محمد غرضی در گفت و گو با هفته نامه تماشاگران درباره این اتفاقات اظهار نظر کرده است که در ادامه مشروج این گفت و گو می آید:
آقای غرضی، نظر شما درباره واکنش نیروی انتظامی به سازندگان ویدئوی هپی چه بود؟ به نظرتان برخورد متناسبی بود؟انتشار همین کلیپ یکماه پیش اتفاق افتاده بود. حالا ببینید بعد از یکماه یکدفعه نیروی انتظامی این برخورد را میکند. من وقتی مجموعه این جریانات اجتماعی را در کنار هم قرار میدهم، میبینم که دستهای پنهانی برای تخریب مجموعه فرهنگ ایران اسلامی در کار است. یعنی یک عده میخواهند بگویند که همین نوع حرکتهای فرهنگی در ایران هم هست. خب چه کسی هست که نداند هست؟ خب این موارد وجود دارد. ولی وقتی نیروی انتظامی این گرفتاری را که در مسوولیتش نیست به عهده میگیرد، میبینیم که نیروی انتظامی تضعیف میشود و بعد سراسر دنیا نسبت به فرهنگ ایران معترض میشوند که این چگونه است. در هیچ کجای دنیا این نوع اتفاقات نمیافتد. شاید فقط یک مورد بود همان ۳ دختر در روسیه که رفتند در کلیسا و پوتین هم زندانیشان کرد. این نوع مسائل در دنیا کمتر اتفاق میافتد. نظر شخصی من این است که با به روی صحنهآوردن این موارد و موارد مشابه، دائم عدهای با نظام اسلامی چه در داخل و چه در خارج تنازع نشان میدهند و مشکل درست میکنند. هنوز اینها متوجه این موضوع نشدند که قدرت سیاسی را در این مقولهها هزینهکردن بسیار بسیار گرانقیمت است.
- منظور شما از اینها، نیروی انتظامی بود؟منظورم مجموعه نیروی انتظامی، مجموعه وزارت ارشاد و... است. ببینید این خانم حاتمی رفته جشنواره کن و یک پیرمردی ایشان را بوسیده چه بلایی سر ما آورده. حالا وزیر ارشاد باید بیاید بگوید که از دستش در رفته یا... من دلم میخواهد که مجموع عرایض من را به صورت اینکه چگونه فرهنگ در جامعه ایران دستاویز حمله به قدرت سیاسی میشود یا فرهنگسازیهای مصنوعی بیان کنید. سالیان سال است که ما دچار این مسایل هستیم. یعنی دائم قدرت سیاسی هدایت میشود به سمت گرفتاریهای فرهنگی و اجتماعی و بعد برایش مساله میشود. دائم سینماگران با هم گرفتار میشوند. دائم وزارت ارشاد با این فیلمها درگیر است. دائم مساله حجاب در کشور به عنوان معضل مطرح است، تابستانها یکطور و زمستانها یکطور دیگر. دائم این گرفتاریها میآید و مطرح میشود همینطور به صورت عبوری، به صورت درد مزمن در جامعه مطرح میشود و من بیشترین گرفتاری را در خارج میدانم که مسایلی که در همه جای دنیا اتفاق میافتد در ایران سیاسی میکنند و در داخل هم عدم پختگی در برخورد با این مسایل را میبینم اعم از نیروهای اجتماعی، سیاسی، اداری و انتظامی.
- آقای مهندس شما این حرکتها را به نفع جامعه میدانید؟احساس من این است که حدود چند هزارنفر در خارج از کشور کار میکنند تا اینکه شبکههای فارسیVOA،BBC ، CNN و.. فعال باشند یعنی تعداد زیادی نیرو خارج از کشور دایم مسایل ایران را پیگیری میکنند. یک ۱۰ هزارنفری هم داخل کشور دنبال این هستند که کجا مثلا ماهیها مردند؟ کجا مثلا یک سگی زیر ماشین رفت یا خرسی ضربه خورد؟ مواردی که نه قدرت سیاسی نه وزارت اطلاعات و نه وزارت ارشاد از آنها مطلع میشوند. آنها از ته جنگلهای گلستان خبری را رساندند به BBC و VOA و شب، همین میشود مساله کشور. این مجموعه دائم در حال حرکت است و بسیار هم پرقدرت عمل میکنند. میتوانند مسایل را شکل فرهنگی یا سیاسی یا اجتماعی بدهند. این مجموعهها در کشور ما خیلی فعال هستند. احتمالا در کشورهای دیگر هم فعالند و متناسب با قدرت سیاسی هر کشوری به تناسب قدرت جهانی برخورد میکنند بنابراین این عوامل میتوانند همه نیروها را برایش دام بیندازند و آنطور که دلشان میخواهد از آن خارج شوند.
من همه را سیاسی میبینم. بعد یک دستگاهی را تحریک میکنند. یک روز سپاه را تحریک میکنند، روز دیگر نیروی انتظامی یا دستگاه امنیتی را تحریک میکنند. یکطوری غیررسمی. بعد این دام را میچینند. خب در ایران خیلی احساسات مذهبی، احساسات فرهنگی، ایرانی و خلیجفارسی خیلی قوی است که نعمتی خدایی است. خب یکجایی هم بعضی وقتها به صحنه میآییم که ضررش بیش از نفعش است. بعد یکدفعه میبینی که میگویند در ایران خورشید را منع کردهاند.
- البته آقای روحانی وعدههایی داده بودند درباره اینکه شادبودن حق مردم است و..... و انتظاراتی هم به وجود آمد.آخه کی وعده نمیدهد؟ مگر دولتهای گذشته وعده ندادند؟ دولت که مانع نیست. گروههای فرهنگی معارض با هم دعوا میکنند. کدام دولتی در ایران میخواهد مردم خوش نباشند؟ اینکه خلاف توان سیاسی ماست. من از شما نسل جوان تعجب میکنم که اینگونه به دام کلمات میافتید. من هم کاندیدای ریاست جمهوری بودم و دهها حرف زدم مثلا درباره...
- تورم؟نخیر. حالا تورم یککلمهای بود که چسبید و جامعه هم واکنش نشان داد. همه دولتها هم باید با تورم مبارزه بکنند. آن حرف که دستاورد خوبی بود. حرف من در مورد اینکه چگونه میشود انسانی که در دوره ما زندگی میکند، با ذوق و شوق تمامعیار از استعدادش استفاده کند، بود. من این مقوله را به کار بردم که اگر ذوق و شوق و توان انسان برای ادامه حیات و زندگیش نباشد زودگذر است و از بین میرود. ما باید فرهنگی را تبلیغ بکنیم که استعداد انسان برای ادامه حیاتش آزاد بشود و بتواند فعال شود. تمام این استعدادهایی که به دام بزهکاری میافتند تماما استعدادهای زندگی هستند که به راه انحراف میروند. اگر خیلی توانمندیم، اگر خیلی حکومت سازیم، اگر خیلی قدرتمندیم، اگر میتوانیم جامعه را هدایت کنیم، باید جلوی این انحرافها را بگیریم.
- گفتههای سردار ساجدینیا که عوامل این ویدئو را 2 ساعته شناسایی کردند و ۶ ساعته بازداشت کردند بازخورد زیادی داشت.البته ایشان جوابش را گرفت. روی سایتها هم آمده بود که آقا تو که آنقدر پرقدرتی چرا آن ۳ هزار میلیاردی را نتوانستی بگیری. ببین تناقضات به چه صورت است.
به نظر شما اگر نیروی انتظامی میدانست که این اقدام چنین انعکاسی خواهد داشت به شیوه دیگری عمل نمیکرد؟اثر منفی که خیلی زیاد داشت. ببینید قدرت انتظامی ما در دام قدرت سیاسی جهان گیر میکند. همینجور که قدرت سیاسی ما در دام قدرت سیاسی جهان میافتد یا قدرت سیاسی ما میتواند قدرت سیاسی جهان را به چالش بکشد. اینکه بتوانی قدرت را طوری حفظ کنی که در دام قدرتهای دیگر گیر نکند هنرمندی. نیروی انتظامی ما هم در دام افتاد چون تجربه این کار را نداشت و نیروی انتظامی باید ارشاد شود که به کاری که بلد نیست وارد نشود.
- در مورد پخش فوتبال در سینما، نیروی انتظامی با حضور همزمان بانوان و آقایان مخالفت کرده. نظر شما در این مورد چیست؟نیروی انتظامی وجهه فرهنگی ندارد. این قدرت سیاسی است که وقتی میخواهد نشانه فرهنگی به وجود بیاورد از نیروی انتظامی استفاده میکند. قدرت سیاسی که نباید از نیروی انتظامی به عنوان ابزار فرهنگی استفاده کند. اینجا مشکل نیروی انتظامی نیست. الان ۶۰ سال است برای اینکه کسی مواد مخدر نکشد میگوییم میگیریم، میبندیم، محدود میکنیم، میبریم، میکشیم. ولی هر روز وضعیت بدتر میشود. در اینجا این بحث مطرح میشود که آیا برخورد فیزیکی میتواند به فرهنگ ما کمک کند...