کیهان در سرمقاله امروز خود نوشت:
یکسال از
حضور میلیونی و افتخارآفرین مردم در پای صندوقهای رأی و انتخاب رئیسجمهور
یازدهم گذشت. سال قبل، در شور و هیاهوی انتخابات و تبلیغات گسترده
نامزدها، وعدههایی به مردم داده میشد که به جرأت میتوان گفت تحقق آن
وعدهها میتوانست وضع زندگی مردم را به شکل محسوسی تغییر دهد. اوجگیری
تبلیغات و دادن وعدههایی که بعضا غیرقابل تحقق مینمود، خیلی زود واکنش
آگاهان و دلسوزان را برانگیخت و حتی در مناظرههای نامزدها هم غیرواقعی
بودن برخی تبلیغات و وعدهها مورد بحث قرار گرفت.
در رأس همه، رهبر
معظم انقلاب، در آستانه انتخابات در کلامی معنیدار به نامزدها اینگونه
فرمودند: «من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در
خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند،
شرمنده نشوید. جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را به رخ شما کشیدند،
مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد، کاری را
که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید» مثل همه انتخاباتها، با شمارش آراء و
تعیین رئیس دولت یازدهم، فصل تبلیغات به پایان رسید و نوبت آن رسید که
وعدههای داده شده در قالب برنامههای عملیاتی، اجرایی شده و مردم در اداره
کشور، شاهد تحول و تحقق وعدهها باشند.
اکنون
و یکسال پس از فروکش کردن تب و تاب انتخابات و سپری شدن قریب یکچهارم از
فرصت خدمتگذاری دولت یازدهم، زمان آن رسیده که آن وعدهها را مرور کنیم و
درباره تحقق یا عدم تحقق آنها از منظر انصاف و حقیقت به قضاوت بنشینیم.
برخی از وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور محترم، یکسال پیش در چنین ایامی
بدین شرح است:
1- جدیترین برنامه اقتصادیام در «ماههای اول» حل
معضل اشتغال است. ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت مخصوصا برای
آنها که تحصیل کرده دانشگاهها هستند.
2- در صورت انتخاب به سمت ریاستجمهوری، دستمزد کارگران را طبق قانون «به اندازه تورم» افزایش خواهم داد.
3- ما به دنبال آن هستیم که مردم را آنچنان از درآمد «سرشار» کنیم که اصلا به «یارانه 45هزار تومانی» نیازی نداشته باشند.
4- در برنامه مدون من، راهحلهای کوتاهمدت «یکماهه» و «صد روزه» برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و... پیشبینی شده است.
5- ما میتوانیم در «یک فرصت کوتاه» شاهد «تحول اقتصادی» باشیم.
6- در ماههای ابتدایی آغاز به کار دولت تدبیر و امید، «موانع تولید» از سر راه برداشته میشود.
7-
اولین قدم در دولت تدبیر و امید، «بهبود دائمی» فضای کسب و کار است در
کوتاهمدت، بستههای تشویقی ویژهای برای حرکت اقتصادی جامعه در نظر گرفته
شده است.
8- ما با ارائه سند راهبردی برای 31 استان که از سالها پیش
تهیه شده، نقاط ضعف و قوت هر منطقه را بررسی کرده و به آنها خواهیم پرداخت.
9- برنامههای اقتصادی وسیعی طراحی کردهایم که با اجرای آنها میتوان کشور را «به سرعت» از بحران موجود خارج کرد.
10-
سه راهبرد در بخش اشتغال تهیه شده که برای هرکدام راهحلهای ریز تدوین
شده است تا بتوانیم مشکل بیکاری را در «همان سال اول» تا حد زیادی تقلیل
دهیم.
11- چرا همواره به خامفروشی میپردازیم؟ مگر نمیشود فرآوردههای نفتی تولید کرد با این کار درآمد کشور را به چند برابر افزایش داد؟
12- همه مردم باید بتوانند از پوشش بیمهای استفاده کنند. همگانی کردن بیمه، یکی از اهداف دولت خواهد بود.
13- احترام پاسپورت ایرانی بازگردانده میشود.
14- در دولت بنده، شایستهسالاری حاکم است. متأسفانه طی 8سال اخیر، اتوبوسی رفتند و اتوبوسی آمدند «من با این کارها مخالفم».
اینها
اندکی از وعدههای فراوان ایام انتخابات است که رئیس محترم دولت یازدهم،
با اتکا به آنها رای و نظر مردم را جلب کرد. و اکنون پس از یک سال، زبان
حال مردم این است که: «آن مواعید که کردی نرود از یادت».
اینکه چه
بخشی از وعدههای داده شده، عملیاتی و اجرایی شده، خیلی پنهان و پوشیده
نیست و فهم آن هم پیچیدگی چندانی ندارد. آنچه وعده داده شده، در ارتباط
مستقیم با زندگی روزمره مردم و به خصوص شئون اقتصادی زندگی آنهاست و از این
رو هر کس میتواند عملیاتی شدن یا نشدن این وعدهها را در زندگی خود لمس و
درک کند. به یقین میتوان گفت که برخی و بخشی از این وعدهها، جامه تحقق
به خود پوشیده و دولت یازدهم بر اجرای آن پای فشرده و گامهایی برای تحقق
آن برداشته است که آثار و علائم آن در جامعه دیده میشود. موضوعاتی مثل
بیمه همگانی یا اقدامات انجام شده در حوزه بهداشت و درمان را میتوان در
این گروه دستهبندی کرد. اما تردیدی نیست که برای تحقق بسیاری از وعدهها،
تحرک مورد انتظار از دولت دیده نمیشود. البته کسی انتظار ندارد همه مشکلات
کشور، در مدتی کوتاه حل شود، با این همه 2 نکته را نمیتوان و نباید
فراموش کرد. نخست آنکه باید توجه کرد که عمر یک دولت تنها 48 ماه است و
اکنون اندکی کمتر از یک چهارم آن به پایان رسیده است. یعنی فرصت خدمتگزاری
به سرعت در حال سپری شدن است و همزمان مشکلات و معضلات در حال تشدید و
افزایش. پس نمیتوان مدت زیادی با این توضیح که «مشکلات یک شبه حل نمیشود»
مردم را منتظر و معطل نگه داشت. نکته دوم آنکه دولت، در هنگام جلب نظر
مردم و اخذ رای موافق آنها وعده داده بود که مشکلات را در کوتاه مدت حل کند
اما، چنین نشده است.
پایبندی دولت به وعدههای داده شده و
زمانبندیهای اعلام شده، در جلب اعتماد مردم و زمینهسازی همکاری عمومی
بسیار موثر بوده و عدم تحقق آن میتواند این اصل مهم و این لازمه نخستین هر
دولتی را مخدوش کند. امری که متاسفانه در موارد قابل توجهی خلاف آن را
شاهد هستیم یعنی مردم میبینند علیرغم مخالفت رئیسجمهور با جابجایی
اتوبوسی مدیران، در طوفانی بیسابقه در ششماه، حدود شش هزار نفر از مدیران
کشور برکنار شدند! طی صد روز یا ششماه، تحولی در وضع اقتصادی کشور ایجاد
نشد!
نه تنها برای خامفروشی نفت فکری نشد، بلکه با دروغپردازی
عدهای که کاسب ماجرا هستند، واردات بنزین با ادعاهای ثابت نشده و توسل به
عملیات روانی مجددا آغاز شد! حتی در ادعای دهانپرکن کاهش تورم، واقعیت
ملموس جامعه اینست که کالایی ارزان نشده است و این را میتوان از تک تک
مردم جامعه پرسید که از سال قبل تاکنون، چه کالا و خدمتی ارزان شده است؟!
آن هم وقتی خود دولت بهای برق و آب و گاز را افزایش داده است! با آنکه
آرزومند توفیق دولت در تحقق وعدهها و بهبود زندگی مردم هستیم، اما
نمیتوان این واقعیت تلخ را پنهان کرد که شمار وعدههای داده شده که پس از
انتخابات به کناری نهاده شده است کم نیست و بسیاری از دولتمردان هنوز در
فضای شعاری زندگی میکنند! حتی شمار قابل توجهی از وعدههای روز رای
اعتماد وزرا هم به طاق نسیان کوبیده شده است!
اما دلیل چیست؟ آیا
دولت نمیداند به اعتماد مردم نیاز دارد؟ واقعیت اینست که در ایام خدمت
دولت یازدهم، بدلیل ضعف مفرط بدنه کارشناسی و عدم تدوین برنامه جدی و
اجرایی در حوزههای مختلف، شاهد به کار بستن روشهای عملیات روانی از سوی
برخی دولتمردان هستیم! این عده که شماری از آنان در اصل مسافران بدون بلیط
قطار اعتماد مردم هستند، در حالیکه قبلا و در فتنه 88 ثابت کرده بودند که
در عمل هیچ اعتقادی به رای مردم ندارند و برای آن پشیزی ارزش قائل نیستند،
با نفوذ در دولت، سعی در به دست گرفتن سرپلهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی
کردند! طبیعی است چنین افرادی به فکر مردم نباشند و بجای خدمت به مردم، به
فکر منافع گروهی و جناحی خود باشند.
اینگونه میشود که از آن همه
شعار و تبلیغ دولت، اندکی تحقق یافته و برای بقیه حتی برنامه و چشماندازی
دیده نمیشود! و میبینیم در مسائل حیاتی مردم مثل مسکن تحرکی بایسته وجود
ندارد و کسی نمیتواند آمار بدهد با روش دولت یازدهم- اگر روشی باشد- در یک
سال گذشته چند واحد مسکونی برای میلیونها نیازمند مسکن ساخته شده است!؟
و... در عوض آن جریان حاشیهساز هر روز حرف تازه و حاشیه جدیدی درست میکند
تا مردم به یاد نیاورند که اشتغال چه شد، مسکن و آینده جوانان چه شد؟ آنها
برای انحراف اذهان، حتی حاضر به شکستن مرزهای اخلاق و عقیده مردم و ترویج و
توجیه لاابالیگری هستند و از آن هم ابایی ندارند! اما مشفقانه باید به
دلسوزان و خدمتگزاران واقعی در دولت یازدهم که تعدادشان بسیار است و در رأس
آنها رئیس جمهور محترم یادآور شد که فرصت خدمت بسیار زودتر از آنچه که
قابل تصور است، میگذرد و اگر اکنون به فکر اصلاح امور و زدودن افراد
ناهمخوان با دولت که در لباس خدمت، ریشه اعتماد مردم به دولت را میسوزانند
نباشید، بعید نیست در آینده انگشت ندامت به دندان بگزید که انشاءالله چنین
مباد.