دو عضو اسبق امنیت ملی آمریکا تصریح کردند؛ کاخ سفید دچار سوء تفاهم درباره ملت و حاکمیت ایران است اما نه جمهوری اسلامی از حقوق ملی خود کوتاه میآید و نه مردم ایران پشت جمهوری اسلامی را خالی میکنند.
به نوشته کیهان، فلینت لورت و هیلاری من لورت در یادداشتی که از سوی وبسایت آمریکایی کنسرسیوم نیوز منتشر شده، مینویسد: تندروها در آمریکا هنوز خواب تغییر نظام در ایران را میبینند و میخواهند تحریمهای بیشتری علیه این کشور تصویب شود نه اینکه به توافقی با این کشور برسند که بر اساس آن برنامه هستهای ایران نظارت شود. آیا آمریکا از مذاکره با ایران درس لازم را گرفته است و اگر خیر چه نکاتی را باید برای تحقق توافق جامع در نظر بگیرد؟ یک نکته که واشنگتن دریافته این است که جمهوری اسلامی به شدت خود را به حفظ استقلالش متعهد میداند.
در ادامه این تحلیل آمده است: در موضوع هستهای، تعهد جمهوری اسلامی برای حفاظت از استقلال ایران بیشتر بر این اصل استوار است که ایران به موجب معاهده عدم تکثیر هستهای 1968 (انپیتی) از حق اصولی برای غنیسازی در داخل کشور با در نظر گرفتن پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برخوردار است. ایران بر سر حق غنیسازی حتی با وجود فشارها تسلیم نخواهد شد. سیاستگذاران ایرانی معتقدند تسلیم در برابر واشنگتن در یک موضوع، به مطالبات و فشار مضاعف آمریکا در دیگر موضوعات منجر خواهد شد و این فراتر از نیاز ایران به فناوری اتمی است.
کنسرسیوم نیوز میافزاید: «واشنگتن برای بیش از یک دهه اصرار داشت که ایران حق غنیسازی ندارد. حتی امروز نیز آمریکا از پذیرش این امر که این حق شامل غنیسازی بر اساس پادمانهای آژانس است طفره میرود. مقامات آمریکایی به اهمیت احترام به استقلال ایران واقف نیستند. آمریکا و متحدان غربیاش هنوز از ایران میخواهند تاسیسات غنیسازی خود را از کار بیندازد، خواستهای که بر اساس انپیتی یا هر متن حقوقی دیگری مبنایی ندارد و به اهداف ادعایی غرب در زمینه عدم تکثیر کمکی نمیکند.»
دو عضو سابق امنیت آمریکا در دولت بوش یادآور شدند: «متاسفانه مطالبات غربیها برای از کار انداختن تاسیسات غنیسازی توسط ایران در این خواسته ریشه دارد که تهران باید در توافق نهایی تسلیم شود و توانایی غنیسازی بومی را نداشته باشد و در عوض به تامینکنندگان سوخت خارجی متکی باشد، اگر قدرتهای غربی اصرار کنند که ایران حقوق حاکمیتی خود را واگذار کند، توافق نهایی به هیچ وجه حاصل نخواهد شد، هر اندازه هم که مذاکرات به طول بیانجامد. آمریکا هنوز این نکته را نفهمیده که جمهوری اسلامی در حقیقت برای اغلب ایرانیهای داخل کشور نظامی مشروع است. انقلاب غیر از اینکه استقلال ایران را احیا کرد، به ایرانیها وعده داد که استبداد شدید را جایگزین نظامی کند که در حکومت اسلامی ریشه دارد و بومی است.
فلینت و هیلاری من لورت در ادامه این تحلیل نوشتند: جمهوری اسلامی با همه ضعفها به شیوههای مهمی از جمله توسعهها در زمینه محو فقر، دستاوردهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، دستاوردهای علمی و فناوری و بهبود وضعیت زنان به رغم چند دهه جنگ، تهدید و تشدید تحریمها توانسته است به مردمش خدمترسانی کند. با وجود این هنوز بسیاری از آمریکاییها اصرار دارند که جمهوری اسلامی را نظامی غیرمردمی بدانند. همین موضوع به رویای آمریکا برای براندازی منجر شده است اما این برداشت به کلی نادرست است و کجفهمی از واقعیت در مورد ایران رویکرد غرب نسبت به دیپلماسی هستهای ایران را به نادرستی شکل داده است.
کنسرسیوم نیوز در پایان نوشت: قدرتهای غربی با اصرار بر توافق نهایی که بیش از 10 سال بازه زمانی را دربر بگیرد، اینگونه برآورد میکنند زمانی که توافق نهایی پایان پذیرد نظامی سیاسی در ایران روی کار خواهد بود که تعهد کمتری به استقلال راهبردی خود خواهد داشت. این گمانهزنی به شدت نادرست و غیردقیق است. نه جمهوری اسلامی و نه هیچ حکومت مشروع دیگری در مورد آنچه بیشتر ایرانیها به عنوان حق مشروع خود میشناسند سازش نمیکند. زمانی که آمریکا به طور کامل این موضوع را درک کند، مسئله هستهای به خودی خود حل خواهد شد.