محمدكاظم انبارلويي در سرمقاله رسالت نوشت:
«بايد از تاريخ عبرت بگيريم.» اين جمله، تكيه كلام بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني از تاريخ مشروطيت و جريان شهادت جانگذاز مرحوم آيتالله شهيد شيخ فضلالله نوري است. (1) اين روزها سالروز صدور فرمان مشروطيت و نيز سالگشت شهادت آيتالله شيخ فضلالله نوري است. كسي كه با شجاعت و هوشمندي در برابر انحراف از مسير مردمي و الهي مشروطيت ايستاد و با نثار جان خود جلوي جريان ضد دين و ضد مردم و ضد منافع و مصالح ملي، فداكارانه ايستاد و نگذاشت پرچم استيلاي غربزدگي در ايران به حالت اهتزاز بماند. تاريخ مشروطه را بايد از زوايه ديد امام خميني(ره) نگريست. امام همواره با تاسف، از اختلاف بين علما و روحانيون در صدر مشروطه ياد كرده است و از انگلستان به عنوان يك توطئهگر كه ميخواست قوانين غربي را جايگزين احكام اسلام در جريان مشروطه كند، نام ميبرد. (2)
امام (ره) در اين مورد ميفرمايد: "يك نقشهاي بود و نگذاشت مشروطه آن طوري كه علماي بزرگ طرحش را ريخته بودند عملي شود. مرحوم حاج شيخ فضلالله نوري را به خاطر اينكه ميگفت؛ مشروطه بايد مشروعه باشد و آن مشروطهاي كه از غرب و شرق به ما برسد قبول نداريم، در همين تهران دار زدند و مردم هم پاي آن رقصيدند يا كف زدند!" (3)
مرحوم حاج شيخ فضلالله نوري از شاگردان درجه اول ميرزا محمدحسن شيرازي و از مجتهدين تراز اول و از پيشوايان مردمي نهضت مشروطه بود. چه شد كه او را در تهران به دار آويختند و فداكاريها و زحمات او را در نهضت مشروطه ناديده گرفتند؟
امام (ره) در پاسخ به اين پرسش كه چه كسي شيخ فضلالله نوري را اعدام كرد؟ ميفرمايد: "شيخ فضلالله مجاهد مجتهد داراي مقامات عاليه را يك دادگاه درست كردند و يك نفر منحرف روحاني نما او را محاكمه كرد و در ميدان توپخانه تهران به دار كشيدند.(4) شما ميدانيد چه كسي مرحوم شيخ فضلالله نوري را محاكمه كرد، يك معمم زنجاني، يك ملاي زنجاني محاكمه كرد و حكم قتل او را صادر كرد. وقتي معمم، ملا، مهذب نباشد فسادش از همه بيشتر است." (5)
اين ملاي زنجاني كه بود؟ تاريخ ميگويد او شيخ ابراهيم زنجاني از اعضاي جمعيت فراماسون در ايران و نماينده سه دوره مجلس شوراي ملي بود. آيتالله شهيد شيخ فضلالله نوري به حكم او به دار آويخته شد.
او همان كسي بود كه در جريان اولتيماتوم معروف روسيه، راي به پذيرش آن داد!
امام (ره) در واكاوي اين حادثه ننگين در تاريخ معاصر ميفرمايد: "يك عدهاي نميخواستند در اين كشور، اسلام قوه داشته باشد.... نقشه اين بود براي اينكه اسلام را منعزل كنند و كردند و از آن به بعد ديگر نتوانست مشروطه يك مشروطهاي باشد كه علماي نجف ميخواستند. حتي قضيه مرحوم شيخ فضلالله نوري را در نجف هم يك جور بدي منعكس كردند كه آنجا هم صدايي از آن در نيامد. جوّي درست كردند... اين جّو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضلالله را با دست بعضي از روحانيون محكوم كردند و بعد آوردند وسط ميدان به دار كشيدند و شكست دادند اسلام را. مردم غفلت داشتند، حتي علما هم غفلت داشتند." (6)
امام (ره) نتيجه اين غفلت را قدرت گرفتن عناصر غربگرا و وابسته بيگانگان در ايران ميدانست و به عنوان نمونه ميفرمودند: "امثال تقيزادهها كه در ايران قدرت داشتهاند. او گفته بود؛ بايد سر تا پامان انگليسي باشد تا آدم شويم. او آدم شدن را به كلاه و كفش و لباس و بزك امثال ذلك ميدانست." (7)
هوشمندي امام در تحليل تاريخ مشروطه و رجالشناسي او در اين عصر باعث شد در نهضت اسلامي كه به همت او بر پا شد جلوي غفلت مردم و روحانيون و نيز جلوي وطنفروشي عناصر روشنفكر و غربزده را بگيرد و در قضيه شورش ليبرالها عليه جمهوريت و اسلاميت نظام بايستد. البته اين ايستادگي در سايه آگاهي علما و مراجع و دانشمندان اسلامي هزينههاي سنگيني داشت و شهدايي چون بهشتيها، باهنرها و شهداي محراب و هزاران نفر از مردم انقلابي ايران كه به دست منافقين به شهادت رسيدند، از جمله اين هزينههاي سنگين بود.
حال ببينيم چگونه ميتوان از تاريخ معاصر عبرت گرفت و دچار غفلت تاريخي كه امام (ره) بارها به آن متذكر شدند، دچار نشد؟
بيترديد براي تحقق جمهوريت نظام رقابتي بين احزاب، گروهها حتي علما و مراجع عاليمقام وجود دارد. اين طبيعي است و بايد هم باشد و باعث رشد و نمو حركتهاي سياسي است. اما اين رقابت بايد اولا در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامي باشد و ثانيا نقد درون گفتماني مبتني بر احترام به عقايد و نظرات و پرهيز از برخوردهاي غيراخلاقي باشد. در حقيقت بايد گفت؛ اگر دُز رقابت در نقد و رقابت درون گفتمان انقلاب را انقلابيون تنظيم نكنند، سفارتهاي خارجي بويژه سفارت انگليس در تنظيم دُز آن مهارت دارند و ديديم با كوك دُز رقابتها در نهضت مشروطه و نهضت ملي چه به سر اين كشور آوردند.
در جريان رقابتهاي انتخاباتي سال 88 در ايام انتخابات رياست جمهوري متاسفانه برخي علما و احزاب و گروهها به بيراهه رفتند و خواستهاي خود را در چارچوب قوانين و مقررات حقوقي انقلاب اسلامي دنبال نكردند و اجازه دادند انگليسيها و آمريكاييها دُز رقابت را در ايران تنظيم كنند، آنها به جاي اينكه صداي جمهوري اسلامي را ارگان مواضع خود قرار دهند، از صداي بيبيسي و صداي آمريكا را براي بيان مواضع خود استفاده كردند و حتي اجازه ندادند انگليسيها و آمريكاييها اين زحمت را تقبل نمايند، افرادي را از تهران فرستادند و رسما برنامههاي آنها را اجرا كردند. يك وقت ما چشم باز كرديم، ديديم وزير ارشاد دولت اصلاحات سر از بيبيسي درآورده و ملت را دارد ارشاد سياسي ميكند! او رهبري اركستر سمفونيك ضدانقلاب عليه آرمانهاي امام و اسلام را در بيبيسي با حكم اعلام نشده ملكه انگليس پذيرفته و به آن هم افتخار ميكند و هراز چندي از اين آنتن، مردم را به فيض ميرساند. يك دفعه چشم باز كرديم، ديديم از گوگوش تا سروش گرفته تا ملوس و منوچ در مقابل انقلاب صف كشيدهاند و عدهاي روسياه سياسي هم در داخل، اين صف را تكريم و تعظيم ميكنند و حاضر نيستند دامن خود را يك سانت از اين نجاسات سياسي كنار بكشند.
امام خميني(ره) گويي حوادث 30 سال آينده كشور را پيشبيني كرده بود و اين روزهاي سياه را ميديدند. لذا يك وقتي فرموده بودند:"ما بايد از اين تاريخ عبرت بگيريم كه مبادا يك وقتي در بين شما آقايان روحانيون بيفتند اشخاصي يا در بين مردم وسوسه كنند و خداي ناخواسته آن امري كه در مشروطه اتفاق افتاد، در ايران اتفاق بيفتد... ممكن است كه اگر اشخاص هوشمند تنبه ندهند و بيدار نشوند، اين انتخابات موجب اين شود كه دو دستگيهاي زيادي ايجاد شود. اين همان مسئله مشروطه است البته تبليغ هيچ مانعي ندارد، لكن مثل مشروطه نشود. آن طور نشود كه هركدام ديگري را بكوبند و آنكه دشمن ما ميخواهد خطوط مختلفه را در انتخابات عمل كند... عبرت بگيريد از آنجا، اگر مثل او بشود، آنهايي كه مخالف با اسلام و جمهوري اسلامي هستند و بازيگر هستند آنها ميآيند قبضه ميكنند. اين توطئه را كه ميخواهند به اسم خطوط مختلفه، يك دسته را طرفدار يك جبهه بكنند و يك دسته را طرفدار يك جبهه ديگر كنند، در صورتيكه خود آنها با هم اختلاف ندارند، يك وقت اين طور نشود كه مردم را به جان هم بيندازند، اين براي طرفداري از فلان شخصيت و آن براي طرفداري از فلان شخصيت، در صورتيكه همهاش توهمي بيشتر نيست."(8)
در فتنه سال 88 دقيقا يك جريان سياسي دچار غفلت سياسي شد و حوادثي رخ داد كه ذكر آن موي را بر تن آدم سيخ ميكند. عناصري كه روزگاري خدماتي به كشور داشتند و به همراهي با امام افتخار ميكردند به خاطر "حب جاه" چنگال خونين خود را به سروصورت جمهوريت و اسلاميت كشيدند، تا مرز شعار "مرگ بر اصل ولايت فقيه" پيش رفتند و در عاشوراي سال 88حتي از حمله به دستههاي عزاداري و هتك شعائر الهي عاشورا و كربلا دريغ نكردند!! و جالب است هنوز هم روي موضع خود ايستادهاند و عدهاي غافل و ابله هم از آنها حمايت ميكنند.
تصوير قامت استوار شهيد شيخ فضلالله نوري در ميدان توپخانه تهران كه به دست منافقين مستبد بر سر دار رفت، به انقلابيون و دينداران هشدار ميدهد؛ هشيار باشيد، از تاريخ عبرت بگيريد، در رقابتها و منازعات داخلي، پاي اجانب را به دخالت در سرنوشت ملت و كشور باز نكنيد، آنها خوب ميدانند يك انقلاب را به دست خود انقلابيون چگونه سرنگون كنند.
----------------------------
پينوشتها:
1- بيانات امام خميني(ره) 13 /7/ 62 و 9 /2/ 63
2- تاريخ معاصر ايران از ديدگاه امام خميني صفحه 61
3- بيانات امام خميني 13 /7 /62
4- بيانات امام خميني 27 /8/ 59
5- بيانات امام خميني 27 /9/ 59
6- بيانات امام خميني 26 /9/ 62
7- بيانات امام خميني 17 /12/ 60
8- بيانات امام خميني 13 /7/ 62