هرچند نامنویسی برای دریافت یارانه نقدی در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی پایان یافته، پرسشهای فراوانی را باقی گذاشته است.
به گزارش «تابناک»، چرایی نامنویسی وسیع متقاضیان از جمله پرسشهایی است که اکنون با پاسخهای متعددی روبهرو شده است. در حالی که عدهای بیاعتمادی به برنامههای اقتصادی دولت را مهمترین عامل این اتفاق میدانند، روزنامه کیهان، یکی از مهمترین رسانههای اصولگرایان، نقش رفتار سیاسی دولت را مهمتر میداند و برخی مقامات دولتی نیز صدا و سیما را به تبلیغات با پیامدهای معکوس متهم کردهاند.
پرسش مهم دیگر آنکه آیا متشرعان نباید به نظر مراجع درباره یارانهها توجه میکردند؟ در آستانه نامنویسی برای دریافت یارانه نقدی، چندین تن از مراجع عظام تقلید بنا به مسئولیت اجتماعی و دینی خود از مقلدان خود خواستند در صورت تمکن مالی از دریافت یارانه انصراف دهند و آن را جایز ندانستند.
آیتالله نوری همدانی در پاسخ به استفتایی اظهار داشتند: «چون معیار و ملاک صرف بیتالمال در راه تأمین نیازمندیهاست، لذا کسانی که احتیاج ندارند نباید بگیرند».
آیت الله سبحانی، دیگر مرجع تقلید در این باره اظهار داشت: فقرا و کسانی که درآمدشان کم است، مسلماً برای آنها گرفتن یارانه حلال است و اما کسانی که به مقدار شأن خود درآمد دارند، مسلماً شرایط دریافت یارانه را ندارند و گرفتن یارانه برای اینها جایز نیست.
آیت الله ناصر مکارم شیرازی ابراز امیدواری کردند، برادران و خواهران عزیز که از یارانه بینیاز هستند، اقدام به گرفتن یارانه نکنند و زندگی خود را با اموال مشکوک آلوده نسازند و آیت الله حسین وحید خراسانی نیز در پاسخ به استفتایی درباره دریافت یارانه توسط افراد غیر مستمند مرقوم داشت که چنانچه دولت در دریافت یارانه شرط کرده باشد، شرعا جایز نیست.
آیت عظام محمدعلی گرامی قمی، سید محمدجواد علوی بروجردی، لطف الله صافی گلپایگانی، سید محمد علی علوی گرگانی، یدالله دوزدوزانی، عباس محفوظی و رضا استادی از دیگر مراجعی بودند که در این مورد نظرات مشابهی ابراز داشتند.
این فتاوا و نظریات علما و مراجع را باید در کنار واقعیتهایی روشن قرار داد. تعداد افرادی که نیازمند یارانه نقدی نیستند، به روشنی بیشتر از آمار انصرافیهاست. وزیر اقتصاد از شناسایی ده میلیون ثروتمندی خبر داده که نیازمند یارانه نیستند و این نشاندهنده آن است که بخشی از مردم در این یک موضوع خاص اقتصادی به نظر مراجع توجه نکردهاند.
نمیتوان نیاز قطعی بخشی از جمعیت کشور به کمک و حمایت دولت در قالبهای گوناگون را انکار کرد. این بخش نه تنها به یارانه نقدی نیاز دارند، بلکه دیگر شیوههای حمایت اقتصادی و اجتماعی از آنها اجتنابناپذیر است.
اما حداقل یک جمعیت چند میلیونی وجود دارد که در گروه جمعیتی قرار میگیرد که نیاز چندانی به یارانه نقدی ندارند و بنا به نظر مراجع، یارانه گرفتن آنها جایز نبوده است. این بخش از جمعیت به دلیل قدرت بیشتر اقتصادی، نقش کارآمدتری در اقتصاد و فرهنگ اقتصادی کشور نیز دارند.
مقایسه این واقعیت با سوابقی تاریخی از رفتارهای اقتصادی شرعی مردم و نیز گذشت و ایثار آنها در مقاطعی متعدد، موضوعی قابل تأمل است.
در ماجرای تاریخی تحریم تنباکو، تبعیت از فتوای مراجع حتی به اندرونی شاه وقت رسید و در سالهای جنگ نیز بخش بزرگی از جمعیت ایران حتی از نان و مال خود گذشتند تا به کشور کمک کنند. پاسخ به چرایی چنین تغییری حتما به تغییر در نگاه مردم به نقش و اهمیت شرع در رفتارهای اقتصادی مردم نیز کشیده خواهد شد.
ابعاد مختلفی از نظام اقتصادی ایران در سالهای اخیر با سنجه اسلامی بودن بررسی شده است. در سالهای اخیر، یک تحقیق در دانشگاه جورج واشنگتن امریکا که در شماره ۱۰ ژورنال معروف اقتصاد جهانی (Global Economy Journal) به چاپ رسیده، به نتایج عجیبی دست یافته که بر پایه آن بسیاری از کشورهای اسلامی (کشورهایی که واقعا اسلامی هستند) در حوزه اقتصاد، چندان هم مسلمان نیستند.
جدای از مسائل ساختاری مربوط به اسلامی بودن اقتصاد ایران، اسلامی بودن رفتارهای بخشهایی از مردم ایران، موضوع مهم دیگری است که جای بررسی زیادی دارد.
در حالی که متخصصان اقتصاد، کاهش بار هزینههای یارانه نقدی را به صلاح اقتصاد کشور میدانند و مراجع تقلید نیز دریافت یارانه نقدی توسط افراد متمکن را جایز ندانستهاند، نامنویسی نکردن متشرعان متمکن به صواب نزدیکتر بود، اما با قدری بیتوجهی روبهرو شد.