کیهان در بخش نامه وارده خود آورده است:
دیار طالقان داستانی غمانگیز دارد. ساکنان این منطقه زرخیز و پراستعداد کشور به دلیل کمبود امکانات بهداشتی، درمانی و آموزشی به ناچار زادگاهشان را ترک کردند. چرا که وزارت نیرو بنا به تعهداتی که در قبال لبهای تشنه تهرانیها دارد با شتاب و بدون مطالعه تبعات منفی آینده سدی را روی رودخانه پرخروش شاهرود ساخت و یکهتاز میدان در نابودی آنچه از طالقان مانده بود، شد.
شهردار و بخشداران این منطقه درآمدشان در ساخت و ساز به حداقل خود رسیده و عقبافتادگی این دیار آشکار است.
مسئولان با سیاست سوداگری و کمتجربگی همه ساله آمار جمعیتی این دیار را کاهش میدهند؛ شهرداری مرکز شهرستان به خاطر نبود ساخت و ساز حتی در تامین حقوق ناچیز پرسنل خود عاجز مانده است. راه در دست ساخت این منطقه با همه بیتدبیریها در نیمه راه رها شده و پروژه گازرسانی در ابهام قرار گرفته است.
نتایج عملکرد مسئولان استان برای هموطنان طالقانی انتخابی تلخ بر دوراهی را برای آنان به ارمغان آورده است؛ یا باید بروند یا باید بمانند که اگر بمانند با چه امکاناتی زندگی کنند. البته عدهای مجبور به مهاجرت تحمیلی شدهاند و آنهایی که ماندهاند با وجود اینکه مرام و باورشان شغل شرافتمندانه کشاورزی و باغداری و تولید است، به ناچار به مشاغلی مانند کار در هتل، رانندگی در آژانسهای تاکسی و دستفروشی روی آوردهاند.
مسئولان برای فرار از زیر بار مسئولیت و عدم پاسخگویی اینجا را فقط در حد نامگذاری، منطقه گردشگری نام نهادهاند اما دریغ از یک حداقل امکانات و تجهیزات رفاهی گردشگری.
این بیتدبیریها آینده نگرانکنندهای را برای این دیار فراهم آورده است. امتیاز استحصال معادن با پارتیبازی و بینظمی واگذار میشود، اراضی بکر کشاورزی و منابع طبیعی با توصیهنامه و سفارش به از ما بهتران تعلق میگیرد به طوری که حتی حاضر به پاسخگویی به اداراتی همچون شهرداری هم نیستند.
طالقانی که درسالهای نهچندان دور رتبه دوم تولید محصولات دامی و کشاورزی در استان تهران را دارا بود، اکنون چرا باید شاهد سرازیر شدن کامیون، کامیون بار علوفه برای تغذیه دامهای خود باشد؟
باید گفت طالقان فقط بهشت و جولانگاه وزارت نیرو در موضوعات مرتبط با امور آب شده است و نیز آزمایشگاهی برای طرحهای سراسر ایراد مسکن، آیا این مشکلات برای عقبماندگی کافی نیست؟آیا مسئولان وزارت نیرو نمیخواهند طالقانیها در زادگاه خودشان باشند؟ جرم آنها جز این است که آب و حقابه و سهمی از درآمد برای معیشت میخواهند.
سرمایهگذاران مشتاق و عاشق طالقانی با مقررات دست و پاگیر و توقعات بیش از حد مسئولان مأیوس شده بازمیگردند و برخی که اندک سرمایهگذاری کردهاند، امیدی به رسیدن به هدف نهایی ندارند. برخی سوداگران بیخبر از حال و هوای مردم محروم و متدین این سامان با نفوذ در دستگاههای اجرایی استان، تنها به فکر کسب مال و منال از این دیار هستند تا ثروتمندتر شوند و دلسوزان طالقانی برای مصون ماندن از انگ این بیخردان برای حفظ آبرویشان خانهنشین شده و از قطعه قطعه شدن دیارشان دندان بر جگر نهاده خون دل میخورند.
آقای استاندار در نخستین روز ورودشان به این شهرستان، نوید دادند که ما دیگر شاخصهها را بر مبنای جمعیت برنامهریزی نمیکنیم بلکه بر مبنای وسعت و ظرفیت شهرستان در نظر خواهیم گرفت. زهی تاسف که 6 ماه از آن آمدن و این وعده شیرین میگذرد اما هنوز سیاستهای گذشته با شدت بیشتری ادامه دارد و اعتبارات عمرانی همان اندک بودجه سابق است.
اینک در سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی بنا به امر رهبر حکیم انقلاب، طالقان را باید با عمل و نه با شعار از به حال خود وانهادن نجات داد.
انشاءالله