نزديك به 9 سال از تاسيس حزبي ميگذرد كه حالا در سكوت و سكون است. حزبي كه جايگاهش را بين مردم خيلي سريع باز كرد و توانست در عرصه سياسي كشور چه در انتخابات مجلس و چه رياستجمهوري نقشآفريني كند. تاثير و نقشي كه خيلي سريع از اعتماد ملي يك چهره برجسته و شاخص در گفتمان اصلاحطلبي ساخت و ظرف مدت كوتاهي آن را به يكي از قطبهاي تاثيرگذار در طيف اصلاحات تبديل كرد.
روزنامه اعتماد به بهانه سالگرد تاسيس اين حزب با محمدجواد حقشناس، يكي از اعضاي شوراي مركزي اين حزب به گفتوگويي ميپردازد تا حال و هواي اين روزهاي حزب و آينده آن را جويا شود.
چه اتفاقاتي افتاد تا حزب اعتماد ملي تشكيل شد؟در بحبوحه انتخابات رياستجمهوري سال 84 رياستجمهوري، آقاي كروبي يكي از نامزدهاي صحنه انتخابات بودند. در آن مقطع پس از پايان دوران هشتساله رياستجمهوري آقاي سيد محمد خاتمي كه يكي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز بودند طبيعي بود كه اصلاحطلبان براي حضور در صحنه انتخابات وارد ميدان رقابت شدند. در اين ارتباط ما شاهد حضور آقاي كروبي به عنوان كسي كه نقش موثري در حضور آقاي خاتمي در دوم خرداد 76 داشتند، بوديم. از طرف ديگر آقاي معين وارد عرصه انتخابات شدند و نمايندگي بخش ديگري از جريان اصلاحطلبي كه حزب مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي بودند، برعهده گرفتند. علاوه بر اين ما شاهد حضور آقاي هاشمي و يكي از اعضاي دولت اصلاحات يعني آقاي مهرعليزاده بوديم. اين در شرايطي بود كه ديگر چهرهها مانند آقايان قاليباف، علي لاريجاني، محسن رضايي و محمود احمدينژاد از طرف محافظهكاران در جريان انتخابات حاضر شده بودند.
آقاي كروبي در اين انتخابات با توجه به جايگاهي كه در مجمع روحانيون مبارز و رياست قوه مقننه و عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام را بر عهده داشتند در فضاي انتخاباتي مورد حمايت قرار گرفتند اما ترديدي كه در جريان اصلاحطلبي افتاد و عدم هماهنگي بين اصلاحطلب انتخابات را به سمتي پيش برد كه ما شاهد تقسيم آراي اصلاحطلبان در انتخابات بوديم و با وجود آنكه اكثريت آراي انتخابات را اصلاحطلبان كسب كرده بودند ولي نتيجه انتخابات به نفع آنان رقم نخورد. در آن مقاطع بحثي پيش آمد كه لزوم شكلگيري و تشكيل حزبي فراگير براي آنكه بتواند اهداف حزبي را در كشور مديريت كند و به خصوص در ايام انتخابات خط مشي حزب را منسجمتر دنبال كند، مورد توجه قرار گرفت. آنجا بود كه در همين روزهاي انتخابات آقاي كروبي وعدهيي دادند كه پس از پايان انتخابات چه پيروز شوم و چه پيروز نشوم حزب، روزنامه و يك شبكه ماهوارهيي ايجاد خواهم كرد. پس از اعلام نتايج انتخابات ايشان بر اساس قولي كه به مردم داده بودند و نياز بيش از پيشي كه به حزب در جامعه احساس ميشد، به همراه 13 تن از همراهاني كه در ستاد انتخاباتي ايشان فعال بودند تاسيس حزب، روزنامه و شبكه ماهوارهيي را دنبال كردند.
با تاسيس شبكه ماهوارهيي كه در همان بدو كار مخالفت شد، پيگيريها براي تاسيس حزب و روزنامه چقدر طول كشيد؟بله، با تاسيس شبكه ماهواره بنا به دلايلي كه در آن زمان وجود داشت در همان بدو كار مخالفت شد و تخلف تشخيص داده شد اما در مورد دو مساله ديگر آقاي كروبي توانست به قولش وفا كند. بعد از درخواست آقاي كروبي جهت تاسيس حزب و روزنامه، ابتدا يك درخواست كتبي به كميسيون ماده 10 مجلس شوراي اسلامي ارسال كرديم كه ظرف مدت كوتاهي اين درخواست در كميسيون مورد بررسي قرار گرفت و نهايتا قبل از پايان دوران رياستجمهوري آقاي خاتمي در صحن كميسيون به تصويب رسيد. با اين اتفاق حزب اعتماد ملي نخستين حزبي بود كه نه در صورت پيروزي در انتخابات بلكه در پي احساس نياز و ضرورت حزب در جامعه و عدم موفقيت در رقابت انتخاباتي وارد عرصه سياسي كشور ميشد. بعد از اخذ مجوز حزب تلاش كرديم تا به قولي كه به مردم داده بوديم درباره تاسيس روزنامه عمل كنيم. مجوز روزنامه هم بعد از چند ماه كه درخواستمان را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ارسال كرده بوديم، صادر شد. تقريبا اواخر پاييز سال 84 بود كه مجوز روزنامه را گرفتيم و اول بهمن همان سال نخستين شماره آن را منتشر كرديم. روزنامه اعتماد ملي تا حدود شماره هزارم هم منتشر شد كه نهايتا هشتم مرداد سال 88 از سوي آقاي مرتضوي در دادستاني تهران توقيف موقت شد و تا امروز نيز همچنان توقيف است.
چه مسالهاي باعث شد تا به اين نتيجه برسيد كه حزب اعتماد ملي ميتواند موفق باشد؟بالاخره آقاي كروبي در انتخابات رياستجمهوري سال 84 توانست در 11 استان كشور راي اول را به خود اختصاص دهد و در شش استان مقام دوم را بين نامزدها داشته باشد. آقاي كروبي عملا در ميان تمام نامزدهاي اصلاحطلب راي اول را به خود اختصاص داده بودند و اين نشان ميداد كه حزب اعتماد ملي با محوريت ايشان ميتواند موفق ظاهر شود.
به نظر شما حزب اعتماد ملي چقدر موفق بود و در بين جريان اصلاحطلبي، مردم و سياستمداران چه جايگاهي پيدا كرد؟اين حزب ظرف مدت كمتر از يك سال توانست جايگاه خوبي را پيدا كند. در كمتر از يكسال ما تمام كميتهها و دفاتر در تهران را فعال كرديم و پس از آن موفق شديم تا در سطح تمام مراكز استانهاي كشور فعاليت خود را آغاز كنيم و به صورت جدي و فراگير در عرصه سياسي حضور پيدا كنيم. علاوه بر اين روزنامه اعتمادملي نيز كارنامه خوبي از خودش به جا گذاشته است. اين روزنامه كمتر از شش ماه به يك روزنامه جدي اصلاحطلب تبديل شد كه با بهرهگيري از عناصر حرفهيي روزنامهنگاري و با حفظ خطمشي اصلاحطلبانه كارش را بهخوبي انجام داد. به همين جهت ميتوان گفت كه حزب توانسته است كه موفق عمل كند. حضور موثر در انتخابات شوراها و همچنين دوره بعدي انتخابات رياستجمهوري نشان ميداد كه حزب اعتماد ملي بهخوبي توانسته است در گفتمان اصلاحطلبي نقش خود را ايفا كند.
به ارتباط بين حزب اعتماد ملي و جريان اصلاحطلبي بپردازيم. در چند سال اخير جريان اصولگرايي مدعي بود كه خط مشي احزابي همچون اعتماد ملي از جريان اصلاحطلبي جداست و اين حزب را متهم به تندروي و افراطگرايي ميدانستند. نظر شما به عنوان عضو شوراي مركزي اين حزب چيست؟ به نظر شما حزب اعتماد ملي كجاي گفتمان اصلاحطلبي ايستاده بود؟حزب اعتماد ملي در طول فعاليتش نشان داد كه يك حزب عقلگرا و عملگراست. اين حزب با شناخت دقيق از مسائل و درك عميق از امور مختلف كشور فعاليت ميكرد و مباحث را در دستور كار خود قرار ميداد. اين حزب با برقراري ارتباط متقابل با مردم و جامعه و طي ديدارهاي مهمي كه دبيركل حزب با مسوولان سياسي در سطح داخلي و خارجي انجام ميداد توانسته در امور مختلف به روز حركت كند. حزب اعتماد ملي درك دقيقي از گفتمان اصلاحطلبي داشته و دارد كه اين مساله را ميتواند در كارنامه حزب مشاهده كرد. سواي از آن، روزنامه حزب نيز با نگاه دقيق، كارشناسانه و با تكيه بر اصول حرفهيي و منطقي امور سياسي كشور منجمله عملكرد دولت را نقد و بررسي ميكرد. اين نگاه
در حد و اندازهاي بود كه با گذشت نزديك به چند سال از فعاليت روزنامه اعتماد ملي حتي اصولگراياني كه حامي دولت نهم بودند از همين نقدها و نگاههايي كه حزب اعتمادملي در روزنامه عنوان ميكرد اكنون حمايت ميكنند؛ كساني كه همان روزها روزنامه و حزب را همواره تخريب ميكردند.
اگر اين نگاهها و انتقادها كارشناسانه انجام ميگرفت، پس چرا حزب اعتماد ملي و روزنامهاش همواره مورد انتقاد اصولگرايان بودند؟چون در آن زمان حرفها و انتقادات ما را قبول نميكردند. اينكه انتقادات آن روزهاي ما مورد نقد قرار ميگرفت و حالا مورد حمايت واقع ميشود يك چيز را نشان ميدهد و آن اين است كه هم حزب و هم روزنامه چوب شناخت و درك زودرسي را خوردند كه دوستان به آن نرسيده بودند.
به عنوان يك چهره حزبي بفرماييد كه فضاي عمومي براي فعاليت احزاب در كشور چگونه است؟من وقتي به فضاي سياسي كشورهاي مختلف نگاه ميكنم و آنها را بررسي ميكنم، متوجه ميشوم كه ما با فعاليت حزبي آنچه در دنيا شناخته ميشود و حتي آنچه در كشورهاي همسايه و دموكراسيهاي نوپا دنبال ميشود، فاصله داريم و عقبتر هستيم. اين فاصله هم به خاطر مسائلي است كه هم در قانون ما و هم در نگاه و برداشت تصميمگيران ما وجود دارد. متاسفانه ظرفيتي كه در قانون اساسي ما وجود دارد هنوز نتوانسته جاي خودش را در نگاه و برداشت تصميمگيران ما باز كند. با اين همه از زمان آمدن دولت تدبير و اميد و با توجه به شعارها و وعدههايي كه دولت آقاي حسن روحاني دادهاند، اميد ميرود شرايط لازم در كشور فراهم شود.
مطالبه احزاب از دولت در اين شرايط چيست؟من فكر ميكنم كه آقاي رييسجمهور و مجموعه وزارت كشور بايد بدانند كه بلوغ سياسي احزاب در كشور از نان شب هم واجبتر است. اگر وقت لازم و سرمايه مورد نياز در موضوع احزاب صرف شود مطمئن باشيد كه آيندگان ميتوانند از سرمايههاي كشور بهتر بهرهمند شوند و از مديريت مطلوب و دموكراسي فراگير خيلي بهتر برخوردار شوند.
رفتهرفته به دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي نزديك ميشويم. آيا حزب اعتماد ملي قصد ندارد كه فعاليت خود را براي حضور در مجلس شوراي اسلامي آغاز كند؟طبيعي است كه از حزب اعتماد ملي به دليل سوابقش در عرصه فعاليت حزبي و كارنامه تاثيرگذار روزنامهاش انتظار براي حضور در انتخابات وجود داشته باشد. حزب اعتماد ملي با سرمايهيي از مسوولان و چهرههاي برجسته و كادر مجرب پرتوان به ويژه در فضاي پارلماني ميتواند همانند گذشته بر فضاي سياسي كشور تاثيرگذار باشد. بالاخره اين حزب مجموعهيي از سرمايههاي اصلاحطلبي به حساب ميآيد كه اگر تصميم جدي در اين زمينه صورت بگيرد، ميتواند در فضاي انتخاباتي آينده چه انتخابات مجلس و چه انتخابات مجلس خبرگان موفق ظاهر شود. همچنين حزب اعتماد ملي با تكيه بر اين نقاط قوت ميتواند كمك حال دولت در اداره امور كشور باشد.
فضاي عمومي را براي حضور حزب در عرصه سياسي چگونه ارزيابي ميكنيد؟به دليل اينكه حزب فعاليت جدي در شرايط كنوني ندارد شايد نتوان برداشت دقيقي از اين موضوع داشت. الان كه در دانشگاهها حضور دارم، شاهد هستم كه فضاي دانشگاهي آمادگي لازم را براي فعاليتهاي سياسي دارد. در استانها نيز طبق خبرهايي كه تاكنون به من رسيده است به نظر ميرسد كه اين آمادگي در آنها نيز وجود دارد. اين مسالهيي كه شما به آن اشاره كرديد تاحدودي به نخبگان و فعالان سياسي بر ميگردد. كنار كشيدن از عرصه سياسي به اعتقاد من باعث ميشود كه اين فرصت از احزاب و چهرههاي شناسنامهدار دريغ شود و به بدون شناسنامهها داده شود.
حزب اعتماد ملي براي بازگشت جدي به عرصه سياست با موانعي مانند حصر دبيركل حزب، ضبط اسناد و مدارك حزب و رفتار بعضا سليقهگونه برخي مسوولان روبهروست. فكر ميكنيد اين موانع قابل حل است؟وقتي اساس حزبي در كشور مورد توجه نباشد و زماني كه دولت افتخارش اين است كه به احزاب اعتقادي ندارد و اقدام به تعطيل كردن خانه احزاب ميكند، طبيعي است كه احزاب ما با مشكلاتي روبهرو شوند. مسوولان در رابطه با احزاب بايد برداشت خود را تغيير دهند. احزاب ميتوانند راهگشاي امور مختلف جامعه باشند. مشكلات حزب اعتماد ملي نيز چيزي نيست كه حلنشدني باشد و اميدواريم كه برطرف شود.