هوا كه گرم يا آلوده ميشود تازه يادمان ميافتد كه درختان و فضاي سبز و سايهها چقدرمهم و لذتبخش وحياتي هستند. آنهم براي شهري مانند تهران. كه هر چه هست ماشين است و ساختمان و آلودگي. اما روزي نيست كه مديران شهري و شهردارتهران در برنامهيي حاضر باشند و دراهميت و مزاياي درختان و لزوم حفظ و گسترش آنها داد سخن ندهند ولي درعمل...
در این باره اعتماد با محمد حقاني، عضو كميسيون زيستمحيطي شوراي شهر گفتوگویی انجام داده است:
آقاي دكتر، ميخواهم بحثمان را از يكي از سرفصلهاي قديمي مربوط به درخت و درختكاري شروع كنيم. بحثي كه دربرههيي از زمان مانور خبري و تبليغاتي زيادي روي آن داده شد ولي بعد به يكباره مانند بسياري ديگر از موضوعات روز، به فراموشي سپرده شد. بحث صدورپلاك براي درختان. الان چند درخت درتهران پلاك و شناسنامه دارند؟درتمام جهان صدور شناسنامه براي درختان با هدف جلوگيري از قطع آنها صورت ميگيرد. البته اين بدان معنا نيست كه تمام درختان يك شهر پلاك شوند، بلكه به معناي آن است كه درختان معابر اصلي شناسنامهدار ميشوند. به هر حال آمار دقيقي در اين خصوص ندارم ولي تا جايي كه اطلاع دارم هيچ درختي درتهران شناسنامه يا پلاك ندارد.
يادم هست شما زماني درمصاحبهيي گفته بوديد كه ساخت هرمجتمع به معناي قطع چند درخت شهرتهران است. ولي نگفته بوديد كه چند درخت.بررسيهاي ما حكايت ازآن دارد كه به ازاي صدور هرپروانه درتهران، بسته به منطقه و وسعت ملك مورد نظر تا 60 - 50 درخت هم از بين ميرود.
و سرانه فضاي سبز ما در تهران چقدر است؟آماري از تعداد كل درختان نداريم ولي درمورد سرانهها آمار حكايت از آن دارد سرانه فضاي سبز تهران چيزي حدود 15 متر فضاي سبز به ازاي هر نفراست. البته بهطور متوسط. كه اين رقم از 5/5 متر دركمترين تراكم ديده ميشود تا 60 متر دربهترين نقاط.
و اين سرانه چقدر با استانداردهاي جهاني فاصله دارد؟استانداردهاي فضاي سبز بسته به منطقه، اقليم و جغرافيا تعيين ميشود. برهمين اساس بايد سرانه فضاي سبز درتهران بهطور متوسط، حداقل 25 متر به ازاي هرنفر باشد.
و بيشترين مناطقي كه درآن قطع درختان صورت گرفته كدام مناطق است؟مناطق 1 تا 5 بيشترين قطع درخت را دارند. به خصوص منطقه 1 و بعد از آن منطقه 5 يعني منطقهيي كه بيشترين باغهاي تهران را دارد.
به نكته خوبي اشاره كرديد. باغهاي تهران امروز، روز به روز بيشتر وبيشتر تحليل ميرود. به خصوص باغهايي مانند باغهاي كن در منطقه 5 كه آمار متناقضي هم درمورد آنها شنيده ميشود. بالاخره كي قرار است باغهاي تهران تعيين تكليف شوند؟ببينيد، تا زماني كه باغداري و نگهداري آن هزينههاي سرسام آوري داشته باشد و درعوض فروش يا تخريب آنها و تبديل شدنشان به برجها، درآمدهاي كلاني را عايد مالكين آنها كند و درعين حال قوانين مدقن و سفت و سختي هم براي آن نداشته باشيم وضعيت همين است كه شما ميبينيد. يعني از بين رفتن باغها بدون اينكه صداي كسي دربيايد! باغهاي «كن» از دو بخش تشكيل شده است. باغهاي بالاي بزرگراه همت و باغهاي پايين آن كه هر كدام حدودا 120هكتار است. الان مشكل اصلي، درمورد تخريب نگرانكننده باغهاي پيوسته جنوب بزرگراه همت است كه شايد آخرين باغهاي پيوسته تهران هم باشد. يكبار كه براي بازديد به اين منطقه و باغهاي آن رفته بودم، يكي از باغداران ميگفت: مگر ما متولي هواي آلوده و پاك تهران هستيم؟
اين حرف از منظري، درست هم هست و بنده هم با آن موافقم، ما بايد كاري كنيم كه باغها ارزش ريالي خود را ازدست بدهند و ديگر براي مالك آن صرف نكند و نتواند باغش را تبديل به برج كند يا بفروشد.بگذاريد كمي جزييتر به مساله بپردازيم، الان مدتي است كه تخريب باغهاي «كن» بسياري از روزها درصدراخبار شهري رسانهها يا حتي شوراي شهر است. يكبار ميگويند شهرداري درحال تدوين طرحي براي ساماندهي آنهاست و يكبار ديگر ميگويند به دليل ناموفق بودن شهرداري، باغهاي كن درحال نابودي است. بالاخره وضعيت و سرنوشت اين باغها به كجا انجاميده است؟
همانطور كه گفتيد، درمقطعي شهرداري طرحي براي ساماندهي باغهاي كن تدوين كرده بود كه عملا عقيم ماند و اجرا نشد. درنتيجه ميتوان گفت شهرداري تاكنون نتوانسته گام مثبتي براي حفظ اين باغها انجام دهد. به همين دليل خود ما دست به كار شديم و درحال تدوين طرحي درهمين زمينه هستيم كه به زودي درصحن شورا مطرح خواهد شد.
از «كمربند» سبز تهران چه خبر؟ قرار بود طي چند سال سطح وسيعي از حريم تهران براي جبران كمبود سرانههاي سبز پايتخت درختكاري شود. اين امر محقق شده است؟بله. تا حدودي. قبل از انقلاب، كمربند سبز تهران 4500 هكتار بوده است كه امروز اين رقم به 36 هزار هكتار رسيده است كه رقم قابل تاملي است. البته طبق طرح كمربند سبز بايد اين كمربند دريك برنامه پنج ساله به 50 هزار اصله درخت برسد.
وتا الان كاشت درختان مطابق برنامه پيش رفته است؟تاحدودي. بد نبوده است!
به اعتقاد بسياري از كارشناسان زيستمحيطي، خود شهرداري با اينكه به نوعي متولي حفاظت از درختان و فضاي سبز شهري است، در بسياري از پروژههاي خود، بيسروصدا درختان را قطع ميكند و جوابگوي كسي هم نيست. اين امر واقعيت دارد؟شك نكنيد كه درست است ! حتي پروندههاي تعدادي از اين قطع درختان در دادسراها باز است ولي...
ولي به جايي نميرسد...متاسفانه بله. اين يك واقعيت دردناك است.
و شما هيچگاه با شهرداري، شهردار و مديران مربوطه دراين خصوص صحبت كردهايد؟تا دلتان بخواهد صحبت شده. از تذكر درصحن علني شورا تا طرح مساله درجلسات خصوصي كه با مسوولان ذيربط داشتهايم.
و نتيجه؟هيچ. آنچه البته به جايي نرسد فرياد است! به نظر ميرسد شهرداري و حتي تمامي سازمانهاي ديگر، توسعه را از محيط زيست سوا كردهاند. آنهم به دليل آنكه منافع كوتاهمدتشان اينگونه ايجاب ميكند. ولي از همه تاسف بارتر اين است كه شهرداري كه خود يكي ازمتوليان و از مدعيان حفظ و توسعه فضاي سبز است به انحاي مختلف به تخريب فضاهاي سبز و درختان شهر كمك ميكند. مثلا حاضر است براي ساخت يك برج و گرفتن 20 ميليارد تومان عوارض و... مجوز ساخت برجي را درمنطقهيي كه اصلا كشش زيستمحيطي ندارد يا حتي درمنطقهيي كه پر از درختان قديمي است را نيز صادر كند ولي به اين نكته توجه نميكند كه همين برج، دردراز مدت چندين برابر اين درآمد، بار مالي روي دوش مديريت شهري خواهد گذاشت. شهرداري الان بيشتر به فكر كسب درآمد است تا حفظ محيط زيست.
يعني ادعاهاي شهرداري درمورد حفظ محيط زيست، همه شعار است و شوي تبليغاتي؟دقيقا، و اين جاي بسي تاسف است. چرا كه باغها و فضاهاي سبز و درختان، بيش از هرچيز كاركرد زيست محيطي دارند تا كاركردهاي اجتماعي.