نوزاد ۴۰ روزه از دست مادرش افتاد و جان داد

اظهارات زن جوان را دختر ۱۳ ساله و مادرشوهرش نيز تاييد کردند و گفتند مردان ناشناس چهره خود را نپوشانده بودند ولي نام آن ها را نمي دانيم اگر ببينيم چهره آن ها را مي شناسيم. آن ها همچنين اظهار داشتند ما خيلي ترسيده بوديم چون آن ها از روي در حياط وارد شدند و نوزاد را از آغوش مادرش جدا کردند!
کد خبر: ۴۱۱۸۴۵
|
۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۶ 29 June 2014
|
24453 بازدید
|
ساعت ۵ بامداد روز گذشته، ماموران کلانتري کاظم آباد مشهد در تماس با قاضي علي موحدي راد از مرگ نوزاد ۴۰ روزه اي خبر دادند که توسط خودرو اورژانس به بيمارستان طالقاني منتقل شده بود. پزشک قانوني نيز پس از معاينه جسد و در تماس تلفني به قاضي ويژه قتل عمد اعلام کرد: «نوزاد دختر بر اثر شکستگي جمجمه جان باخته است.»

به نوشته خراسان، قاضي شعبه ۸۰۵ مجتمع قضايي شهيد قدوسي  از زني به نام «آ» خواست ماجراي نزاع را توضيح دهد. آن زن گفت: به همراه چند زن ديگر داخل کوچه نشسته بوديم که اين مرد (خطاب به جوان ۲۴ ساله) با خودرو از کنار ما عبور کرد به او گفتم يواش الان فرزندم را زير کرده بودي! او حدود ۱۰ قدم آن طرف تر از خودرو پياده شد و گفت: مواظب فرزندت باش اگر زير کردم خودم جواب مي دهم! بعد از رفتن او خواهرش آمد و گفت: ديه اش را با بيمه ماشين مي دهيم. بعد از اين ماجرا شوهرم که از بيرون آمد موضوع را به او گفتم و همسرم به خانه آن ها رفت و درگيري شروع شد. اين در حالي است که آن ها با ضربه اي که به خواهرم زده اند الان در بيمارستان بستري است.

«ر» متهم ديگر نيز گفت: وقتي ما با «ح» (جوان راننده) درگير شديم داماد آن ها از پشت سر با تبر به ما حمله کرد که من از پشت سر مجروح شدم. باجناق «ر» نيز که سعي مي کرد حقيقت ماجرا را عنوان کند گفت: من نديدم چه کسي در اين درگيري مرا چوب زد ولي من شکايتي نکردم تا اين که وقتي فهميدم آن ها از من شکايت کرده اند من هم شاکي شدم. در ادامه رسيدگي به اين پرونده نزاع، جوان راننده نيزمدعي شد: وقتي با خودرو از کوچه عبور کردم آن ها يک طرف کوچه نشسته بودند و طرف ديگر هم خودرو پارک بود ولي من فقط به او گفتم شما بايد مواظب فرزندتان باشيد که مدتي بعد همسرش با لگد در خانه ما را کوبيد در حالي که ناسزا مي گفت با من درگير شد در اين هنگام همسايگان ما را از هم جدا کردند ولي ديشب (شب شنبه) که من براي مسافرکشي رفته بودم ۲ مرد ناشناس از طرف آن ها و از روي در حياط وارد خانه ام شدند و دختر ۴۰ روزه ام را به زمين کوبيدند و به قتل رساندند.

همسر جوان ۲۴ ساله نيز گريه کنان گفت: شب بود مادرشوهر و خواهرشوهرم در حال تماشاي تلويزيون بودند و من هم غذا درست مي کردم که ناگهان ۲ مرد ناشناس وارد خانه ام شدند من جيغ کشيدم اما آن ها نوزادم را از آغوش من گرفتند و به زمين کوبيدند که دخترم سياه شد. در اين هنگام آن ها فرار کردند و من فريادکنان از همسايگان کمک خواستم و با اورژانس دخترم را به بيمارستان برديم اما او ديگر علايم حياتي نداشت. اظهارات زن جوان را دختر ۱۳ ساله و مادرشوهرش نيز تاييد کردند و گفتند مردان ناشناس چهره خود را نپوشانده بودند ولي نام آن ها را نمي دانيم اگر ببينيم چهره آن ها را مي شناسيم. آن ها همچنين اظهار داشتند ما خيلي ترسيده بوديم چون آن ها از روي در حياط وارد شدند و نوزاد را از آغوش مادرش جدا کردند! جلسه رسيدگي به پرونده قتل به اين جا که رسيد، قاضي موحدي راد به اظهارات زن جوان ظن برد. او طرفين پرونده را از اتاق بازپرسي بيرون کرد و از مادر نوزاد متوفي خواست تا به دقت به سوال هايش پاسخ دهد. طرح چند سوال فني و تخصصي از سوي قاضي موجب شد تا زن جوان درباره چگونگي ورود مردان ناشناس و همچنين درگيري بين آن ها دچار تناقض گويي شود.

قاضي موحدي راد خطاب به زن جوان گفت: ديگر چاره اي نداري جز آن که حقيقت ماجرا را بازگو کني! زن نگران و مضطرب اشک هايش را پاک کرد و گفت: دخترم از دستم افتاد و مردان ناشناس او را نکشتند.

با اين جمله قاضي موحدي راد پرسيد اصلا کسي وارد خانه شما نشده است اين هم يک ماجراي ساختگي است؟ زن جوان ادامه داد: من دروغ گفتم شب روي اپن آشپزخانه نشسته بودم و نوزادم را در آغوش گرفته بودم که دختر ديگرم گفت مادر مرا هم بالاي اپن ببر! وقتي خم شدم دست او را بگيرم نوزادم به زمين افتاد اما قاضي باز هم سخن او را باور نکرد و گفت: تو و نوزادت با هم افتاده ايد؟ او گفت: بله وقتي خم شدم هر دو با هم سقوط کرديم که من روي فرزندم افتادم و او جان سپرد. آن شب هم هيچ کس وارد منزل ما نشد اما من از مادرشوهر و خواهرشوهرم که بعد از اين ماجرا به منزل ما آمده بودند خواستم اين داستان را بازگو کنند چرا که بعد از ماجراي نزاع با همسايگان همه اين اظهارات را قبول مي کردند. راننده جوان هم وقتي در جريان ماجراي سقوط فرزندش قرار گرفت در حالي که اشک مي ريخت فقط به چهره همسرش نگاهي انداخت و منتظر نظر قاضي شد. در نهايت نيز طرفين با شرايطي از يکديگر گذشت کردند.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۴۲
انتشار یافته: ۱۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
خدایاااااا از اینهمه ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری ملتم دارم دیووونهههه میشم :(
ناشناس
|
Germany
|
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
فقط اعدام
ناشناس
|
United States of America
|
۰۸:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
جامعه بیمار
مردم بیمار
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
ما که نفهمیدیم چی شد فقط آخرشو فهمیدم که از یکدیگر گذشت کردند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
فیلم هندی شد
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
چه مسخره
حیف چشمی که گذاشتم اینو خوندم
reza
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
با سلام خدمت دوستان عزیز

اگر کمی دقت کنیم از این حادثه تلخ عبرتی باید گرفت . مرد جوان و همسرش ادعامی کردند که در صورت زیر گرفتن فرزند همسایه دیه آن را میدهند . ولی کمتر از چند ساعت فرزند خود را از دست دادند ... پس انسانیت حکم میکند نسبت به همنوعان خود نه تنها با عطوفت باشیم بلکه حتی بدشان را هم نخواهیم . چاه مکن بحر کسی ...!!!!!!
ناشناس
|
Australia
|
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
وحشی بازی های ما مردها تمومی ندارد انگار !
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
و مكروا و مکر الله والله خير الماكرين...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۴/۰۸
چوب خدا صدا نداره. اون خواهر بی ادب جناب راننده هم مراقب باشه و توبه کنه و دیگه به بیمه ی ماشینش ننازه. خدا جای حق نشسته.
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟