ایرج فاضل، وزیر پیشین علوم و بهداشت در شرق نوشت:
روز اول شهریور را بهدلیل زادروز حکیم بزرگ، «بوعلیسینا» روز پزشک نامگذاری کردهاند. من تصور نمیکنم که پزشک نیاز به روز داشته باشد. معمولا نامگذاری روزها برای حرفهها و گروههایی است که جامعه آن را زیاد نمیشناسد و با این کار سعی میکنند که تلاش و توان تخصصی افراد آن حرفه را به اجتماع بشناسانند. عمر طبابت به اندازه عمر بیماری است و طبابت چیزی نیست که با نامگذاری یکروز خاص بتوان زحمات تلاشگران این قشر را متذکر شد. بهنظر نگارنده چیزی که لازم است، نامگذاری روزی به نام «اخلاق پزشکی» است.
آنچه بسیار نیاز داریم - نهتنها در رشته پزشکی- اخلاق و انسانیت است؛ مولفهای که جامعه از کمبود آن رنج میبرد. دروغگویی، اختلاس، انحراف و همه اینگونه مسایلی که جامعه ما به شدت گرفتار آن است و خسران عظیمی به همراه دارد، باید مسوولان کشور را نگران کند. متاسفانه در پزشکی نیز گاهی شکایتهایی صورت میگیرد که برخی از آنها بحق است، ولی از این مساله اظهار تاسف میکنم. بهعنوان پزشک از این شکایتها خجالت میکشم و آرزو میکنم که هیچوقت کسی از همکاران من و از من شکایتی نداشته باشد.
جامعه پزشکی بهدلیل حساسبودن حرفهاش باید سخت به اصول و اخلاق پزشکی معتقد باشد. ما باید این را بدانیم که خدمتگزار مردم هستیم و من با رفتار خود باید این احساس را در بیمار ایجاد کنم که او شخصیت بسیار مهمی است. باید بیشترین احترام، خضوع و خشوع را در مقابل هر مریض از هر طبقهای داشته باشم و سعی کنم اگر در درمان بیماری وی ناتوان هستم ولی او را راضی و خشنود از مطب روانه خانه کنم. این حداقل کاری است که میتوان انجام داد. غرور در برابر بیماران وحشتانگیز است و باید فروتنی جایگزین آن شود. هرگز و تحت هیچ شرایطی دوبیمار را در حضور همدیگر و با هم معاینه نکنیم. بیماران بسیار علاقه دارند که اسرارشان را فرد دیگری جز پزشک معالج وی نداند.
من زمانی که میشنوم در برخی مطبها چهار، پنجبیمار را با یکدیگر ویزیت میکنند مو به تنم راست میشود؛ بهنظر من این پزشکی نیست. این نوعی سوداگری خجالتآور است که باید ریشهکن شود. هر بیمار باید با دقت کافی و در شرایط اختصاصی ویزیت شود. میدانم که در عمل عدهای میگویند: با این تعرفهها چطور میشود اینگونه کارکرد؟ پاسخ میدهم که با همین تعرفهها هم باید دقیق طبابت کرد. اگرچه نیز باید تلاش کنیم تا تعرفهها عادلانه باشد. احترام به بیمار و کرامت فراموش شده انسانی در کشور را حداقل با پزشکان باید احیا کنیم. در مجموع مراقب شرایط بیمار باشیم. در زمینههای مادی از نظر اینکه ویزیت را از افرادی که توان و بضاعت کافی ندارند با رعایت احوال آنان بگیریم یا اصلا دریافت نکنیم. امیدوارم درگیر مسایل حقیر در این حرفه شریف نشویم. گاه میشنوم که بحثهایی میشود مبنی براینکه عدهای از پزشکان بهدنبال تجارت هستند و از مسیر پزشکی خارج شدهاند. بهنظر من هر پزشک مجاز و مختار است که اگر زندگی و معیشت او از حرفه پزشکی تامین نمیشود از مسیر مناسب دیگری آن را تامین کند و بیشک بهدلیل تحصیلاتی که انجام داده است میتواند موفق هم باشد اما تجارت با پزشکی جور درنمیآید.
اگر پزشکی بخواهد ثروتمند شود راههای زیادی وجود دارد ولی اینکه هر فردی بخواهد از طریق پزشکی ثروتمند شود به ناچار به بیماران فشار وارد خواهد کرد. یکی از رموز و اسرار پزشک موفق این است که بلندپرواز و دارای آرزوهای بسیار بزرگ نباشد و یکزندگی معمولی و سالم بسازد. در این صورت هیچگاه در حق بیمار اجحاف نخواهد کرد. در پایان میخواهم سخنی با «رزیدنت»های عزیز داشته باشم. حدود 25سال قبل به اصفهان سفر کردم. با رییس دانشگاه وقت از خیابانی میگذشتیم و عمارت و باغی توجهم را جلب کرد، جویا شدم که این فضا متعلق به چه کسی است؟ ایشان گفت که متعلق به یکی از جراحان بزرگ قدیمی بوده است. وی نقلقول میکرد که آن استاد فقید به شاگردانش میگفت: «پزشکی آشی بوده که بزرگان خوردهاند و ما اکنون ته ظرف آن را پاک میکنیم.» ولی من حرفه پزشکی را به جوانان توصیه میکنم نه بهخاطر مسایل مادی بلکه بهخاطر قداست و زیبایی و تاثیرگذاری این حرفه باید آن را انتخاب کنند و از همین لحظه بدانند که باید با قناعت زندگی کنند. روز پزشک را به همکاران عزیزم که سنگینترین و پرمسوولیتترین فعالیتها در سراسر کشور را برعهده دارند، تبریک میگویم و برای فردفرد آنها تندرستی و موفقیت آرزو میکنم.