شادی مدرس، فعال محیط زیست در صفحه فیسبوک خود نوشت:
دشت ارژن، زیستگاه اصلی شیر ایرانی، به واسطه شکار، طعمه مسموم و قطع درختان جنگلها از اوایل دهه 40 میلادی برای همیشه با شیر ایرانی، گونه بومی سرزمین ایران وداع گفت و از آن به بعد هیچ گزارشی مبنی بر مشاهده شیر در ایران ثبت نشد.
روز جهانی شیر، بهانه مناسبی است تا سراغی بگیریم از شیرهای سرزمینمان. سرزمینی که در آن شیر آفریقایی جایگزین شیر ایرانی شده و زیستگاه باشکوهی چون دشت ارژن جای خود را به قفسهایی مخوف و خفت بار برای این مخلوقات با ابهت داده است.
داریوش، پیرترین قربانی حیوان آزاری در ایران
داریوش نام شیری است که حدود 15 سال است برای سیرک قهرمانی کار میکند و به گفته مالک سیرک، پدر تمام شیرهای اوست. شیری با چشمان ملتهب و قرمزرنگ، استخوانهای بیرون زده، پشت خمیده و صورتی زخمی و دندانهایی از بیخ شکسته. شیری که با طنین صدای مالک سیرک، در گوشه قفس پناه میگیرد تا از تکرارخاطره شکسته شدن دندانهایش توسط میله فلزی در امان باشد. شیری که سالهاست آرواره های بیجانش توسط دستان تنومند محمدعلی قهرمانی باز میشود تا سر او را در دهان بدون دندانش جای دهد و تماشاچیان به وجد بیایند و دوباره به قفس باز گردد: کنار خانواده اش. کنار همان 28 شیر معروف که در سفر سیرک قهرمانی به قشم روی هم انبار شده بودند و تصاویرشان دل هر بیننده ای را به درد آورد. همه آن شیرها امروز در پارک نبوت کرج آماده اجرای برنامه هستند.
صادرات شیر داریم
از آنجایی که شیر به نسبت دیگر گربه سانان از میزان زاد و ولد بالایی برخواردا است تکثیر و توله کشی از شیر برای گروهی، مبنع درآمد قابل توجهی به شمار میرود. توله های متولد شده یا برای کار در سیرکها و معرکه گیریها تربیت میشوند، یا روانه باغ وحشها میشوند یا بدتر از همه به اشخاص علاقمند جهت نگهداری در ویلاها و باغها فروخته میشوند و یا به گفته خود تکثیر کنندگان، صادر میشوند. قاچاق توله شیر از طریق مرزها به کشورهای اطراف خصوصا پاکستان و عراق این روزها رونق زیادی دارد.
اسارتگاه های مخوف و ابدی شیرهای آفریقایی در ایران
باغ وحشهای بابلسر، شیراز و مشهد تکثیرکنندگان اصلی شیر آفریقایی در ایران به شمار میروند. باغ وحش هایی که از لحاظ جایگاه، تغذیه، بهداشت نه تنها به جای باغ وحش به دوزخ حیوانات بیشتر شباهت دارند بلکه سلامت بازدیدکنندگان خصوصا کودکان را به شدت تهدید میکنند. آتش زدن یال شیر باغ وحش وکیل آباد مشهد توسط بازدیدکنندگان و عدم رسیدگی به موقع نگهبانان را هم که بگذاریم جزو موارد استثنا، آلودگی شدید و بوی تعفن این باغ وحش ها، ظرفها خالی آب جلوی این گربه سانان و جمجمه های الاغ و گاها استخوان سگ، ابتدایی ترین اشکالاتی است که میتوان به این باغ وحشها گرفت. شیرهایی با شکمهای برآمده و چشمان خون آلود که در جستجوی سایه باریکی هستند تا از آفتاب سوزان تابستان در امان باشند شبهه بیمار بودن این حیوانات را در ذهن بیننده بر می انگیزد. چه آنکه چندی پیش، گزارشی از آلوده بودن شیرهای یکی از این باغ وحشها به بیماری سرطان خون ویروسی گربه سانان هم منتشر شد.
عفونت پنجه و خواب ابدی
روز جهانی شیر، بهانه ایست تا نامی ببریم از شیر باغ وحش کرمان. شیری که در زمستان 92 پس از درگیری با شیرهای نر بعلت کمبود فضا، و ایجاد زخمی در پنجه اش، به دلیل عدم رسیدگی دچار عفونت شدید پنجه شد و به بهانه گسترش عفونت در بدنش، به راحتی توسط دامپزشکان برای همیشه به خوابی آرام رفت. به مرگی اجباری تا پس از تاکسیدرمی شدن در موزه نگهداری شود.
و یا شیر باغ وحش زابل که در اردیبهشت ماه 93 پس از گذشت حدود ۴ ماه از زخمی شدن چشمش در اثر تعلل دامپزشکان عفونت آنقدر پیشرفت کرده که منجر به تخلیه چشم شد. در دلایل متفاوتی ارائه شده است. مجتبی نورا، از فعالان محیط زیست در استان سیستان و بلوچستان، در مورد عدم درمان به موقع این شیر گفته است :"رئیس دانشگاه زابل می گوید ماده بیهوشی داریم و تنها تفنگ برای شلیک نیاز داریم. از طرف دیگر محیط زیست استان می گوید تفنگ نداریم و باید از تهران بیاوریم."
به امید روزی که اگر شیر ایرانی در دشت ارژن خودنمایی نمیکند لااقل شیر آفریقایی، این مخلوق بیگناه خداوند که در سرزمینمان میهمان است را در زندانها مخوف خودخواهی و منفعت طلبیمان در انتظار مرگ ننشانیم.