کیهان در سرمقاله خود نوشت:
در حالی که تا سال 2006 میلادی یعنی نبرد سرنوشتساز 33 روزه که اسرائیل از حزبالله لبنان، شکست خورد این رژیم صهیونیستی بود که ظرف مدت چند روز اهداف خود را در حمله علیه فلسطینیها و یا کشورهای عربی تأمین و تغییرات سیاسی دلخواه را ایجاد میکرد، امروزه هر تجاوز و نبرد این رژیم واقعیتهای انکارناپذیری را در مقابل دید جهانیان قرار میدهد:
الف- خونآشام بودن، نسلکشی و کودککشی، ویرانگری خانه و کاشانه مردم عادی، حمله به مراکز عمومی مانند مسجد، مدرسه و بیمارستان (حتی مدارس اعلام شده قبلی سازمان ملل) و استفاده از سلاحهای ممنوع و نامتعارف.
در جریان تجاوز یک ماهه اخیر، عاملان رژیم اشغالگر حدود 1903 نفر از مردم غزه را که بیشترشان کودکان و زنان بیدفاع بودند کشتند و به مساجد و مدارس و بیمارستانها از روی قصد و با تصمیم قبلی حمله کرده و آن را از افتخارات خود دانستند. آنها چندین بار با حمله هوائی و مانند آن کودکانی را که در ساحل مشغول بازی بودند کشتند.
در جریان این تجاوزات افکار عمومی در جهان به خروش آمد و اعتراض شکل جهانی به خود گرفت و حتی در لندن یکصد هزار نفر به اعتراض پرداختند و در پاریس مردم به ممنوع شدن تظاهرات وقعی ننهاده و دولت را به آزاد گذاردن تظاهرات مجبور نمودند. هر چند دستگاههای تبلیغاتی غرب سعی میکردند به تجاوزات رژیم صهیونیستی مشروعیت بدهند، اما امروزه برخلاف گذشته با گسترش رسانههای ارتباطی، انحصار تبلیغاتی غرب شکسته شده و گروه یکپارچه دستگاههای تبلیغاتی مقاومت و رسانههای دولتهای دوست مقاومت (مانند دولتهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و...) در آمریکای لاتین که سفرای رژیم صهیونیستی را نیز از کشور خود اخراج نمودند و دولتهای بیطرف توانستند جهانیان را از عمق ددمنشی و فریبکاری اسرائیل آگاه نمایند و البته جای بسی تاسف است که رژیمهای مرتجع عربی از قبیل عربستان، امارات، قطر، اردن و... هیچ اقدامی انجام ندادند و حتی گزارشهایی انتشار یافت که از همکاری پشت پرده این رژیمها با رژیم صهیونیستی و هماهنگی قبلی با آنها برای حمله به فلسطین حکایت داشت.
ورود افکار عمومی جهانی به صحنه و فشار به دولتها برای تحت فشار قرار دادن رژیم اشغالگر قدس امروزه به یکی از سلاحهای مقاومت فلسطین تبدیل شده و در آینده نیز نقشآفرینی بیشتری خواهد داشت.
ب- ناتوانی این رژیم در دستیابی به اهداف خود و در نتیجه پذیرش شکستهای پیاپی به گونهای که در نبرد اخیر به هیچ یک از اهداف اعلام شدهاش دست نیافت. مقامات، ارتش و روزنامههای این رژیم پس از یکماه تجاوز و در هنگام پذیرش آتشبس به عدم دستیابی به این اهداف و تسلیم در برابر خواسته فلسطینیها اعتراف کردند.
این اهداف اعلام شده عبارت بودند از:
1- خاموش کردن پایگاههای پرتاب موشکهای مقاومت (در جریان نبرد اخیر، (قبل از آتشبس سه روزه) فلسطینیها حدود 5610 موشک، راکت و خمپاره به سوی مراکز مهم رژیم صهیونیستی و به ویژه برای اولینبار به تلآویو، حیفا و دیمونا (مرکز اتمی اسرائیل) شلیک و ترس و وحشت زیادی را بر سرزمینهای اشغالی حکمفرما کردند. تلفات رژیم صهیونیستی در این نبرد نسبت به نبردهای قبلی بیسابقه بود، هر چند این رژیم اخبار مربوط به آن را به شدت سانسور میکرد. این رژیم ضمن پذیرش به هلاکت رسیدن فرمانده تیپ گولانی کشته شدن 66 نظامی خود را تایید کرد، اما فلسطینیها این تعداد را 150 نفر اعلام نمودند. برخی منابع نیز تعداد کشتهها را بسیار بیشتر دانسته و از جمله الشرق الاوسط از کشته شدن 497 سرباز و 113 افسر اسرائیلی تا اواسط نبرد خبر داد).
2- خلع سلاح کامل مقاومت فلسطین
3- تخریب کانالهای زیرزمینی دسترسی فلسطینیها به داخل سرزمینهای تحت اشغال رژیم صهیونیستی ( حمله پیاپی کماندوهای فلسطینی از طریق حفر کانالهای مخفی زیرزمینی متعدد به پشت نیروهای دشمن و زدن ضربات خردکننده به نظامیان متجاوز و حتی حمله به پادگانها در عمق خاک رژیم صهیونیستی).
4-تقدیم نوار غزه به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان در ساحل غربی رود اردن (محمود عباس پس از مرگ یاسر عرفات با حمایت غربیها در یک انتخابات تک کاندیدایی فرمایشی که حماس آن را تحریم کرده بود در ساحل غربی رود اردن به ریاست تشکیلات خودگردان رسید، در حالی که جنبش مقاومت اسلامی یا حماس با آرمان و راهبرد اسلامی و با هدف آزادسازی تمامی سرزمین فلسطین با رای مردم در نوار 360 کیلومتر مربعی غزه به قدرت رسید).
ج- پایان دوران قدرتنمایی رژیم صهیونیستی و آشکار شدن شکننده بودن این رژیم در مقابل فلسطینیها و نیروهای مقاومت در منطقه.
این واقعیتها تاثیر خود را بر دولتها و رهبران سیاسی و افکارعمومی جهانی به جا میگذارد و تأثیر افکار عمومی بر تصمیمگیریهای محافل سیاسی جهان آشکار است.
بدین ترتیب نابودی رژیم صهیونیستی هر روز به واقعیت نزدیکتر میشود، (حتی هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا و استراتژیست معروف آمریکایی پس از مشاهده نبرد اخیر غزه گفته است که اسرائیل به زودی از بین خواهد رفت).
برای این امر دلایل متعددی وجود دارد:
1- محور مقاومت ضدصهیونیستی که با انقلاب اسلامی ایران پیوندی ناگسستنی دارد، شکستناپذیر است؛ زیرا رژیم صهیونیستی از سال 2006 که در نبرد 33 روزه از حزبالله لبنان شکست خورد، تاکنون در نبرد با حماس نیز 3بار شکست خورده و توطئههایش علیه محور مقاومت از جمله توطئهاش علیه دولت سوریه به شکست انجامیده و از هماکنون شکست توطئه تشکیل گروه هائی مانند داعش با همکاری ارتجاع عرب ( که به اعتراف خانم کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا برای تشکیل این گروه، مسئولین آمریکایی به 60 کشور جهان رفت و آمد کردند) برای ایجاد آشوب و ناامنی فرقهای در منطقه و از جمله در سوریه و عراق نیز مشخص است.
2- رژیم صهیونیستی رژیمی جعلی، بیهویت و بیمبنا، بیملت و با سیاستها و توطئههای استعماری جهانی انگلیس، آمریکا و ... ایجاد شده است. در واقع یهودیان در این رژیم به معنای واقعی کلمه یک ملت نیستند و همانطور که در کتاب خزران آمده است هر فردی در این رژیم نشانههای نژادی ملتی و کشوری را دارد که از آنجا آمده است.
3- جغرافیای سیاسی منطقه به گونهای است که وصله ناچسب یعنی رژیم جعلی صهیونیستی را از پیکره خود خارج خواهد کرد و اسرائیل در دریایی از مسلمان غرق و محو خواهد شد.
4- رژیم صهیونیستی در مقابل موج حرکت جهانی مردمی علیه خود حرفی برای گفتن ندارد و نمیتواند بر کارنامه سیاه خود در قتل عامها (که نمونههای آن را در دیریاسین، کفرقاسم، کفرمتی، صبرا و شتیلا و... دیده و هماکنون در شجاعیه و نقاط مختلف غزه میبینیم) سرپوش بگذارد.
5- اساسا صهیونیستها افرادی ترسو، پولپسند و بسیار فریبکار هستند (در توضیح فریبکاری آنها حتی بعید نیست که سرنگونی هواپیمای مسافربری مالزیایی بر فراز اوکراین که اندکی قبل از آغاز حمله رژیم صهیونیستی به غزه صورت گرفت، توسط عوامل صهیونیستها در دولت فعلی اوکراین- که توسط یک حرکت شبه کودتا توسط غربگرایان علیه دولت قانونی یانوکوویچ روی کارآمد- و به منظور تحتالشعاع قرار دادن تجاوزات اسرائیل در غزه صورت گرفته باشد). برخی از این ویژگیها- ترسویی شدید- به ویژه در زمان بحران خود را به گونههای مختلف و از جمله مهاجرت معکوس نشان داده و آنها را به سوی نابودی سریعتر به پیش میبرد.
6- برخلاف تبلیغات گسترده رژیم صهیونیستی و حامیانش، سپر دفاع ضد موشکی یا به اصطلاح گنبد آهنین که با کمک فنی و مالی برای مقابله با حملات موشکی مقاومت ایجاد شده ناتوانی خود را در خنثی کردن حملات نشان داده و رسوایی ببار آورده است. در نبرد اخیر این سامانه درصد اندکی از موشکها را رهگیری کرد ضمن اینکه بهرهگیری از آن نیز بسیار پرهزینه است.
7- جمعیت فلسطین در نوار غزه حدود 1/800/000 نفر است. آنها که در یک باریکه 40 کیلومتری هزاران بار حمله ددمنشانه این رژیم را تحمل نمودند، با مقاومت دلیرانه و از جانگذشتگی شکستناپذیر شده و روحیه صهیونیستها و حامیانشان را خرد نمودهاند.
فلسطینیها به مرور زمان قدرت و توان نظامی بیشتری به دست میآورند. مسلح شدن بیشتر و قویتر فلسطینیها و همانطور که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند مسلح شدن مردم در ساحلغربی رود اردن نیز یکی از کلیدهای پیروزی بر این رژیم است. حملات دقیق از طریق پهپادها (که برای اولینبار توسط فلسطینیها بر فراز وزارت جنگ رژیم صهیونیستی به پرواز درآمدند) و حملات دقیقتر موشکی با موشکهای مخربتر باید متوجه تلآویو، مراکز نظامی (پادگانها، ناوچههای نیروی دریایی و...)، مراکز اقتصادی، مراکز سیاسی و مرکز اتمی دیمونا بوده و حتی طرحهایی برای اشغال این مراکز توسط کماندوها و یا حملات مسلحانه هزاران نفری فلسطینیها در صورت حمله مجدد اسرائیل وجود داشته باشد تا شیرازه امور به سرعت گسیخته و ابتکار عمل در دست فلسطینیها قرار گیرد. این امر هر چند در مراحل اولیه به صورت تاکتیکی خواهد بود، اما همگان به ویژه دولتهای غربی حامی اسرائیل را به این نتیجه خواهد رساند که کار این رژیم تمام شده است و باید آن را به طور کامل جمع کنند. تزلزل و اختلافات رژیمهای حامی اسرائیل در حمله اخیر علیه غزه به خوبی نمایان بود.
8- محور مقاومت در منطقه باید در یارگیریهای منطقهای و جهانی با محور فلسطین درنگ نکند و برای دفع توطئههای رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب (عربستان، امارات، قطر، اردن و...) که با همکاری کشورهای دیگری مانند ترکیه فرصتطلب انجام میشود طرحهای راهبردی دقیق و آماده داشته باشد. در مسیر حوادث منطقهای و جهانی همیشه، لحظههایی پدید میآید که میتوان بهترین استفادهها را از آنها برد.