عماد افروغ گفت: ما از روز اول باید متوجه میبودیم که اقتصاد و علم این مملکت بدون فرهنگ به سامان نمیرسد. تمام نقد ما این بود که چرا اقتصاد منهای فرهنگ؟ چرا علم بدون فرهنگ در این کشور هدایت و کلید میخورد و مانور میدهد.
به گزارش تسنیم، عماد افروغ کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و فرهنگی با اشاره به نامگذاری سال جدید به نام سال "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" با بیان اینکه یکی از بهترین نامگذاریها را نامگذاری امسال میدانم، اظهار داشت: هم به لحاظ عمق مطلب و هم به لحاظ فراگیری و جامعیت شعار امسال را یکی از بهترین شعارها میدانم.
* اقتصاد و علم بدون فرهنگ به سامان نمیرسدوی
افزود: ما از روز اول باید متوجه میبودیم که اقتصاد و علم این مملکت بدون
فرهنگ به سامان نمیرسد. تمام نقد ما این بود که چرا اقتصاد منهای فرهنگ؟
چرا علم بدون فرهنگ در این کشور هدایت و کلید میخورد و مانور میدهد.
کارشناس
مسائل سیاسی فرهنگی با بیان اینکه تمدن بدون فرهنگ اساسا تمدنی ناقصی است و
احساس میکنم که به هر حال در نامگذاری امسال بنا به هر دلیلی توجه به این
مسئله شده است و من این را یک رشد و کمال میدانم، افزود: باید در فرصتی
مناسب تعریف فرهنگ را مشخص کنیم و اینکه فرهنگ باید چه جایگاهی در نظام
جمهوری اسلامی و نظامسازی ما بایستی ایفا کند.
افروغ ادامه داد:
هر جا که سخن از عمل منضبط و قاعدهمند است میتوان پای فرهنگ را به میان
کشید و این عمل ضابطهمند میتواند هم در سیاست باشد و هم در اقتصاد. ما
فراموش نکنیم که از روز اول قرار بوده در این مملکت عمل منضبط و قاعدهمندی
محقق شود. قرار نیست تحت هر شرایطی افراد قدرت مانور داشته باشند و این
قاعدهمند بودن اختیارات و رفتارها میتواند به طور جد مورد بحث قرار گیرد و
حتی در شیوه اداره و مدیریت کشور میتواند در ابعاد مختلف خودرا نشان دهد.
وی
برهمین اساس خاطرنشان کرد: امام درباره ضابطهمند بودن رفتارها بحث ولایت
فقه را مطرح کردند و اینکه فقه این قدرت دارد که این کشور را اداره کند و
بحث فقه را نظریه واقعی حکومت میدانستند و این یعنی مبناییترین نگرش
فرهنگی به نظام جمهوری اسلامی ایران. یعنی ما نگرش فقهی به نظام جمهوری
اسلامی داشته باشیم و بر همین اساس کشور را اداره کنیم.
کارشناس
مسائل سیاسی فرهنگی با بیان اینکه وقتی کشور را با نظریات فقهی اداره کنیم
مباحث شخصی کنار میرود، گفت: عدهای فکر میکنند وقتی میگوییم ولایت
فقیه، یعنی شخص فقیه در واقع اختیارات نامنضبط و غیرقاعدهمند دارد و این
مایه تاسف است.
افروغ تصریح کرد: در نگرش اندیشهای و فلسفی حضرت
امام که به زمان و مکان بها میداد و معتقد بود که زمان و مکان را باید در
موضوع دخالت داد امروز باید بسیاری از مشکلات خود را حل شده میدیدیم.
* مقدمترین کار این است که تعریف خود از فرهنگ را مشخص کنیموی
با بیان اینکه احساس میکنم یکی از ابعاد توجه به فرهنگ میتواند نگاه
قاعدهمند به حکومت باشد، خاطرنشان کرد: تعبیری که امام در مورد انقلاب
اسلامی به کار میبرند یک تعبیر کاملا فرهنگی است و حقیقتا نیز ذات و جوهره
این انقلاب اسلامی فرهنگی است.
این کارشناس مسائل سیاسی و فرهنگی
افزود: مقدمترین کار این است که تعریف خود از فرهنگ را مشخص کنیم. وقتی
میگوییم انقلاب فرهنگی است منظورمان چیست، یعنی آیا منظورمان این است که
اخلاقی نیست یا موضوع اخلاق را نیز در نظر میگیرد بنابراین باید به صورت
مبسوط در این مورد بحث و بررسی شود.
افروغ ادامه داد: انقلاب
فرهنگی بر هستیشناسی، ارزششناختی، هنجارشناختی و نمادشناختی تاکید دارد
که البته وزن هر کدام ممکن است متفاوت باشد. بهرغم اینکه همه میگویند
فرهنگ فرهنگ؛ اول باید مولفهها، تقدم و تاخرهای فرهنگ را مشخص کنیم و سپس
جایگاه در خور آن را معلوم کنیم. موضوع ساده نیست حتی تعریف فرهنگ هم ساده
نیست. هرچند فرهنگ مورد توجه قرار گرفته است و ما از فضای سیاستزده و
اقتصادزدهای که تاکنون از آن رنج میبردیم و در حال خروج از آن هستیم و به
سمت فرهنگ میرویم خوب است که مفهوم فرهنگ و جایگاه آن در نظام جمهوری
اسلامی را مشخص کنیم.
* فرهنگ ساماندهی و اولویتها مشخص نشود مشکل فرهنگ حل نمیشودوی
با بیان اینکه توجه به اخلاق، توحید، جوهر، معنا، هویت یکتاپرستی ایرانیان
جدا از فرهنگ نیستند، اظهار داشت: توجه به هویت اصلی ایرانیان یعنی فرهنگ،
توجه به عرض تاریخ در برابر طول تاریخی یعنی فرهنگ توجه به خون در برابر
شمشیر، یعنی فرهنگ، توجه به شهادت و قدرت نرم یعنی فرهنگ، توجه به کوخ و نه
کاخ یعنی فرهنگ، توجه به حصیر زیرپای پیامبر و نه کاخهای آنچنان رقبا و
دشمنان پیامبر یعنی فرهنگ، بنابراین میطلبد که مفصل بر روی فرهنگ بحث شود
چرا که اگر فرهنگ ساماندهی و اولویتها مشخص نشود مشکل فرهنگ حل نمیشود.
افروغ
تصریح کرد: فرهنگ در سیاست و اقتصاد هم تاثیرگذار است. اگر فرهنگ در
اقتصاد خود را نشان ندهد نشانهاش این خواهد بود که اقتصاد وسیله خواهد شد.
اما اگر اقتصاد هدف شد بدانید که از فرهنگ بویی نبرده است. در مورد سیاست
هم وضع به همینگونه است. اگر فرهنگ روی قدرت افتد، قدرت وسیله میشود و
اگر نباشد قدرت هدف میشود. بنابراین اگر قرار است سیاست فرهنگی باشد یعنی
از ماکیاولیسم به دور است اما اگر قرار باشد غیرفرهنگی شود یعنی همان
افتخار سیاستهای ماکیاولیسم را داریم.
وی افزود: امیدواریم فرهنگ
به معنای واقعی در نظام جمهوری اسلامی جا بیفتد و انشاءالله با همکاری هم
فرهنگ را در این مملکت نهادینه کنیم.
این کارشناس مسائل سیاسی و
فرهنگی در خصوص الزامات توسعه فرهنگ در جامعه اظهار داشت: ما بحثی به نام
توسعه فرهنگی داریم که یک بحث شناخته شده است. یعنی توسعهای که خودش را با
فرهنگ وفق میدهد که در این صورت همان توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی خود را
با فرهنگ جامعه باید وفق دهند و خط بطلانی روی کلیت فرهنگ در پروسه تاریخی
نکشد که تلقی بنده نیز در توسعه فرهنگی همین است.
افروغ خاطرنشان
کرد: تلقی دیگری که از توسعه فرهنگی عدهای یاد میکنند این است که توسعه
کالاها و ابزارهای فرهنگی را مدنظر قرار میدهند و مراد من این نیست. یعنی
برای اینکه ما توسعه فرهنگی داشته باشیم اول باید فرهنگ را بشناسیم،
قابلیتها و فعلیتهای نهفته را که در فرهنگ میتوانند به نوآوری فرهنگی و
اقتصادی ما کمک کنند به نحو احسن دریافت کنیم.
وی در پایان تصریح
کرد: علم ما باید تعامل با جامعه داشته باشد. علم ما باید تعامل با فرهنگ
داشته باشد. علمی که بیگانه با جامعه، نیازها و شرایط روزمره باشد به یک
جزیره جدا و منفصل از نیازهای روزمره مردم میشود که فقط برای تک و پوز و
تیتر و عنوان دادنهای ختم میشود. رمز موفقیت ما در اقتصاد، سیاست، علم و
تمدن نگرش فرهنگی است که این فرهنگ میتواند مجموعههای از آموزههای نظری و
ارزشی اسلامی باشد هم مجموعهای از آموزههای نظری و ارزشی باشد که در
تاریخ ما ایرانیان نهادینه شده که از جمله آنها یکتاپرستی، نودوستی و... را
گفت.