مصطفي داننده در یادداشت ابتکار نوشت:
جام جهاني فوتبال براي ما اهالي قلم يک فرصت بود تا تمام مسائل جهان را با اين ورزش مهيج مقايسه و تشبيه کنيم. يکي از نمونههاي آخرين آن را ميخواهم در اين نوشتار به شما ارائه دهم. تقابل آلمان و آرژانتين در فينال جام جهاني تقابل نظم و همگرايي در مقابل ستاره محوري و بي نظمي بود.آلمان از ابتداي جام با ارائه يک فوتبال منظم، متحد و متکي به تمامي بازيکنان از خط دروازه گرفته تا نوک حمله ارائه داد که نتيجه آن، تحسين جهانيان و قهرماني در جام جهاني بود.
در مقابل آرژانتين، يک فوتبال متکي به مسي، زشت و بدون انعطاف را از خود نشان داد، فوتبالي که حتي مقام دومي جهان نيز نتوانست از موج انتقادها به آن بکاهد. تقابل اين دو فوتبال در فينال جام جهاني برزيل به پيروزي نظم و همگرايي انجاميد و فوتبال ستاره محور آرژانتين با شکست برزيل را ترک کرد.
ديدن اين فينال مرا به ياد، سرزمين ايران و سپهر سياست آن انداخت و ناخوداگاه مرا وادار به مقايسه اين دو تيم با دولتهاي روحاني و احمدي نژاد کرد. رفتار دولت احمدي نژاد، شباهت زيادي به نحوه بازي کردن تيم آرژانتين داشت.
احمدي نژاد نيز همچون مسي، تک ستاره دولت خود بود و همه چيز به او ختم ميشد. احمدي نژاد به گونهاي رفتار کرده بود که ديگر اعضاي دولت به واسطه او و شخصيتش تعريف ميشدند و هيچ کدام نتوانسته بودند از زير سايه نام او خارج شوند.
احمدي نژاد براي دولت نهم و دهم، مسي بود براي تيم ملي آرژانتين. خودش بايد توپ ميگرفت، خودش بايد دريبل ميکرد، خودش بايد پاس ميداد و خودش بايد گل ميزد. همينها باعث شد که هم مسي و هم احمدي نژاد در رسيدن به اهداف خود ناموفق باشند و نتوانند يک مکتب را به نام خود ثبت کنند.
امروز هيچکس از مکتب فوتبال آرژانتين در جام جهاني و مکتب دولت احمدي نژاد سخن نميگويد، چون فرد گرايي نميتواند زمينه ساز مکتب گرايي شود. در مقابل اما رفتار روحاني، آدمي را به ياد نحوه بازي تيم آلمان مياندازد. روحاني ستاره دولت است اما اعتقاد به کار تيمي و همفکري جمعي دارد. استفاده از شخصيتهاي برجسته در دولت نمونه بارز اين رفتار روحاني است.
برخي وزراي کابينه روحاني، خود زمينه رياست قوه مجريه را دارند اما روحاني از آنها در دولت خود استفاده کرده است تا يک تن واره واحد و پر قدرت را تشکيل دهد تا بتواند رخت پيروزي را در مقابل مشکلات به تن کند. تيم آلمان پر از ستارههايي بود که در کنار هم يک تيم را تشکيل دادند و در نهايت به قهرماني جام جهاني رسيدند و مکتب آلمان را به فوتبال دنيا معرفي کردند.
روحاني نيز ميتواند مکتب خود که اعتدال نام دارد به واسطه حضور طيفهاي گسترده در دولت خود، در کشور نهادينه کند تا برخلاف احمدي نژاد، تبديل به يک رئيس دولت مکتب ساز باشد. جام جهاني فوتبال به پايان رسيد اما مطمئن باشيد ميشود از تئوريهاي آن در زمينه هاي مختلف از جمله سياست استفاده کرد.