عنان کار تا آنجا از دست رفته که اگر به اوضاع دو سال پیش هم بازگردیم (زمانی که ایرادی متوجه عملکردمان نبود) باز مشکل حل نخواهد شد و باید انتظار اعمال محرومیتهایی را بکشیم که تلخند!
به گزارش «تابناک»، دو سال است که حضور زنان در ورزشگاههای کشورمان ـ که تا دور پایانی مسابقات انتخابی لیگ جهانی والیبال در برخی رشتههای ورزشی مثل والیبال و بسکتبال پذیرفته و در برخی دیگر چون فوتبال و کشتی محل اشکال بود ـ مهر ممنوعیت نیمه مطلق خورده و آنچنان مخالفتهایی به همراه آورده که خبر میرسد، به زودی پیامدهای سختی برای ورزش کشورمان خواهد آورد.
اگر تا پیش از این در جوامع بینالمللی از راه ندادن زنان به ورزشگاهها در کشورمان، به اختلاف فرهنگی نام برده میشد و یا کسی با آن مشکل نداشت یا این مشکل را به روی خود نمیآورد، اکنون تهدید به گرفتن میزبانی و مجوز ندادن بازی در ورزشگاههای ایران، به شدت ورزش قهرمانی کشورمان را تحت تأثیر قرار داده است.
شاید این مشکل از آنجا خیلی مطرح شد که در دور اخیر مسابقات لیگ جهانی والیبال، در دیداری که مقابل برزیل به میزبانی کشورمان برگزار میشد، برخی زنان ایرانی به همراه زنان خارجی وارد ورزشگاه شدند تا تعارضی عجیب ـ که در اعمال قوانین در کشورمان وجود دارد ـ آشکار شود؛ تنها زنان ایرانی اجازه حضور در ورزشگاه ندارند و زنان خارجی با ممنوعیتی در این زمینه روبهرو نیستند!
شاید همین نکته اعجاب برانگیز بود که موجب شد، تیمهای حریف تیم ملی والیبال کشورمان هم به عدم حضور زنان در استادیوم واکنش نشان داده و اوضاع به حدی بغرنج شود که گویا بازگشت به دو سال پیش هم نمیتواند بحث را به پایان برساند؛ یعنی اگر به روزی بازگردیم که زنان ایرانی حق حضور دیدن مستقیم رقابتهای والیبال و بسکتبال را داشتند و هیچ مشکلی پدید نمیآمد، باز هم به نظر نمیرسد موضوع مطرح در برخی مجامع جهانی ورزش به فراموشی سپرده شود.
بدین ترتیب، گویا شتابی که برای ممنوع اعلام کردن حضور بانوان در استادیومها کردیم ـ چون به عواقب این تصمیم نیندیشیده بودیم ـ نوعی بیتدبیری پدید آورد که میتواند مشکلات ناشی از آن در آیندهای نه چندان دور، گریبانگیر ما شود؛ اشتباهی که بعدها با طرح موضوع تصمیمگیری در این باره، به انواع و اقسام از زبان مسئولان، مهر تأیید خورد تا گره ماجرا، کورتر از پیش شود.
اگر روزی انتقاد مدیر مسئول یک روزنامه مشهور در سرمقالهاش از حضور زنان در ورزشگاه، جرقه مخالفتها با این اتفاق را زد و بعدها از زبان فرمانده نیروی انتظامی، ممنوعیت این رویداد اعلام شد و افرادی در دفاع از آن تصمیم سخن گفتند، بعدها که چارهجویی درباره این ماجرا مطرح شد، برخی آنچنان تند رفتند که حاشیههای ماجرا، داغتر از متن شد.
واکنش چند تن از نمایندگان خانم در مجلس و برخی مسئولان عرصه تصمیمگیری برای زنان، اینقدر تند بود که شاید «واکنش» لقب دادن آنها، کمرنگ کردن تندیشان باشد؛ آنجا که حضور زنان در ورزشگاهها اضافه دانسته شد و کار زنان به گفته برخی، شستوشو و کار منزل، بچهدار شدن و مراقبت از شوهر خوانده شد، نه حضور در ورزشگاه و حتی اشتغال در جامعه!
ماجرا به اینجا هم که رسید، باز برخی از خط و خطوط ذهنی خود کوتاه نیامدند و تنها به خواستههای خود اندیشیدند؛ غافل از آنکه این خط میتواند به محرومیت کشورمان از میزبانی مسابقات منجر شود که شاید عوارض ناشی از آن بسیار شدید و ناخوش باشد و اثرات نامطلوب بسیاری در جامعه از خود به جای بگذارد.
تصور کنید تیم ملی والیبال کشورمان مجبور شود میزبانی خود را در کشور دیگری برگزار کرده و با محروم شدن از موج کرکننده تماشاگران خودی، آسیب ببیند، یا فوتبالیستهای کشورمان مجبور باشند چنین وضعی را تحمل کرده و از اندک هوادارانی که به استادیوم میروند هم بیبهره بمانند، یا کشتیگیران از میزبانی جام جهانی یا مسابقات ریز و درشت دیگر محروم شوند و... .
شاید همین نگرانیها موجب شده که مسئولان وزارت ورزش و جوانان که بیش از دیگران درگیر ماجرا هستند، در میان موج مخالفان ورود زنان به ورزشگاهها، ترجیح دهند میانه ماجرا را گرفته و برای حل و فصل آن ورود کنند تا از این نهاد خبر برسد که تدوین قانون حضور بانوان در ورزشگاهها به تعامل دیگر نهادها پیگیری میشود.
عبدالحمید احمدی، معاون فرهنگی، پژوهشی و آموزشی وزیر ورزش و جوانان، در حالی این خبر را بیان میکند که احتمالا خود وی بهتر از هر کسی میداند، کمتر تعاملی در این عرصه وجود دارد و اگر نگوییم جبر جهانی اثر گذاشته، دست کم دوراندیشی حکم میکند برای فرار از محرومیت مسابقات ورزشی در آینده، در تصمیمات خود تجدید نظر کرده و تلاش کنیم از افراط و تفریطها پرهیز کنیم.
عقل سلیم حکم میکند از اتفاقی که یک بار موجب شد، محرومیت یک ساله گریبان فدراسیون فوتبال کشورمان را بگیرد، پرهیز کرده و نگذاریم چنین رویدادی در سطح بزرگتر و برای کل ورزش کشورمان رقم بخورد و در این راستا، نخستین گام، فراموش کردن گذشته این ماجرا و سابقه اظهارنظرهای تصمیم گیران این عرصه است که تا کنون یا سکوت کرده یا مواضعی به زبان آورده بودند که عجیب بود.
به عبارت بهتر، باید از این موضوع که اشتباه چه کسی در کار گره انداخته و چه عواملی در پدید آمدن وضع کنونی سهیم بودهاند، وقت آن رسیده که همه برای حذر از بحرانی که نزدیک به نظر میرسد، تلاش کنیم و زمینهای فراهم آوریم که هم نظر مجامع جهانی تأمین و هم دغدغههای داخلی چارهجویی شود که معنای تلویحی آن، تصویب قانون ورود بانوان ایرانی به ورزشگاهها با لحاظ مقدمات و پیشدرآمدهای لازم است.