زندگی دستفروشان در هراس ماموران سد معبر

بیچاره‌ام کردن خانم. هر چی می‌آرم می‌برن. یک روز 800 تومان، یک روز یک میلیون، یک روز سه میلیون... هر چی باشه می‌برن. قبلا کلی گل می‌آوردم اما حالا فقط همین دو تا سطل رو می‌آرم. ولی همین رو هم می‌برند. روز مادر پنج میلیون تومان گل بردند و هر چی التماس کردم پس ندادن. حسابی هم کتک خوردم.
کد خبر: ۴۳۰۳۲۳
|
۰۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۰ 30 August 2014
|
5846 بازدید
بوی گل‌هایش پیاده‌رو را پر می‌کرد. 10 تا و گاهی 20 تا سطل پر از گل گوشه میدان صنعت می‌چید و مشتری‌های خودش را داشت؛ کسانی که می‌خواستند گل‌های تازه بخرند اما نه با قیمت بالای گل‌فروشی‌ها.

حالا می‌گوید روزی بیشتر از دو تا سطل گل نمی‌آورد مبادا شهرداری وسایلش را جمع کند و ببرد و باز به او خسارت سنگین بزند. می‌داند کارش قانونی نیست اما چاره‌ای ندارد. مغازه‌ای در کار نیست و او 13 سال است که کنار خیابان گل‌فروشی می‌کند. وعده‌وعید شهرداری برای ساختن بازارچه به جایی نرسیده است.
اسم شهرداری را که می‌شنود چشم‌هایش را می‌بندد، سرش را به عقب می‌برد و تکان‌تکان می‌دهد، یعنی نگو و نپرس...

«بیچاره‌ام کردن خانم. هر چی می‌آرم می‌برن. یک روز 800 تومان، یک روز یک میلیون، یک روز سه میلیون... هر چی باشه می‌برن. قبلا کلی گل می‌آوردم اما حالا فقط همین دو تا سطل رو می‌آرم. ولی همین رو هم می‌برند. روز مادر پنج میلیون تومان گل بردند و هر چی التماس کردم پس ندادن. حسابی هم کتک خوردم.»

با لهجه آذری‌اش می‌گوید که قبل از گل‌فروشی کارگری می‌کرده و دو تا بچه دوقلو دارد. برادرش هم گل‌فروش است. اگر بشود کاسبی کرد و گل‌ها را از راهی شدن به انبار شهرداری در امان نگه داشت با همدیگر روزی 50 تومان درمی‌آورند و زندگی می‌چرخد. می‌گوید بارها از ماموران سد معبر کتک خورده و مقاومت کرده اما باز هم گل‌ها را برده‌اند.

او سد معبری‌ها را مامور شهرداری می‌شناسد و چیزی از شرکت‌های پیمانکاری نشنیده. معمولا نمی‌تواند آنها را با پرداخت پول منصرف کند. می‌گوید: «پولی نیست خانم! می‌زنند و می‌برند. تا پارسال اون طرف میدون بودم. خیلی بهتر بود. جدیدا بیشتر می‌برن شنیدین که یه راننده رو هم جلوی چشم بچه‌اش کشتن؟» سر و صدای قتل راننده وانت به گوش او رسیده.

حادثه‌ای که شانزدهم مرداد‌ماه رخ داد و علی چراغی راننده وانت که همراه پسر 13 ساله‌اش مشغول جمع‌آوری ضایعات در حاشیه اتوبان شهید باقری بود توسط ماموران شرکت پیمانکار شهرداری به قتل رسید. این دستفروش می‌گوید از بعد آن ماجرا بگیر‌وببند بیشتر هم شد. گاهی اوضاع برای مدتی آرام است و بعد دوباره پیدایشان می‌شود.

کمی آن‌طرف‌تر کنار پایه‌های پل هوایی، مردی که دو رگال مانتو کنار پل چیده هم از قتل راننده می‌گوید و با آب‌وتاب توضیح می‌دهد: «اینا قلدرترین و ناجورترین آدم‌ها رو می‌ذارن برای رفع سد معبر. الان هفت میلیون تومان جنس من مونده توی شهرداری. اومدن با دعوا و کتک‌کاری بردن و هنوز بعد از یک ماه پس ندادن.» او لهجه شمالی دارد. همکارش کنار دستش نشسته و هرچه می‌گوید تایید می‌کند. می‌گوید 10 سال است دستفروش است. مانتوها را از بازار دانه‌ای 13 هزار تومان می‌خرد و 16 هزار تومان می‌فروشد.

می‌گوید مردم جنس ارزان می‌خواهند و او مشتری‌های خودش را دارد. او هم دل پری از شهرداری دارد: «هر پنج باری که می‌آین سه بار زد و خورد می‌شه و دو بارش با پول حل می‌شه. وقتی می‌برن می‌گن به شرطی پس می‌دیم که دیگه اینجا پیدات نشه. ولی من کجا باید برم؟ چند سال پیش حرف بازارچه زدن با ما ولی خبری نشد. این بازارهایی هم که الان هست 80 درصد به آشناهاشون می‌دن. اگه چیزی به ما برسه باید 25 تومان در روز پول واسه سه متر جا بدیم. معلوم نیست تا شب 50 تومان سود کنیم یا نکنیم. چی می‌مونه برامون؟» 300 هزار تومان اجاره ‌خانه، قبض آب، برق و تلفن و... همه را ردیف می‌کند و می‌گوید: «دروغ نگم ماهی یک تومان در میاد از این کار. با این همه خرج همش دردسره.»

مرد میوه‌فروشی که تازه چند روز است بساطش را به این میدان آورده، می‌گوید همین امروز ترازو و نصف بارش را شهرداری برد. 26 ساله است و تازه دستفروشی را شروع کرده. پیش از این بیکار بوده. حالا در فرحزاد زندگی می‌کند و باید نان خانواده‌اش را از میوه‌فروشی کنار خیابان بدهد. سیب‌ها و هلو انجیری‌هایش مانده و بقیه جنس‌ها رفته: «100 تومان ترازوم رو بردن، تقریبا 100 تومان هم میوه.» می‌گوید مقاومت نکرده که کتک نخورد: «بهشون گفتم خودم جمع می‌کنم. دیگه ول کردن و بقیه رو نبردن.» او هنوز اول کار است و چندان نمی‌داند با ماموران چه کار باید بکند ولی می‌گوید مقاومت نمی‌کند که دردسر درست نشود. جنس هم کم می‌آورد که اگر بردند خسارت سنگین نخورد.

کنار پایه‌های پل هوایی در میدان هفت‌تیر، زن میانسالی واکس، بند و کفی کفش می‌فروشد. در بساطش خرده‌ریزهای دیگر هم پیدا می‌شود؛ قطب‌نما، ساعت، فندک و...
اسم شهرداری که می‌آید چشم‌های زاغش را نازک می‌کند و می‌گوید: «می‌برن و دیگه پس نمی‌دن. جنس‌های منو خیلی بردن. از همین جا بردن.» دستفروش‌های دیگر میدان هم با او هم‌نظرند. اغلب در برخورد با ماموران شهرداری قید وسایلشان را زده‌اند تا کتک نخورند.

همه آنها ماموران سد معبر را عوامل شهرداری می‌دانند و از شرکت‌های پیمانکار شهرداری چیزی نمی‌دانند. ماجرای قتل راننده وانت دهان به دهان به آنها رسیده و هر کدام چیزی درباره ماجرا می‌گوید. چنان که نمایندگان شورای شهر در گزارش خود گفته‌اند ماموران شرکت تلاشگران سرزمین طلایی در برخورد با راننده وانت او را به قتل رسانده‌اند.

شرکت تلاشگران سرزمین طلایی که اتهام قتل راننده وانت را پذیرفته است در میان شرکت‌های پیمانکار شهرداری قرار دارد.

ف.م متولد 1362 فرزند «پ» به‌عنوان مدیرعامل و ل.م متولد 1359 خواهر او به‌عنوان رییس هیات‌مدیره در راس این شرکت قرار دارند. ش.ش نیز نایب رییس هیات مدیره این شرکت است؛ شرکتی که تقریبا همزمان با شهردار شدن قالیباف در سال 1385 آغاز به کار کرده است.

«شرکت تلاشگران سرزمین طلایی سهامی خاص» در 27 اردیبهشت‌ماه سال 1385 به شناسه ملی 10103105761 و شماره ثبت 271177 به ثبت رسیده است. (سازمان ثبت اسناد و املاک کشور) «شرکت تلاشگران سرزمین طلایی با مسوولیت محدود» یک‌بار در سال 5 /9/ 86 به استناد صورتجلسه مجمع عمومی شرکا اعضای هیات‌مدیره خود را تعیین کرده است. (روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، 3 /11/ 86) «شرکت تلاشگران سرزمین طلایی با مسوولیت محدود» بار دیگر در 28/4/91 به استناد صورتجلسه مجمع عمومی شرکا تصمیمات جدید درباره اعضای هیات‌مدیره اتخاذ کرده و اعضای جدید را معرفی کرده است که برخی از آنها نسبت خانوادگی با یکدیگر دارند و دو خواهر در سمت‌های رییس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت منصوب شده‌اند. (روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، 13 /7 /91) در تاریخ 26 /10/ 92 آگهی دیگری به ثبت رسیده است مبنی بر اینکه «شرکت تلاشگران سرزمین طلایی سهامی خاص» بازرسان خود را انتخاب کرده است. (روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، 27 /11/ 92)

بنا به گزارش نمایندگان شورای شهر، چهار نفر در رابطه با این حادثه دستگیر شده‌اند اما هنوز جزییات بیشتری درباره پیگیری این پرونده گزارش نشده است.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟