حدود سه هفته از رسانهاي شدن تخلفات برخي توليد كنندگان محصولات لبني در استفاده غيرمجاز از روغن پالم گذشته كه شايعاتي درباره وجود ويروسهاي موثر بر سيستم عصبي در يك محصول خاص و آلودگي مرگبار نوعي محصول وارداتي در شبكههاي مجازي دست به دست ميشود و آنقدر دامنه گستردهيي دارد كه وزير موقر بهداشت را هم به اعتراض واميدارد.
به گزارش اعتماد، سيد حسن قاضيزاده هاشمي از اعتماد مردم به اين شايعات ناراحت است و احساس ميكند كه اقدامات وزارت بهداشت در مقابل بازتاب گسترده تاثير اين شايعات كمرنگ خواهد شد.
اما اين اعتماد به چه قيمتي قابل احياست؟ هنوز يك هفته هم از انتشار هشدار عضو كميسيون اجتماعي مجلس درباره ورود هفت هزار و 500 تن توتون وارداتي آلوده به لارو سوسك «لازير درما» نگذشته و معلوم نيست اگر ايرج عبدي قدم پيش نميگذاشت تا از نامه رد و بدل شده بين مسوولان گمرك بندرعباس و شركت دخانيات پرده بردارد، چه كسي پاسخگوي علت ترخيص اين محموله وارداتي آلوده بود؟
هنوز هيچ مقام مسوولي نسبت به هشدار سازمان تحقيقاتي هندوستان درباره آلودگي محموله چاي صادراتي به ايران واكنش رسمي نشان نداده و تقلب توليدكنندگان محصولات لبني در استفاده غيرمجاز از روغن پالم هم زماني رسانهيي شد كه چند تن از اعضاي صنعت لبنيات واقعيت را با خبرنگاران در ميان گذاشتند. قدمهاي مسوولان و متوليان رسمي در ايران در كشف و پيگيري تقلبات و تخلفات صنايع غذايي كند است. ديناروند چندي قبل در گفتوگوي خود با «اعتماد» اذعان داشت كه «منابع ما محدود است. در مقابل 50 هزار پروانه ساخت فرآورده غذايي، 10 هزار توليدكننده و دو ميليون واحد عرضه، كل نيروهاي انساني ما در سازمان غذا دارو و معاونتهاي غذا داروي استانها، بيش از دو هزار نفر نيست و تمام آزمايشگاههاي ما قدرت آناليز ندارد.» در چنين شرايطي، وزير بهداشت شايد لازم است افزون بر ابراز ناراحتي، به واكاوي واقعيت علت بياعتمادي مردم به گزارشهاي رسمي نيز بپردازد.
جو عمومي جامعه ايراني البته به اين هشدارهاي مجازي عادت دارد زيرا بخشي از اين شايعهپراكنيها ميتواند مولود عملكرد دولتها هم باشد. مرور اخبار و شايعات چهار سال گذشته درباره مواد غذايي و واكنش و اقدام دولتها در سوي مقابل، ميتواند مصداقي بر اعطاي استحقاق به گروهي باشد كه در شبكههاي مجازي دست به نشر شايعات زده و به تماشاي جو ايجاد شده مينشينند. برنج، چاي، سوسيس و كالباس، شير، گوشت قرمز، توتون و فرآوردههاي لبني از جمله محصولاتي بودهاند كه ظرف چهار سال گذشته در مورد صحت كيفيت آنها ترديد و شكي روا داشته شده و علت اين اتفاق هم متوجه تعداد ناكافي ناظران دستگاههاي نظارتي، فعاليت سودجويانه رقباي توليدكنندگان اين محصولات، كوتاهي مسوولان وقت براي شفاف سازي فضاي موجود و افشاي بيپرده اقدامات انجام شده در مقابل متخلفان و كتمان گاه و بيگاه واقعيات به علت مصلحتجويي مسوولان بوده است.
از سوي ديگر، مسوولان گاه و بيگاه به مردم اطمينان ميدهند كه «متخلفان شناسايي شدهاند» در حالي كه مردم هيچوقت با سيماي اين متخلفان شناسايي شده مواجه نميشوند و نام و چهره متقلباني كه در پشت درهاي بسته كارخانهها، سلامت هزاران نفر و چند نسل را در بازي سود به ازاي تقلب ميفروشند هميشه بايد پنهان از انظار عمومي بماند. البته چندي قبل رييس سازمان غذا و دارو در جمع خبرنگاران به اين ابهام پاسخ داد و وقتي خبرنگاران خواستار افشاي نام متخلفان استفاده غيرمجاز روغن پالم در فرآوردههاي لبني شدند، رسول ديناروند اذعان داشت كه اين اقدام در حوزه اختيارات سازمان غذا و دارو نيست و اين سازمان كه به عنوان اصليترين ناظر كنترل كيفيت محصولات غذايي شناخته ميشود، اجازه افشاي اسامي متخلفان و متقلبان مواد غذايي، آرايشي و بهداشتي را ندارد.
در فضاي غيرشفاف نميتوان انتظار جلب اعتماد مردم را داشت. در جامعه ايران، مردم گاهي جور قصور دولتها را بر دوش ميكشند و گاهي به عنوان ضابطان قضايي عمل ميكنند و گاهي هم تن به دل شايعات شبكههاي مجازي ميسپارند. «اعتماد» در گفتوگو با كارشناسان سلامت روان، رسانه و غذا و دارو علت اقبال مردم به اخبار منتشره درباره سلامت در شبكههاي مجازي را مرور ميكند.