بر اثر سقوط، گردن هر سه دختر جوان شکسته و علاوه بر آن، ریه یکی از آنان سوراخ شده است؛ این چکیده حادثه دردناکی است که روز گذشته در پارک ارم رخ داد و نگاهی به سوابق مشابه روی داده در این مجموعه و مجموعههای مشابه، مانع از آن میشود گمان کنیم چیزی بیش از این داستان بتوان در آینده به یاد آورد!
به گزارش «تابناک»، هنوز فصل تابستان از راه نرسیده و هجوم خانوادهها به مجموعههای تفریحی و شهربازیها شدت نگرفته، رخدادی در یکی از مشهورترین مجموعههای تفریحی کشور رقم خورد که نوید فصلی پر حادثه برای خانوادهها را میدهد و به شدت نگران کننده است.
ساعت ۱۱ دیشب، جمعه، نقص فنی ترن هوایی مجموعه ارم-۲ سبب شد تا سه دختر ۲۲ تا ۲۵ ساله از ارتفاع چند متری به زمین سقوط کرده و به شدت مصدوم شوند؛ این سه جوان درون کابین بودند که ناگهان به دلیل نقص فنی، کابین از ارتفاع بیش از ۶ متری به زمین سقوط میکند و سرنوشت این دختران جوان به بیمارستان و ابهامات فراوان گره میخورد.
آن گونه که
خبرگزاری ایرنا روایت کرده، «نگار قربانی»، «مونیا یوسفی» و «رکسانا فرحی ایروانی»، سه دختر جوانی که به تازگی فارغ التحصیل شده و برای جشن پایان تحصیلات دانشگاهی به پارک ارم رفته بودند، حالا به دلیل شکستگی گردن و آسیب نخاعی، شکستگی لگن، سوراخ شدن ریه و احتمالا مشکلات دیگر در بیمارستان رسول اکرم(ص) بستری هستند و سرنوشتشان را هالهای از ابهام و تردید فرا گرفته است.
خط مشی کیفیت پارک ارم را بخوانید و با سخنان نقل شده از مسئول مجموعه در گفتوگو با پدر یکی از مصدومان تطبیق دهید؛ کجای کار ایراد دارد؟!
حادثه دردناکی رقم خورده که برای کاستن از تبعات آن، بهتر است دست به آسمان بلند کرده و برای سلامتی مصدومان دعا کنیم؛ اما جدای طلب سلامتی، باید ریز جزئیاتی که آن را رقم زده هم شناسایی و موشکافی کنیم که اگر این گونه نکنیم، زیان ماجرا دوچندان خواهد بود.
نخستین نکتهای که این ماجرا را دردناکتر از یک حادثه جلوه میدهد، پاسخی است که خانواده مصدومان از گلایه به مسئولان مجموعه در زمان وقوع حادثه دریافت کردهاند؛ آنجا که پدر یکی از مصدومان از تماس یکی از مسئولان مجموعه پارک ارم خبر داده و جملات شنیده را این گونه بیان کرده است: «پیمانکاران بخش خصوصی که دستگاهها و وسایل را اجاره کردهاند، باید در این زمینه پاسخگو باشند. ما مسئولیتی در این زمینه نداریم»!
در درون این نقل قول میتوان به سادگی دریافت که ماحصل حادثههای متعدد رخ داده در شهربازیهای کشور و به ویژه پارک ارم، هیچ چیزی را تغییر نداده، مگر واکنش مسئولان به وقوع آنها را! اینقدر که اگر در گذشته از سقوط یکی از وسایل دستپاچه میشدند، اشکال را گردن این و آن میانداختند، سعی در طبیعی جلوه دادن ماجرا داشتند، از پاسخ دهی فرار میکردند و...، حالا به ساعت نکشیده تماس میگیرند و همه مشکلات را به پیمانکار حواله میدهند!
منظورمان این نیست که پیمانکار بری از اشتباهات است و کاسه و کوزه بر سرش شکسته، بلکه برعکس، تأکید داریم که قصور پیمانکار محرز است و افزون بر آن، کوتاهی کارفرما هم به روشنی در اظهار نظری که منتشر شده، قابل اثبات است و نشانه بارز آن، همین تماسی است که برای جهت دادن به ذهن خانواده مصدومان صورت گرفته است.
یکی از کاربران «تابناک» درباره سهل انگاری اپراتورهای مجموعه میگوید: سه هفته قبل، زمانی که به پارک ارم رفته بودیم، در هنگام استفاده از یکی از وسیلهها (وسیلهای که با نام «فریزبی» شناخته میشود؛ تصویر فوق) پیش از آنکه قفل میله نگهدارنده یکی از همراهانان بسته شده باشد، وسیله روشن شد و اگر یکی از مسئولان متوجه آن نشده و دستگاه را متوقف نمیکرد، معلوم نبود چه فاجعهای رقم میخورد.
جدای این مباحث که از نظر حقوقی قابل پیگیری است، جالب است بدانیم حادثه در بخشی از این مجموعه بزرگ «تحت پوشش شرکت توسعه خدمات رفاهی پردیس ایرانیان» و وابسته به بنیاد مستضعفان رخ داده که بخش تازه و نو نوار آن به شمار میآید و چه از دید تبلیغات وسیع و چه قرابت با تمامی نهادهای نظارتی در پایتخت، به نوعی گل سرسبد مجموعههای تفریحی از این دست در کشور به شمار میآید؛ با این تفسیر، میتوان به سادگی حدیث دیگر شهربازیهای کشور را خواند!
بدین ترتیب جایگاه نظارت گم شده بر این مجموعهها در سالیان طولانی، بار دیگر با حادثه دردناک روز گذشته یادآوری میشود؛ نظارتی که یا تا کنون دایر نشده و متولی خاصی ندارد و یا دایر شده اما متولیانش سرگرم امور مهمتری هستند که اگر نبودند، سوای گرانفروشیها، وضعیت بهداشتی نامطلوب و... چنین مجموعههایی، دستکم ایمنی شهروندان را مد نظر قرار داده و سالی یک بار به امثال پارک ارم سر میکشیدند.
این در حالی است که در پس این نظارتهای گم شده، تقریبا سالی نیست که حادثه خونین در شهربازی رخ نداده باشد؛ اما از آن دردناکتر، اینکه هرگز هیچ کدام از این حوادث به فرجامی به یاد ماندنی نرسیده است؛ با این توضیح که منظورمان از «فرجام به یاد ماندنی»، اشد مجازات نیست، بلکه اعلام مقصر حوادث مشهوری از این دست به عموم است تا این اطمینان در مردم پدید آید که کسی نخواهد توانست سلامت ایشان را با سهلانگاری به بازی بگیرد.
اینجاست که اگر بگوییم امیدواریم این بار حادثه شهربازی به دادگاه ختم شده، مقصران آن شناسایی و محاکمه شوند، هم پیگیری این پرونده منظورمان خواهد بود و هم تزریق اعتماد به مردم تا شائبهای نمانده و حرف و سخنها برچیده شود.