با علنی شدنِ تولید سریال «کوروش کبیر» برای رادیو، این پرسش پیش آمد که چرا مجموعه مشابهی برای تلویزیون با همین مضمون تولید نمیشود و خلاء تصویری که بارها برای تخریب ایران مورد استفاده دشمنان کشورمان قرار گرفته، با ارائه یک اثر فاخر و ماندگار با محتوایی قابل دفاع، برطرف نمیشود؟
به گزارش «تابناک»، بهزاد فراهانی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون این روزها حضور پررنگی در رادیو دارد و نمایش رادیویی «کورش کبیر» که کار پر بازیگری است را برای رادیو نمایش کارگردانی میکند؛ اتفاقی که در نوع خود بیسابقه است و حتی چند سال پیش نقدهای جدی نسبت به دولت پیشین درباره مطرح کردن نام کوروش وارد آمده بود.
پیگیری تولید این مجموعه نیز ظاهراً به دلیل همین حساسیتها بوده و حال در مقطعی این موضوع رسانهای شده که همه چیز قطعی است و این مجموعه رادیویی شبانه در دست تولید است؛ اتفاقی که باید به فال نیک گرفت، چرا که یخ ورود به یکی از چالش برانگیزترین مضامین شکسته و موضوعی که حتی پروانه ساخت فیلم سینماییاش صادر نمیشود، شکسته شده، آن هم در رادیو طبیعتاً مخاطبانش از وسعت قابل توجهی برخوردارند.
آنچه مسلم است، تولید سریال رادیویی «کوروش کبیر» میتواند زمینه را برای ساخت سریال تلویزیونی «کوروش کبیر» تسهیل نماید و از این منظر میتوان به استقبال چنین تولیدی رفت. هرچند ممکن است برخی به نکوهش این اتفاق مهم بپردازند اما قطعاً اگر به تماشای برخی آثار تحریف آمیز درباره تاریخ و ریشههای ایرانیان در فیلمی چون 300 بنشینند، درک خواهند کرد چرا باید چنین آثاری تولید شود و بخشی که در تولید محتوا مسکوت گذاشته شده، به تصویر کشیده شود.
«۳۰۰: خیزش امپراتوری / 300: Rise of an Empire» بخش دوم از سه گانه سینمایی است که بر پایه کتاب مصوری به نام خشایارشا و با تأثیر از کتاب مصور ۳۰۰ به نویسندگی فرانک میلر ساخته شده در گیشههای جهان فروش قابل توجهی همچون «300» داشت و برای قسمت سوم نیز فروشی بالا پیش بینی میشود که این فروش بالا به منزله تماشای چهره تاریک و توحش آمیز از تاریخ چندهزار ساله مردم ایران است و این نتیجه عدم ارائه تصویری از آن دوران در کشورمان است.
نبرد ترموپیل در ۴۸۰ پیش از میلاد، نام نخستین جنگ از دومین دوره
جنگهای ایران و یونان در زمان خشایارشاست و یکی از معروفترین جنگهای پس
قراول در تاریخ جنگهای جهان نیز به شمار میرود و در واقع «۳۰۰» بر مبنای
اطلاعات ساختگی درباره این نبرد ساخته شده بود که مطابق با اطلاعات تاریخی
با پیروزی ایران تمام شد که این موضوع به قیمت ارائه تصویری شیطانی از سپاه
ایران بود.
حال دومین نبرد بزرگ ایران و یونان در دوران خشایارشا
با نام آرتمیزیوم در «۳۰۰: خیزش امپراتوری / ۳۰۰: Rise of an Empire» به
تصویر کشیده شده که اگر چنین باشد، در این نبرد خاکی و دریایی نیز در
نهایت ایرانیها با تلفات پیروز میشوند و تقریباً عمده یونان را فتح
میکنند. هرچند ممکن است نبرد سالامیس، سومین نبرد از نبردهای خشایارشا با
پادشاهان یونانی نیز در این فیلم به تصویر کشیده شده باشد تا شاید به واسطه
موفقیت یونانی در جنگ دریایی در این نبرد، یونانیها روی پا بایستند که البته این قسمت نیز با اشتباهات تاریخی مضحکی ساخته شده بود.
با این حال چگونه میتوان پاسخ آنها را به شیوهای اثرگذار داد و به جز زبان تصویر؟ حقیقت آن است که وقتی سینما و تلویزیون کشورمان در مقابل بخشی از تاریخ سکوت کند، دیگران که لزوماً به نمایش چهره واقعی ایران فکر نمیکنند و اتفاقاً در بسیار از اوقات به تخریب چهره این ملت میاندیشند، سخن خواهند گفت و در این هنگامه است که آنچه دوست دارند با تکیه بر جلوههای ویژه محیر العقول به تصور میکشند. با این اوصاف آیا باید همچنان سکوت کرد؟ البته اگر قرار باشد اثری شبیه «چهل سرباز» ساخت، همان بهتر که همچنان سکوت کرد!
بدون تردید تولید چنین سریالی برای پاسخ به تصویرسازی موهوم از تاریخ ایران باستان و تاریخ پیش از اسلام مورد تاکید عالیترین مسئولان کشور است و ا
یشان در گذشته به صراحت در این باره سخن گفتهاند اما ظاهراً مسئولان فرهنگی در این باره سکوت و بیعملی پیشه کردهاند و آوردگاه را برای تاخت و تاز یک سویه کمپانیهای فیلمسازی غربی خالی گذاشتهاند.