتی هم یادداشتهای خودم را از مجموعه بازدیدهای صداوسیما مرتب میکردم تا با مطالعه دقیقتر آن، مسیر آینده و استراتژی حرکت سازمان را طراحی کنم.
عصبانیت رئیس جمهور (چهارشنبه ۲۵ اسفندماه ۱۳۷۲) برای من روز پر کاری بود. ملاقاتهای زیاد، چون آخر سال است، کمبود بودجه در برخی بخشها مشکلاتی ایجاد کرده و خزانه همین مقدار بودجه صداوسیما را به بهانه اینکه امکان پرداخت نداریم، نمیدهد. خلاصه مشکل چند وجهی شده است. از طرف آیت الله جنتی تماس گرفتند و دعوت کردند که در اجلاس بزرگ آمران به معروف و ناهیان از منکر شرکت و سخنرانی کنم. مسأله سخنرانیها هم مشکل بزرگی در جمهوری اسلامی است. هرچند نفر دور هم جمع میشوند، حتماً یک نفر باید سخنرانی کند!
عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم و با آقای هاشمی درباره مشکلات مالی سازمان گفتوگو کردم. ایشان تذکراتی به سازمان برنامه و وزارت اقتصاد دادند؛ امیدوارم مساله حل شود. آقای ناطق نوری، رئیس مجلس پس از تصویب قانون بودجه، مصاحبه مطبوعاتی داشت و از اجرای سیاست تعدیل اقتصادی انتقاد کرد و سرعت سیاست تعدیل را عامل فشار به اقشار کم درآمد دانست. این گونه مطالب، همیشه آقای هاشمی را عصبانی میکند. ایشان معتقد است این حرفها شعار است و چون بیاعتنایی مینماید، عملاً به اختلافات مجلس و دولت دامن زده میشود.
بعد از جلسه به سمت سازمان حرکت کردم. نزدیک در جام جم دیدم آقای شجریان از اتومبیل پیاده شده. ظاهراً حراست در جام جم میخواست با تماس تلفنی، تأیید کند. پیاده شدم و با ایشان احوالپرسی کردم و همراه هم به داخل سازمان رفتیم. ایشان از برنامه اجرای دعای تحویل سال و غزلی از حافظ که آماده کرده است در مراسم تحویل اجرا کند، سخن گفت. از ایشان تشکر کردم.
اهدای کتاب به کارمندان (پنجشنبه ۲۶ اسفندماه ۱۳۷۲) به محل کارم آمدم و آخرین هماهنگیهای برنامههای رادیو و تلویزیون در مورد روز عید و ایام تعطیل را در جلسهای با حضور مسئولان مروبط انجام دادم. آقای فیروزان تماس گرفت و گفت بستههای مناسبی از کتاب برای هدیه به کارکنان تهیه شده، که قبل از تعطیلی تقدیم آنان میشود. ضمناً گوشه چشمی به هزینه آن داشت!
سرماخوردگی در کوه (جمعه ۲۷ اسنفدماه ۱۳۷۲) امروز آخرین کوهنوردی سال ۷۲ را باید انجام میدادم. از مسیر کلکچال و تا پیازچال رفتم. هوا سرد و برف در مسیر تا پیاز چال زیاد بود. قدری سرما خوردیم و بازگشتیم. بعد از ظهر کمی استراحت کردم و سپس تا ساعت ۱۱ شب به مطالعه مشغول شدم. کتابی از رورتی فیلسوف پراگماتیست آمریکایی به دستم رسیده بود. فصلی از کتاب را با نام From Epistemology To Hermeneutics خواندم. مطالب جالبی داشت.
تدوین استراتژی (شنبه ۲۸ اسفندماه ۱۳۷۲)
هرچند تعطیل بود، به محل کارم رفتم. بخشهایی از صداوسیما، مثل پخش سیما، پخش صدا و معاونت سیاسی فعال بودند. به مدیران مربوط که مجبور بودند سر کار باشند، گفتم در موقع تحویل سال به واحدهای پخش که فعال خواهند بود، سر میزنم. امروز وقت گذاشتم و یادداشتهای خود را از بازدیدها و پیشنهادهایی که دوستان داده بودند، مرتب کردم و نظرات رهبری را که در حکم آورده بودند، تبویب نمودم و کار آماده شد. برای اتخاذ تصمیم در خصوص سیاستهای آتی سازمان. این کار تقریباً ۶ سال طول کشید.
امسال برای من سال سختی بود؛ سالی پرکار و وقت گیر. شاید بیشتر روزها تا ساعت ۱۱ در محل کارم بودم. از حالا به بعد باید تلاش دقیقتری کنم تا سازمان صداوسیما متحول شود. قرار بر این است که در ایام تعطیل عید بتوان استراتژی اولیه را تدوین کنم و بعد از تعطیلات با مشورت همکاران، آن را به اجرا درآورم.
خسته نباشید (یکشنبه ۲۹ اسفندماه ۱۳۷۲) به محل کارم آمدم و از واحدهای مختلفی که روز آخر سال مشغول کار هستند نظیر پخش سیاسی و پخش صداوسیما بازدید کردم و به همکاران خداقوتی گفتم و از زحمات آنان تشکر کردم، که در شرایطی که همه علاقهمندند نزد خانواده خود باشند، برحسب وظیفه در محل کار خود خدمت میکنند. هدیه ناقابلی به تک تک آنان تقدیم کردم. آقای فریدزاده که همراه من بود، خیلی شادمان شد و میگفت در روحیه آنان خیلی تأثیر مثبت گذاشت.
برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد مشرف شدم. مقام رهبری نیز در مشهد حضور دارند. یک ساعت در خدمت آقای دکتر قنبری، مدیرکل صداوسیما خراسان بودم و شب به حرم مشرف شدم و از حضرت از صمیم قلب کمک خواستم تا در هدایت سازمان صداوسیما راه صحیح را دنبال کنم. مقام رهبری نیز در حرم بودند، چند دقیقهای ملاقات داشتم و ملاقات بعدی روز سه شنبه ساعت ۵ بعد از ظهر مشخص شد.
تاسیس معاونت سیما (دوشنبه ۱ فروردین ۱۳۷۳)امسال مقام رهبری در پیام خود روی دو محور تأکید کردند:
۱ ـ ملت ایران در پناه انقلاب اسلامی در حال پدیده آوردن یک تمدن بر پایه بینش، معرفت و کمال فکری انسان است.
۲ ـ سال جدید را با وجدان کاری و انضباط اجتماعی همراه کنید. وجدان کاری و انضباط اجتماعی از اموری است که میتواند بهرهوری کاری را بالا ببرد و کشورهای توسعه یافته امروز بیش از هر زمان به بهره وری توجه دارند، که امیدوارم منشأ اثر در کشور شود.
امسال با خانواده قرار گذاشتیم با توجه به کار سنگین صداوسیما و تصمیماتی که باید سریعتر گرفته میشد، در تهران بمانیم. از مجموع بررسیهای یک ماهه در صداوسیما و یادداشتهایی که روزهای قبل مرتب کرده بودم، یک برنامه اولیه برای سازمان تهیه کردم که اهم آن عبارت است از:
الف ـ لزوم داشتن استراتژی مدرن. این استراتژی باید شامل جنبههای کمی و کیفی باشد و با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور و توان رسانه طراحی شود. رئوس این استراتژی را یادداشت کردم تا در فرصت بیشتری آن را تدوین کنم.
ب ـ با توجه به شرایط مدیران و تشکیلات سازمان، لازم در هر دو بخش تغییراتی صورت بگیرد. از طرفی واحدهایی که مستقیما به رئیس سازمان متصل بود، بیش از ۴۲ واحد بود که اگر هر دو روز یک تماس با رئیس بگیرند، عملاً وقت رئیس سازمان پر است! لذا لازم بود تشکیلات را تغییر دهم. مثلاً تمامی شبکههای سیما مستقیماً به رئیس سازمان مرتبط بود و اگر بخواهیم تعداد آنها را بیشتر کنیم، مشکلات افزونتر میشود.
قرار گذاشتیم رئوس اقدامات اولیه که خود برنامه ریزی کرده بودم، در اولین فرصت با مقام معظم رهبری طرح کنم و برای اینکه مسأله را سریعتر به نتیجه برسانم، با آقای حسین محمدی و آقای پورنجاتی برای تصدی معاونت سیاسی و معاونت سیما مذاکرات اولیه را انجام دادم. همچنین با آقای دکتر حدادعادل برای معاونت آموزشی مذاکرات اولیه صورت پذیرفت. روز یکشنبه بر اساس دعوت آقای طبسی (تولیت آستان قدس رضوی) برای غبار روبی به مشهد مشرف شدم و امیدوار بودم مقام رهبری را هم ملاقات کنم و نتیجه بررسیهای خود را تقدیم نمایم.
۱۲ رهنمود (سه شنبه ۲ فروردین ۱۳۷۳) ساعت ۵، وقت ملاقات با مقام رهبری بود. در محلی که مربوط به آستان قدس است مستقر بودم. فاصله ما اندک بود. یک ربع به پنج راه افتادم و حدود ساعت ۵ خدمت ایشان رسیدم. ابتدا نتیجه بررسیهای خودم را که مدون کرده بودم، ارائه کردم. ایشان خشنود شدند و گفتند: همین امور را دنبال کنید و نکاتی است که در پایان خواهم گفت. درباره جابجایی نیروها، برای معاونت صدا، با آقای مهاجرانی و آقای ارگانی که پیشنهاد کرده بودم، موافقت کردند.
برای معاونت مجلس و امور شهرستانها، با آقای محسن نبوی و آقای پیشگاهی که پیشنهاد شد، موافقت داشتند. در مورد بخش فنی، با معاونت آقای مهندس صفری موافق بودند. در مورد معاونت سیما، با حضور آقای پورنجاتی موافقت کردند. برای شبکه تلویزیونی خارج از کشور، با مسئولیت آقای انوار موافقت داشتند. در مورد معاونت آموزش، با مسئولیت آقای دکتر حداد موافق بودند. مسئولیت آقای حسین محمدی در معاونت سیاسی را نیز تأیید کردند.
سپس ایشان حدود یک ساعت مطالب مهمی درباره صداوسیما فرمودند که برخی در حکم ایشان آمده بود و بعضی را با ذکر نمونههایی دقیقتر بیان کردند:
۱ ـ صداوسیما باید در همه برنامهها دغدغه انقلاب داشته باشد و مدافع باشد و تغییرات هم باید در همین جهت باشد.
۲ ـ در تبلیغات صداوسیما توجه شود که کار روی هم رفته آرامشبخش باشدو فضای عصبی برای جامعه ایجاد نشود. مثلاً چرا بعضاً صحنههایی در این فضاها (جیغ و داد) و درگیری در فیلمهای خارجی وگاه در کارهای طنز وجود دارد؟ حتی در مورد آموزش مسواک زدن برای کودکان، نماد مسواک مدتها گریه میکند، آن هم گریه جانسوز! بعد از مدتی میگوید چرا صاحب من، از من استفاده نمیکند؟! حالا چرا این قدر گریه؟! این گونه برنامهها روح جمعی جامعه را آزرده و فضای جامعه را عصبی میکند.
۳ ـ در برنامههایی که مرتبط به تاریخ انقلاب است، امانت رعایت شود. در حوادث مختلف، اعم از مشروطه یا حوادث دوره مصدق و آیت الله کاشانی و... تا دوران انقلاب، همه به نحوی باشد که مستند و با رعایت امانت اقدام شود. حتی در گزارشهای دهه فجر، سیر مبارزات و ریشههای آن باید هم دقیق و هم جذاب باشد.
۴ ـ در پخش فیلم سینمایی و سریالهای خارجی فعلاً تا حدی ناچارید تا بتوانید حرکت تولید را در این زمینه تسریع کنید؛ ولی مراقبت کنید فرهنگ غرب از این طریق منتقل نشود. این فیلمها، هم میتواند خوب باشد و هم مخرب. مثلاً در برخی فیلمها القاء میکنند که غربیها بسیار متمدن و عدالت طلب هستند و دستگاه قضایی آنها کاملاً مستقل است و...؛ حال آنکه به هیچ وجه چنین نیست. میبینید چه میکنند. بنابراین در انتخاب فیلمها و سریالها دقت کافی شود که صورت کریه غرب در ساختار هنری بزک کرده مخفی نشود وگاه به غلط القاء سوء نکنند.
۵ ـ درباه دوران پهلوی تقریباً کار جدی نشده است و تاریخ به نسل جدید درست نشان داده نشده. اگر کاری شده، مربوط به قبل از پهلوی و دوران قاجار است؛گاه با مسائلی که استناد تاریخی آن ضعیف است. قراردادهای دوران پهلوی، تحت تاثیر بودن دولتهای بزرگ، فساد اقتصادی، فساد اخلاقی و... آن دوران نشان داده نشده است تا فلسفه ظهور انقلاب اسلامی روشن گردد.
۶ ـ در بحث موسیقی، رویکرد زیباشناختی در آن کم است. خیلی از موسیقیهای پخش شده حرام است و این امر ربطی به سنتی یا غربی بودن ندارد.گاه برخی موسیقیهای غربی اصلاً حالت لهوی ندارد و بعکس، برخی موسیقیهای سنتی چنین است. ضمناً توجه شود که جاذبههای رادیویی و تلویزیونی صرفاً در موسیقی نیست. راههای زیباییشناسی در امور را پیدا کنید. درباره موسیقی، اصل خود صدای موسیقی است. کلام همراه با موسیقی یعنی سرودها کاملاً قبول باشد؛ مثل اشعار اخلاقی حافظ، سعدی، صائب و... اشعار انقلابی، مثل سرودهای اول انقلاب و سرودهای عرفانی. البته توجه شود استفاده از اشعار عاشقانه جنبه معنوی داشته باشد. بنابراین در موسیقی به اندازه تلاش شود؛ مطرب و جلف نباشد و مروج فکر انقلابی و اسلامی و ملی باشد، نه اینکه گرایش غربی ایجاد کنند یا به لختی انسان بینجامد. مثلاً فیلم «باخانمان» را ببینید؛ فیلم غربی است، ولی موسیقی پرمغز دارد. تلاش کندی موسیقی با جنبه سلیقهای مخلوط نشود؛ روی ضابطه و معیار باشد.
۷ ـ در مجموعه مصوبات شورای سرپرستی و یا شورای سیاست گذاری، برخی نکات خوب وجود دارد؛ از آنها استفاده شود.
۸ ـ وضعیت مراکز رادیو و تلویزیونی استانها با دقت زیر نظر باشد. ایشان از برخی مناطق یاد کردند و گفتند هر کاری کردنددیگر بس است، باید سریعتر مشکل را حل کنید.
۹ ـ سطح مجریها باید بالا برود و انتخابها طوری باشد که باسواد باشند و در سطح کارشان زحمت بکشند و دقت داشته باشند. برای این کار، نظامی طراحی کنید که هم تشویق افراد زحمتکش باشد و هم تنبیه افراد کم صلاحیت.
۱۰ ـ در برنامههای برون مرزی باید قدرت انقلاب، زیباییهای کشور و شهرها، پیشرفتها را نشان دهید. در گذشته درست عمل نمیشد. یک وقت برنامه عربی درباره شهری صحبت میکرد که دریاچه دارد و... اما تصاویر دکان مخروبه نشان میداد! یا یک بار پیرمردهای گرماخورده و بچههایی را نشان میداد که خاک بازی میکردند و میگفتند وضع ما خیلی خوب است! این کار، حداقل بدسلیقگی است. باید برنامههای شما معرف انقلاب و کارهای مهم و پیشرفتهای جمهوری اسلامی از طرفی، و نیازهای مخاطبان از جانب دیگر باشد.
۱۱ ـ اخبار سیما مشکلی دارد که تصاویر آن کم است. خبر باید مستند به تصویر سخن بگوید.
۱۲ ـ در تشکیلات سازمان، ضمن تجدیدنظر، توجه داشته باشید که افراد زیر دست معاونان باید مطابق نظر شما انتخاب شوند تا در سازمان سلیقهای کار نشود؛ نظام داشته باشد.
جلسه خیلی طولانی شد. نماز در خدمت ایشان بودیم و بعد از آن خداحافظی کردم. در بین راه به سمت محل اقامت، احساس میکردم هر وقت خدمت مقام رهبری میرسم، حالت متناقضی پیدا میکنم. از یک طرف خوشحال میشوم که رهبر انقلاب کاملاً مسلط به فرهنگ و هنر کشور هستند و به اجزا کار دقت دارند و از طرفی سنگینی کار را برای خود مشکل مییابم. شب به تهران پرواز داشتم. مجددا به زیارت امام رضا (ع) رفتم و از حضرت کمک خواستم. بر سر مزار مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی نیز فاتحهای خواندم و سپس به طرف فرودگاه حرکت کردم. در طول پرواز [دیوان] حافظ را باز کردم. این بیت توجهم را جلب کرد:
به میسجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ز راه و رسم منزلها
مشغول مطالعه بودم که فردی از گروه پروازی اطلاع داد که خلبان علاقه دارد در کابین خدمت ایشان باشم، پذیرفتم و به کابین رفتم، مقداری درباره برنامههای صداوسیما صحبت کرد. اجمالاً نظرش این بود که حجم سریالها را باید زیاد کرد زیر مردم سرگرمی مهمی ندارند. از وضع خود هواپیما هم نکاتی مطرح کرد، از جمله مشکلاتی که در آنجا بود. علاقه داشتم که نحوه فرود هواپیما را دقیقتر بفهمم. توضیحاتی در این زمینه داد و آنقدر که من فکر میکردم مشکل است، ظاهراً مشکل نیست! ولی روی هم رفته کار پر استرسی است.
تعیین معاون سیاسی و صدا (چهارشنبه ۳ فروردین ۱۳۷۳) به محل کار آمدم. صداوسیما آرام بود. روی سناریوهای مختلف معاونان فکر کردم. با آقای حسین محمدی تماس گرفتم و نظر مقام رهبری را به ایشان گفتم و بنا شد آمده باشد تا رسما وی را معرفی کنم. آقای محمدی از نیروهای متعهد و خدوم و متواضع است که با جدیت کار میکند.
در روز آخر سال گذشته، هواپیمایی از ایران با حدود ۴۰ مسافر در فضای ارمنستان سقوط کرد. ظاهراً علتش آتش ارتش ارمنستان بوده است. هیاتی از ایران به آنجا رفته و قدری مسأله سازی شده است. عصر به منزل رفتم. بین راه به ذهنم آمد آقای مهاجرانی را برای معاونت صدا در نظر بگیرم. توان ایشان را در مدیریت نمیدانستم. از نزدیک با وی کار نکرده بودم. لازم بود درباره ایشان تحقیق کنم.
انتخاب معاون سیما (یکشنبه ۷ فروردین ۱۳۷۳) امروز صبح مقداری دید و بازدید مدیران بود برای سال نو و انجام مقداری از کارهای اداری که یک مرتبه بعد از تعطیلات اولیه رسیده بود. عصر در جلسه هیات دولت شرکت کردم. آنجا هم مقداری روبوسی و تبریک سال نو و تعریف از مسافرتهای خود!
رئیس جمهور در سخنان اول بحث خود در دولت، چهار اصل افزایش تولید، صرفه جویی، وجدان کاری و انضباط اجتماعی را که در پیام مقام رهبری بیان شده بود، مورد تأکید قرار دادند تا در سال جدید مورد توجه مسوولان اجرایی باشد. در دولت گزارشی درباره سقوط هواپیمای ایران توسط ارمنستان نیز مطرح گردید، که قرار شد از طرف وزارت خارجه پیگیری جدی بشود. گزارشی از کارشکنی عربستان در اوپک درباره تثبیت قیمت نفت داده شد که پیشنهاد کاهش ۱.۴میلیون بشکه نفت اوپک را نمیپذیرد و لذا قیمت نفت با مشکل مواجه است.
در این جلسه، بررسی آیین نامه اجرایی قانون صادرات و واردات آغاز شد و ۲۹ ماده آن تصویب شد. همچنین در این جلسه اعلام شد با توجه به زمان رویت هلال ماه شوال، روز چهارشنبه هدفهم فروردین ماه، برابر بیست و پنجم شوال، مصادف با سالروز شهادت امام صادق (ع) تعطیل رسمی است.
امروز در اخبار خارجی، نتایج اولیه انتخابات محلی روسیه که در چند جمهوری و استان این کشور برگزار شده بود ارائه گردید که در آن، نیروهای مخالف بوریس یلتسین رئیس جمهور روسیه، پیروز شده اند. همچنین خبر دیگری از تلویزیون روسیه طرح شد که بر اساس نظرسنجی انجام شده، بیش از ۶۰ درصد مردم روسیه در انتخابات شرکت نمیکنند، که این نتایج انتخابات برای آینده روسیه نیز فوقالعاده مهم است. امروز با آقای پورنجاتی مذاکره نهایی به عنوان معاون سیما انجام شد.
برنامههای نوروزی تلویزیون (سه شنبه ۹ فروردین ۱۳۷۳) در روزهای تعطیل، آنچه بیش از همه بدان فکر میکردم، تغییرات در صداوسیما و ساماندهی وضع جدید بود. صبح به محل کارم آمدم. این روزها مقداری از وقت را دید و بازدیدهای متعارف عید میگیرد. من از این گونه مراودات که وقت گیر است، چندان خشنود نیستم؛ ظاهراً چارهای نیست. ساعت ۱۲: ۳۰ با آقای هاشمی، رئیس جمهور ملاقات داشتم؛ ما هم تبریک سال نو گفتیم! ایشان در تعطیلات نوروزی به کیش رفته بودند. از سفر کیش خیلی تعریف میکردند و فضای آنجا را برای استراحت مفید میدانستند.
آقای هاشمی از برنامههای تلویزیون در ایام عید خیلی تعریف میکردند؛ مخصوصاً از فیلمهای سینمایی. میگفتند عده زیادی در جلسات مختلف، چنین تشخیصی داشتند. سوال میکردند: از شما ایرادی گرفتهاند یا نه؟! عرض کردم صبر کنید شروع میشود! آقای هاشمی که به نظر من فرد بسیار تیزهوشی در عالم سیاست است و در اداره کشور با تدبیر عمل میکند، مشرب معتدلی در مسائل فرهنگی و اجتماعی دارد. برداشت ایشان از برنامههای صداوسیما هم بر همین سیاق است.
امروز در اخبار خارجی، پیروزی حرب رفاه ترکیه در ترکیه در انتخابات شهرداریها در شهرهای بزرگ مثل آنکارا، اسلامبول، قونیه، ارزروم، وان و دیاربکر مطرح شده است که حادثه مهمی در منطقه است. طیب اردوغان، نامزد حزب رفاه در اسلامبول و قلیچ گوچک، نامزد این حزب در آنکارا، به عنوان شهرداران این شهرها برگزیده شدهاند. این حادثه در ترکیه واکنشهایی را در پی خواهد داشت، ولی پیروزی این حزب برای موقعیت ایران بسیار مناسب خواهد بود.
تازهترین خبرها (پنجشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۷۳)
امروز صبح حکم آقای حسین محمدی را به عنوان معاون سیاسی سازمان صادر کردم. قرار شد معارفه ایشان سریعتر انجام شود. امروز، روزنامه جمهوری اسلامی هم درباره افزایش قیمتها مقالهای در صفحه دوم درج کرده و نظارت دولت را گوشزد نموده است. فکر میکنم درج این مقاله هشداری به دولت است تا امسال در این زمینه فکری بکند؛ هرچند مسوولان اقتصادی خیلی در این زمینه موافق نیستند که سیستمهای نظارتی دولتی فعال شود؛ چون آن را مخالفت سیاست تعدیل میدانند.
امروز روزنامه کیهان در صفحه اول خود، تحت عنوان «تازهترین خبرها» از تغییر و تحولات در مدیریت صداوسیما مطلبی داشت که به تفصیل طرح کرده بود. مطالب عنوان شده، تشکیل معاونت صدا و معاونت سیما و ومعاونت پژوهشی و آموزشی بود که در مطلب، افرادی هم برای این سمتها پیش بینی شده بود، که برخی درست و برخی نادرست بود. معلوم نبود از کجا این اطلاعات را به دست آورده است؛ هرچند این تغییرات چندان هم محرمانه نبوده است!
البته روزنامه جمهوری اسلامی هم در صفحه دوم، تحت عنوان «تغییرات وسیع در صداوسیما» مطلب کوتاهی داشت. در این نوشته هم درباره تغییر معاون سیاسی و تشکیل معاونت سیما و معاونت صدا و تغییر در انتشارات سروش حدسهایی زده شده که با مطلب روزنامه کیهان نسبتاً نزدیک است.
آغاز انتقادها (یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۷۳)
روزنامه جمهوری اسلامی در مقالهای به تقدیر برنامه نوروزی رادیو و تلویزیون پرداخته است. در این مقاله از اینکه آقای شجریان در هنگام سال تحویل در شبکه یک حاضر شده و برنامه اجرا کرده و دعای تحویل را خوانده و از وی تجلیل شده، انتقاد شده و افسوس خورده شد که چرا یک پدر شهید یا یک بسیجی را هنگام سال تحویل در برنامه نیاوردید تا دعای سال تحویل را بخواند.
به نظرم این آغاز نقد برنامه صداوسیماست که آقای هاشمی [رئیس جمهور] در ملاقات چند روز پیش، آن را حدس میزد. البته حضور یک پدر شهید یا یک جانباز در برنامه تحویل سال، قطعاً مناسب چنین لحظاتی خواهد بود و انتقاد واردی است که باید در سالهای بعد اصلاح شود؛ ولی این دلیل نمیشود که از یک هنرمند شهیر و خواننده خوش صدا استفاده نشود. عصر جلسه هیات دولت شرکت کردم.