برای دولت «تدبیر» و «امید» زمان شمردن جوجهها فرا رسیده است؛ پیش از آنکه پاییز بیاید. چرتکهها در تابستان روی میزها رفته تا به حساب و کتاب دولت رسیدگی شود و ذرهبینها از جیب خارج شده است تا مشخص شود عملکرد مثبت دولت کجا بود و نقاط ضعفش چه بود.
«فرارو» با این مقدمه نوشت: 12 مردادماه سالگرد مراسم تنفیذ رییس جمهوری دولت یازدهم است. دولتی که قرار بود «فضا و فرصت خدمت برای همه ایرانیان که دل در گرو این مرز و بوم دارند» را باز کند، دولتی که قرار بود امکان آنکه «شایستگان به ملت خدمت کنند» را فراهم کند، دولتی که قرار بود «اسلام را با چهره رحمانیاش، ایران را با چهره عقلانیاش، انقلاب را با چهره انسانیاش و نظام را با چهره عاطفیاش» در معرض قضاوت عمومی قرار دهد.
اینکه روحانی توانسته است به وعدههای خود عمل کند یا نه را آمار و ارقامی نشان خواهد داد که قرار است به زودی توسط دولت منتشر شود تا اگر در عمل به وعدهها کوتاهی شده باشد، همانطور که رئیسجمهوری وعده داده بود از مردم عذرخواهی شود. حسن روحانی، پیش از این وعده داده بود که اگر بعد از یک سال دولت نتوانست به یکچهارم وعدههایش عمل کند باید از مردم عذرخواهی کند. این وعده اما جسارت رئیسجمهور را نشان میداد چرا که میدانست کشور را در چه شرایطی تحویل گرفته است. یک سال، زمانی فشرده و سخت برای بازگرداندن قطار مدیریت اجرایی کشور به ریل «تدبیر» و عبور از گردنههای خطرآفرین «افراطیگری» در هشت سال گذشته است. با این حال دولت حسن روحانی این اطمینان را داشت که در همین فرصت اندک هم میتواند به نزدیک به یکچهارم وعدههایش عمل کند، آن هم در شرایطی که کشور را در یک شرایط کاملا نامساعد تقریبا در همه حوزهها تحویل گرفت.
با اینحال الوعده وفا؛ زمان حسابرسی است. یک سال گذشته است و باید نقاط قوت و ضعف دولت برجسته شود؛ پیش از آنکه آمار و ارقام درباره عملکرد دولت حکم دهند. قضاوت در این رابطه هم بر عهده نخبگان و کارشناسان از یکسو و افکار عمومی از سوی دیگر است؛ قضاوتی که در برخی مواقع اختلاف نظر دارد.
محمود سریع القلم، استاد دانشگاه معقتد است که «حکمرانی خوب با مدیریت کارآمد زندگی فردی، منطقی مشترک دارد.» به گفته او مدیریت زندگی فردی، زمانی کارآمد خواهد بود که فرد در گام نخست، اولویتهای حرفهای، اجتماعی و شخصی خود را مشخص کند. این همان اتفاقی است که برخی معتدند که دولت روحانی در یک سال گذشته به خوبی انجام داده است. دولت روحانی از همان زمانی که دولت را در اختیار گرفت، برخلاف هشت سال گذشته برنامهریزی و حرکت در مسیر برنامه تعیینشده را جزو اصول خود تعیین کرد.
جهتگیریهای دولت در حوزه های مختلف از سیاست و سیاست خارجی گرفته تا اقتصاد گواهی است که بر این مدعا که دولت برنامهای داشته است و این برنامه اکنون در مرحله اجرا و عملیاتی شدن است.
هدفگذاری نخست دولت هم البته در «آواربرداری» بوده است؛ «آواربرداری» از ویرانههایی که دولت گذشته به جا گذاشته بود. این همان اصطلاحی است که نخستین بار خود حسن روحانی به کار برد.
روحانی روز شنبه ۹ فروردین ماه سال جاری در دیدار نوروزی با جمعی از وزیران، معاونان و مدیران کل سخن میگفت، با اشاره به سمتگیری دولتش در سیاست خارجی، تلویحا سیاست خارجی در دوران محمود احمدینژاد را به ساختمانی تشبیه کرد که «در ۸ سال گذشته خراب شده و در چند ماه درست نمیشود». او گفت که دولتش همچنان مشغول «برداشتن آوارهای ۸ سال گذشته است.»
آیتالله هاشمی رفسنجانی هم در ویژهنامه یک سالگی دولت اعتدال روزنامه ایران طی یادداشتی همین اصطلاح را به کار برد و نوشت: «دولت تدبیر و امید، برخاسته از اراده جمعی مردم ایران برای جبران عقبافتادگیهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی،حتی در بعد خارجی است و الحمدلله در یک سال گذشته، با آواربرداری از بخشهای مختلف کشور، مخصوصا اصلاح سیاست خارجی بر اساس عزت، حکمت و مصلحت، جوانههای امید را در کشور نشان داده و انشاءالله از تجربیات منفی این یک سال، در جهت بهبود امور در سالهای آینده استفاده خواهد کرد.»
موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی هم میگوید: «به تعبیر برخی عناصر خوشذوق، آنچه دولت گذشته به آقای روحانی تحویل داده است، نیاز به «آواربرداری» و تجدیدبنا دارد. هماکنون نیز دولت آقای روحانی مشغول «آواربرداری» است تا بتواند دستگاه اجرایی را دوباره پیریزی و تجدیدبنا کند.»
عیسی کلانتری وزیر کشاورزی دولت خاتمی هم معتقد است «دولت جدید در کمتر از یک سال گذشته مشغول پاک کردن خرابی دولت نهم و دهم بوده است. ویرانهای به دست دولت روحانی رسیده است. روی آوار نمیتوان ساخت و ساز کرد و باید اول «آواربرداری» کند. در سیاست خارجی دولت موفق عمل کرده است و امیدواریم که در نهایت با رفع تحریمها کمک بزرگی در مجموع به اقتصاد کشور شود.»
این اما اعتقاد بسیاری دیگر هم هست. بسیاری از کسانی که معتقدند کشور در هشت سال گذشته به دلیل عملکرد نامطلوب دولت وقت نه تنها پیش رفتی نداشته بلکه عقب گرد هم کرده است و ضروری بود که دولت به خصوص در حوزه روابط بین الملل و سیاست خارجی طرحی نو دراندازد.
همین اتفاق هم افتاد و دولت در یکسال گذشته هدف گذاری اصلی خود را روی تعامل با جهان و باز کردن درهای بسته شده به روی کشور گذاشت. که همین امر سیاست خارجی را به نقطه مثبت دولت در یکسال گذشته تبدیل کرده است.
دولت روحانی در عرصه سیاست خارجی و روابط بین المللی از یک بازیگر منفعل به یک بازیگر فعال در مناسبات بین المللی تبدیل شد ضمن آنکه با تعامل تلاش کرد تا یکی از مهمترین گره های روابط بین المللی که از طریق مناقشه هسته ای ایجاد شده است را باز کند.
به گفته احمد شیرزاد، نماینده سابق مجلس «اگر شرایط داخلی بهتر بود، امکان رسیدن به توافق در همان پایان ششماهه توافقنامه ژنو وجود داشت. تمدید چهارماهه این توافق، به سود ایران نیست و باید امیدوار بود پیش از این مدتزمان، توافق جامع حاصل شود.»
مسعود پزشکیان نماینده تبریز در مجلس می گوید، رویکردها و علمکردهای دولت گذشته و همچنین سیاست های امریکا منجر به «اجماعی علیه ایران در جهان به وجود آورد که تأثیرات منفی بسیاری بر کشور داشت و منجر به صدور قطعنامههایی در سازمان ملل علیه ما شد.»
به گفته او «دولت یازدهم با رویکردهای تعاملی بخوبی توانست این انزوا و اجماع را بشکند. تعداد و سطح رفت و آمدهای دیپلماتیک به تهران و انجام گفتوگوهای هستهای در بالاترین سطح دیپلماسی، گویای تحرک و پویایی دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم است. در گذشته از این سفرهای دیپلماتیک خبری نبود و بدتر این که ما با کشورهای همسایه خود نیز روابط خوبی نداشتیم.»
بنابراین آنچه در این یک سال گذشته به خصوص در سیاست خارجی اتفاق افتاد «آواربرداری» بود تا بنای تازه گذاشته شود، بنایی که قرار است «اسلام را با چهره ی رحمانی اش، ایران را با چهره عقلانی اش، انقلاب را با چهره انسانی اش و نظام را با چهره عاطفی اش» به جهانیان معرفی کند.