اگر پخش پیدرپی یک تیزر تلویزیونی، پرکردن مجلات، روزنامهها، سایتها و شبکههای اجتماعی با وعده جایزه، استفاده از خانوادههای شاد و رنگهای جذاب، بهره گرفتن از بازیگران خوش بر و رو و شیکپوش و امثال این روشها برای ترغیب قشر متوسط جامعه به خرید محصولات شناخته شده کارآمد به نظر میرسد، ولی برای فروش محصولات خاص که کمتر شناخته شده و پیرو آن، تقاضا برای عرضهشان ایجاد نشده، به نظر باید از روشهای جدید بهره برد؛ روشی مانند آنچه در این مطلب به آن خواهیم پرداخت و تفاوت چندانی با کلاهبرداری ندارد!
به گزارش «تابناک»، در روزگاری که سایتهای اشتراکگذاری فیلم و ویدئو، یکی از پرمخاطبترین سایتها به شمار میروند و با گسترش دنیای دوربینهای دیجیتال، گوشیهای هوشمند و همچنین دسترسی بیشتر مردم به اینترنت، تماشای ویدئوهای بارگذاری در شبکههای اجتماعی تحت نت و موبایل بنیان، تبدیل به یکی از تفریحات روزمره کاربران اینترنت در کشورمان شده، آفتهای جدید این سبک ارتباطات هم مجال رخ نمایی در کشورمان را یافته و احتمالا تا چندی بعد، بر شدت و حدت بروز آن افزوده خواهد شد.
شاهد ماجرا را ویدئویی در نظر گرفتهایم که از مدتی پیش در شبکههای اجتماعی خارجی و داخلی میان کاربران ایرانی دست به دست میشود و به کمک ابهاماتی که میآفریند، برای برخی اقناع کننده به نظر رسیده و انتشار آن در قالب ایمیلهای ارسال گروهی هم دنبال میشود.
در این ویدئوی ساده و شگفتانگیز، فردی به تصویر کشیده شده که با دستگاه الکترولیز سادهای، تلاش میکند نشان دهد آب لولهکشی پایتخت، به شدت آلوده است تا جایی که با کمک آزمایش ساده خود به این نتیجه میرسد، تقریبا یک بیستم آب تهران لجنهای سمی و خطرناک است و برای رهایی از آن باید به سراغ استفاده از محصولی خاص رفت.
همه چیز به شکلی باور نکردنی حقیقت به نظر میرسد؛ از محیط معمولی آشپزخانهای که محل تهیه این فیلم است و بر خلاف تیزرهای تلویزیونی، به آشپزخانه خیلی از ماها که آنچنانی و مطابق مد روز جهان نیست، شباهت زیادی دارد تا دیالوگهای به ظاهر علمی فردی که آزمایش را انجام میدهد ـ و از قضا چهرهاش هم نمایش داده میشود ـ با فردی که فیلمبرداری میکند.
بنابراین، چه بسا بسیاری از کسانی که فیلم را میبینند، به مطالب آن باور پیدا کرده و اگر وسع مالی داشتند، به راهکار مطرح در پایان فیلم دست بیندازند و اگر هم اینچنین نشد، با دل چرکینی آب بخورند، این روایت وحشتناک را برای سایرین تعریف کنند و... .
اما مگر میشود مسائل مطرح در این فیلم درست باشد و تا کنون هیچ کسی متوجه این حقیقت فاجعه بار نشده باشد؟ نه اساتید دانشگاه، نه دانشجویان فراوانی که در این زمینه صاحبنظرند، نه رسانهها و نه هیچ انسان آزاد اندیش و بخرد دیگری؟
شاید مدافعان صحت مطالب این فیلم به این ابهامات نیندشیده و یا برای این پرسشها و دهها ابهام دیگر پاسخ در آستین داشته باشند! شاید هم ایشان همکلام با آن فردی که تحصیلات خود را بیان نکرده اما میگوید «لجنهای گرد آمده روی آب، «نیترات»، «نیتریت»، «آرسنیک» هستند که هر سه مستقیم از فاضلاب میآیند» لذا «اگر کمی چربی با این آب قاطی شود، سکتههای قلبی و مغزی را سبب خواهد شد»، به این باور رسیده باشند که آب با فاضلاب مخلوط شده و «تنها کلرزنی روی آن صورت گرفته» و به لوله کشی شهر متصل شده است!
فیلم را ببینید تا برسیم به ادامه ماجرا:
شاید بهترین استدلال برای رد مطالب مطرح شده در فیلم و رو کردن دست حقه بازان، اشاره به نام آرسنیک باشد که عنصری به شدت سمی و مرگآور است! بماند که معلوم نیست بازیگر این فیلم از کجا دریافته لجن گرد آمده حاوی این عنصر سمی، نیترات و نیتریت است؟!
اما پاسخ علمیتر به این ابهام را یکی از اساتید شیمی این گونه بیان میکند: برقکافت (الکترولیز) آب خالص به دلیل نارسانا بودن آن ممکن نیست و حتی در آزمایشگاه هم برای انجام این آزمایش به آب اسید، باز یا نمک اضافه میکنند تا رسانا شده و بتوان به کمک برق، عناصر شکل دهنده آن را جدا ساخت. البته آب لوله کشی به مانند آبهای معدنی حاوی املاح معدنی است که همین کار را انجام میدهد و باید افزود، وجود املاح در آب تا حدی لازم است.
وی میافزاید: البته آب تهران میتواند مشکلات زیادی داشته باشد و در نقاط گوناگون شهر، کیفیت متفاوتی هم نشان دهد و جز املاح، باکتری و میکروب هم در آن یافت شده یا برعکس، سالم، بهداشتی و استاندارد باشد؛ اما اگر چنین آزمایشی را با آب معدنی هم انجام دهیم، چنین نتیجهای به دست خواهیم آورد، چراکه جز املاح، الکترولیز آب کار سادهای نیست و دانشمندان روش درست انجام آن را پس از سال تلاش یافتهاند.
این شیمیدان میگوید: نقش الکترودها در این آزمایش بسیار مهم است، چراکه هیدروژن و اکسیژن، دو عنصر شکل دهنده آب هر دو مشخصات بسیار خاصی دارند که اولی به آبساز مشهور است و به همین دلیل از آب (هیدرو به لاتین) نام گرفته و استحصال آن با الکترولیز اصلا به صرفه نیست و دومی هم که با قدرت بالای خود در چسبیدن به فلزات و «اکسیداسیون» مشهور است؛ یعنی اگر با الکترود فلزی به سراغ تجزیه آب برویم، با آزاد شدن اکسیژن در آند، سطح فلزی که الکترود آندی است به سرعت اکسید خواهد شد و علاوه بر رنگ دادن به آب، آزمایش را برهم خواهد زد؛ بنابراین، نتیجه سالها تلاش و آزمایش این شده که برای برقکافت آب باید از کاتدی از جنس پلاتین و آند نیکلی بهره گرفت.
وی میافزاید: جدای مشکل اکسیداسیون، با ایجاد جریان الکتریکی برای اینکه پتانسیل احیای دو الکترود فلزی با هم فرق میکند، یونهای فلزی به درون محلول رفته و رسوب فلزی ایجاد میشود که منشأ تغییر رنگ آب در این آزمایش است.
بدین ترتیب آشکار میشود که این ویدئو به رغم حقیقت بودن، نشان دهنده حقیقتی پنهان مانده نیست. یعنی تنها اتفاقی مقابل چشمانمان رقم خورده که توجیهی برای آن نداریم و بناچار شاید توجیهات ارائه شده همراه با تصاویر را به جای واقعیت باور کنیم.
اما هدف از این کار چیست؟ تصویر سمت چپ را نگاه کنید و این بخش از دیالوگهای فیلم را به یاد بیاورید که «تنها یک نوع دستگاه تصفیه آب میتواند این معضل را رفع کند؛ دستگاه تصفیه آب آر او؛ از این شش مرحلهایها!». گویی همه چیز سناریویی برای عرضه یک محصول تجاری است. وقتی ثابت شود اوضاع وخیم است، عده متقاضی خرید دستگاهی میشوند که اوضاع را به روال برخواهد گرداند و در این میان، سود خوبی نصیب وارد کننده و فروشنده این دستگاهها و ارائه دهنده خدمات گسترده پس از فروش آن خواهد شد.
این تصویر از سایتی برداشته شده که دستگاه تبلیغ شده در این ویدئو را میفروشد و جالب اینکه در کنار این تجارت، کار فروش دستگاه الکترولیزی شبیه آنچه در ویدئو از آن بهره برده شده هم عهدهدار است؛ از اینجای ماجرا به بعد را خودتان حدس بزنید و اگر از جمله مسئولان قضایی یا دولتی هستید و موردی برای رسیدگی به چشمتان خورد، پیگیری کنید!