شاید در وهله نخست این گونه به نظر آید که مایکروسافت و اپل دو غول بزرگ دنیای فنآوری و IT در یک راستا گام برمیدارند و کارهای آنها بنا به یکسری از اصول مشخص و از پیش تعریف شده است. البته تا حد بسیاری این گونه نیز هست؛ اما این دو در استراتژیهای خود به شدت با هم متفاوتند و رویکردهای متفاوتی را در قبال بازار و مشتریان در دستور کار خود دارند.
به گزارش «تابناک» اگر بخواهیم خلاصه بگوییم، مایکروسافت بازار را از بالا به پایین نگاه میکند، ولی رویکرد اپل کاملا
برعکس و از پایین به بالاست. بگذارید بیشتر توضیح دهیم؛
استراتژی مایکروسافت پیرامون این نکته متمرکز شده که همه افراد به همه جور ابزاری برای فعالیتهای خود نیاز دارند، بدون توجه به اینکه این افراد چه کسانی هستند. در نتیجه مایکروسافت و همه همکاران این شرکت از جمله اینتل تولیدات خود را پیرامون این استراتژی و رویکرد متمرکز کردهاند.
به همین دلیل است که رویکرد ۲ در ۱ را در بیشتر کارهای مایکروسافت میبینیم؛ برای نمونه، در تولید Surface. پرسش اینجاست که این یک تبلت است یا لپتاپ؟ از دیدگاه مایکروسافت هیچ فرقی ندارد: هرگاه بخواهید یک لپتاپ است و هر زمان که اراده کنید، یک تبلت. مایکروسافت به این موضوع اعتقاد دارد و مشتری را در راستایی نگه میدارد که بتواند همه نیازهای خود را پوشش دهد.
در آن سوی اپل نگاهی از پایین به بالا دارد. زمانی که در سال ۲۰۱۰ استیو جابز فقید برای نخستین بار iPad را معرفی کرد، نخستین نکتهای که در نظر داشت، این بود که این یک دستگاه مصرفی است. به همین دلیل همه تبلیغاتی که پیرامون iPad صورت میگرفت، بر جنبه کاربردی و مصرفی آن تأکید داشت. تنها طی یک سال اخیر است که اپل جنبه «تولید» و خلاقیت را در خط تولید تبلتهای خود مد نظر قرار داده است.
توجه داشته باشید که این تفاوت استراتژی حتی در ادبیات این دو نیز دیده میشود. برای مایکروسافت واژه تولید و بهرهوری یا Productivity مد نظر است، در حالی که اپل واژه ابتکار و خلاقیت یا Creativity را در دستور کار دارد. مایکروسافت در تبلیغات خود مردمی را نشان میدهد که با Surface در حال کار و تولید هستند، در حالی که اپل افراد را در حین ایجاد خلاقیت و انجام کارهای جالب با iPad نشان میدهد.
به عبارتی روشنتر، مایکروسافت مشتریان را در حال تولید و بهره وری میداند، در حالی که اپل میخواهد مشتریان کمی استراحت کنند و کارهای جالب و خلاقانه با ابزارهای خود انجام دهند. این موضوع ذهنیت متفاوتی در مشتریان ایجاد میکند. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این موضوع منجر به موفقیت اپل در سالهای اخیر برای تسخیر بازار شده است.
تیم کوک، مدیر جدید اپل و تیم وی، این موضوع را مد نظر دارند که خط سیر iPad و iPhone باید کاملا متفاوت باشد. از این جهت که این دو دستگاه باید برای همان Creativity به کار روند، در حالی که اگر کسی به دنبال Productivity است، باید به سراغ Mac Book یا لپتاپ این شرکت برود.
اما در آن سوی و در مایکروسافت، ساتیا نادلا و تیم وی استراتژی خود را در پر کردن شکاف بین لپتاپ و تبلت برای بیرون کشیدن بیشترین قدرت Productivity در کاربران میبینند. این موضوع را در سیستم عامل مایکروسافت میبینیم. این سیستم عامل در حال حرکت به سمتی است که یک سیستم عامل یکپارچه برای PC لپتاپ، تبلت و گوشی هوشمند باشد.
هرچند مایکروسافت تا کنون از دو رقیب اصلی خود یعنی گوگل و اپل در بازار عقب مانده است، برخی کارشناسان بر این باورند که پافشاری مایکروسافت بر رویکرد خود، میتواند در سالهای آتی سهم این شرکت را در بازار تا حد بسیاری بهبود داده و به ثبات برساند. البته در این میان، هستند کسانی که میگویند، گوگل با Chromebook و اپل با Mac Book میتوانند این رؤیای مایکروسافت را به شدت و به شکلی جدی به چالش بکشند.