تهدید، ضرب و شتم و حتی به رگبار بستهشدن بخشی از مشکلات محیط بانانی است که مهمترین وظیفهشان حفاظت از محیطزیست آسیبپذیر ایران است. با وجود آنکه محیطزیست روزهای دشواری را تا به امروز از سر گذراند، محیطبانان از بقایای محیط زیست نگهبانی کردند تا میراثی که سهم آیندگان است با تمام کمبودها و کاستیها همچنان به حیات خود ادامه دهد. دولت یازدهم از ابتدای مسئولیت تا به حال، توجه ویژهای به محیط زیست داشته است. با این حال، مشکلات بیشمار این عرصه بهویژه محیط بانان با توجه به محدودیتهای فعلی همچنان پابرجاست.
سرهنگ حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با آرمان با اشاره به تمام خلأهای موجود از گامهای پایداری میگوید که با تمامی کاستیها در این مدت کوتاه برداشته شده است. او امیدوار است تا میراث نسلهای آینده با همکاری محیط بانان و مردم آن گونه که باید در اختیار آیندگان قرار بگیرد.
در تابستان امسال که محیط زیست با مشکلات بسیاری همچون آتشسوزی جنگلها مواجه بود، مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست بارها به تعداد کم محیط بانان اشاره کردند. درحال حاضر، چه تعداد محیط بان در کل کشور فعالیت میکنند؟
فکر میکنم قبل از اینکه بخواهم درباره تعداد محیطبانها اظهارنظر کنم، لازم است تا شرح کوتاهی درباره یگان حفاظت محیط زیست که یگان تقریبا نوپایی است بدهم. این یگان رسما در سال 1389 شروع به فعالیت کرد و به ساماندهی حوزه محیط بانی پرداخت. پیش از آن هم محیط بانها تحت عنوان گارد محیط زیست فعالیت میکردند. با تشکیل این یگان اما محیط بانها زیرنظر ستاد کل نیروهای مسلح آمدند و وظیفهای که از ابتدای شروع فعالیتم در این سمت داشتم تصویب ساختار سازمانی یگان حفاظت بود که این کار انجام شد. اما اگر بخواهم به سوال شما جواب دهم باید بگویم که درحال حاضر، حدود دوهزار و 900 نفر محیط بان داریم. البته بنا به مصوبه هیات دولت در سال 1391، محیط زیست کشور نیازمند استخدام 10 هزار نیروی محیط بان است.
فاصله زیادی میان 3هزار نیروی فعلی با 10هزار نیروی مصوب است. چرا طبق مصوبهای که به آن اشاره کردید، جذب محیطبان صورت نگرفته؟
درحال حاضر در بحث تامین اعتبار برای جذب نیرو کمی مشکل داریم. بهکارگیری این تعداد نیرو برای حفاظت از جنگلها اعتبار سنگینی میخواهد که امیدواریم هیات دولت اعتبار موردنیاز را تخصیص دهد تا بتوانیم در بازه سه تا چهار ساله مشکل را حل کنیم. برای جبران کمبود هفت هزار نیروی محیط بان، اگر هر سال هزار نیرو هم به ما داده شود، حدود هفت سال طول میکشد تا تعداد موردنظر را جذب کنیم. البته، ما به همین هم قانع هستیم. برای رسیدن به این مرحله لازم است تا مشکلات اعتباری حل شود و تحریمها شکسته شود.
آنطور که شما اشاره کردید، فاصله زیادی میان تعداد نیروهای موجود و تعداد نیروهای موردنیاز وجود دارد. این در حالی است که بنا به اخباری که هر از چندگاهی منتشر میشود، برخی از محیطبانها از سوی شکارچیان یا مردم محلی مورد حمله قرار میگیرند و تهدید میشوند. به طور مثال، چند روز گذشته شکارچیان چند محیط بان را در پارک ملی بمو به رگبار بستند. چه حمایتی از محیط بانان برای مقابله با شکارچیان یا به طور کلی متخلفان صورت میگیرد؟
بله! موردی که شما به آن اشاره کردید فرمانده پارک بمو در استان فارس بود که به او تیراندازی کردند و این محیط بان از ناحیه پا آسیب دید. البته این به آن معنا نیست که تصور کنید محیط بانان ما در مقابل هر بلایی که سرشان بیاید سکوت میکنند. نیروهای ما، نیروی مسلح هستند و دفاع مشروع حقشان است. منتهی، از آنجا که بسیاری از محیط بانان عرق به محیط زیست و حیات وحش دارند، یقینا کرامت و حفاظت از جان انسان در سرلوحه کارشان است و تا آنجا که میتوانند از تیراندازی مستقیم به انسان خودداری میکنند. بهعنوان نمونه، هادی جلالی، محیط بان تالاب شادگان که حدود نود و خردهای تیر ساچمهای به بدنش خورد و با وجود آنکه سلاح داشت و میتوانست به شکارچی شلیک کند و اگر هم شلیک میکرد دفاع مشروع محسوب میشد، این کار را نکرد. اینها ارزش دارد چراکه محیط بان ما جان خود را به خطر میاندازد تا این فرهنگ را نهادینه کند که حفاظت از محیط زیست وظیفه اصل 50 قانون اساسی است و وظیفه همه است که از آن حفاظت کنند. این یک نوع ایثار است تا جامعه بداند محیط بانهای ما آدمکش نیستند.
البته مواردی هم بوده که محیط بانها با شکارچیان درگیر شدند و چند تایی هم به محاکم قضایی رفتند و حتی حکم قصاص گرفتند. در این موارد، اشتباه از محیط بانان ما بود. بر همین اساس، نظام آموزشی که ما تصویب کردیم ارتقای بینش محیط بانان را هدف قرار داده است تا محیط بانان سعی کنند جوامع محلی را به سمت و سوی محیط زیست بکشانند نه اینکه با ارعاب و تیراندازی از محیط زیست حفاظت کنند.
محیط بانان با کمترین امکانات از محیط زیست حفاظت میکنند. فکر نمیکنید، صدور احکامی مانند اعدام، شرایط دفاع را برای محیط بانان دشوار ساخته است؟
زمانی که حکمی توسط دیوان عالی کشور تصویب میشود به این معنی است که قضات به اجماع رسیدهاند این نیرو تخلف کرده است. حال، امکان دارد این نیرو در ناجا یا در بخشهای دیگر باشد. محیط بان ما نیز براساس نظر قضات، حین انجام ماموریت، قانون بهکارگیری سلاح را رعایت نکرده است. البته در این مورد، بخشی از تقصیر به سازمان و یگان ما مربوط است. در واقع، ما هم مقصر بودیم. اصلا فلسفه تشکیل یگان هم همین بود. در گارد سابق، محیط بانها بیشتر آموزش زیستمحیطی میدیدند تا چگونه گونههای جانوری را حفظ کنند اما، در مورد قوانین کیفری، قوانین مربوط به استفاده از سلاح و قوانین انتظامی آموزش چندانی ارائه نمیشد. در واقع، فلسفه یگان حفاظت هم این است که نقاطی که کمتر دیده شده را پر رنگ کند.
درحال حاضر، نظام آموزشی که ما برای محیط بانان تصویب کردیم تمامی این سرفصلها را پوشش داده است و مانند نیروی انتظامی شش دوره برای محیط بانان در نظر گرفتیم. دورههای عمومی، تخصصی و عالی که هر چهار سال یک بار محیطبانان این دورههای طولی و هر سال هم دورههای عرضی را پشت سر میگذارند. به عبارت دیگر، محیط بانان هرساله آموزشهای مربوط به قانون بهکارگیری سلاح و تیراندازی و سالی دو مرتبه دورههای آموزش تیراندازی را میبینند. براساس این آموزشها، محیط بانها زمانی که تخلف صورت میگیرد سعی میکنند تا آنجا که میتوانند به متخلف اخطار دهند. اما، اگر به جان محیط بان تعرض شد او میتواند از سلاح خود استفاده کند. در واقع، قانون به کارگیری سلاح میگوید زمانی که نیروی مسلح جانش در خطر است یا اینکه متخلف قصد گرفتن سلاح را داشته باشد، در این صورت نیروی مسلح میتواند از سلاح خود استفاده کند. البته، اگر جایی نیروی مسلح از سلاح خود استفاده نکند این مسئله ناشی از آن است که محیط بانان دوست ندارند صدمهای به کسی وارد کنند و سعی میکنند به شکلهای دیگر متخلف را متقاعد کنند. اما مواردی هم هست که حین فرار متخلف، محیط بانان تیراندازی میکنند که این تخلف به طور حتم، روند دادگاهی را هم در پی دارد.
از زمان حضور خانم ابتکار در سازمان حفاظت محیط زیست، مسائل محیط بانان بارها مورد توجه قرار گرفت. در این یک سال چه اقدامی برای بهبود شرایط محیط بانان صورت گرفته است؟
از زمانی که خانم ابتکار آمدند، موضوع محیط بانان به شکل عملی ویترین سازمان حفاظت محیط زیست شد. به طور نمونه، در میان تمامی کارکنان دولتی قرار شد، شش کارمند از سوی ریاست جمهوری لوح تقدیر بگیرند که یکی از این افراد، محیط بان بودند. این کار بسیار شاخصی در راستای به تصویر کشیدن زحمات محیط بانها بود. ضمن اینکه، ما ستاد حمایت از محیط بانها و حافظان محیط زیست را تشکیل دادیم که از سازمانهای مردمنهاد، جنگلبانها و تمام کسانی که برای حفظ محیط زیست دچار آسیب میشوند حمایت و کمک میکند. قرار است در این ستاد، زمانی که سلامتی هر یک از این گروهها در معرض خطر قرار میگیرد، مبلغی برای حمایت از آنها تامین شود.
بحث دیگر، موضوع نظام آموزشی به محیط بانهاست که به طور جدی از سوی خانم ابتکار پیگیری شد به طوری که، درحال حاضر، ساختار آموزشی ما شناسنامهدار و تبدیل به نظام شد. یکی دیگر از اقدامات ما، بحث تعیین درجات محیط بانان است. به تازگی، معاون توسعه و مدیریت سازمان دستوری به سراسر کشور ابلاغ کرد مبنی بر اینکه کلیه محیط بانها براساس مدارک تحصیلی و سنواتشان درجهبندی میشوند. این درجهها از درجه کمک محیط بانی شروع میشود و تا ارشد محیط بانی به پایان میرسد. حمایتهای خانم ابتکار در این مورد این است که تمامی موارد مربوط به محیط بانها را شناسنامهدار کردند تا در سالهای آتی بر اساس درجات، مزایای محیطبانان را پرداخت کنیم.
همان طور که قبلا اشاره کردم، اخبار تهدید محیطبانان بارها شنیده شده است. برای مقابله با این مساله، هیچگاه از قوه قضائیه خواستهاید تا جدیتر با متخلفان برخورد کند؟
هر جا تخلف صورت بگیرد به طور قطع، قوه قضائیه هم وارد میشود. البته من انکار نمیکنم، ما یکسری کمبود و خلأ در موارد مربوط به تخلفات زیستمحیطی و شکار داریم. به تازگی تلاش کردیم تا در برخی از موارد جرایم را افزایش دهیم تا بین جرم و برخورد قضایی تناسب برقرار شود. با این وجود، قوه قضائیه همیشه همراه محیط بانها بوده و هست. به هر حال، محیط زیست برای یک ملت و نسلهای آینده کار میکند. منتهی، در مواردی ما نیاز به مبانی قانونی داریم. به همین دلیل، ادارهکل حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست، به دنبال مشخصکردن خلأهای قانونی موجود است تا برخوردهای قضایی مربوط به جرایم محیط زیستی بازدارنده باشد. امیدواریم، لوایح تدوینشده به تصویب نمایندگان در مجلس شورای اسلامی برسد.
با توجه به ارتباط شما با محیط بانان، عمدهترین مشکل محیط بانان چیست؟
واقعیت این است که اولین مشکل ما در حوزه محیطبانی، کمبود نیرو است. درحال حاضر، 17 میلیون هکتار اراضی تحت مدیریت ماست. ما برای هر شش هزار هکتار یک محیط بان داریم. این در حالی است که میانگین جهانی برای هر هزار هکتار یک محیط بان است.
البته، منظور من از مشکلات محیط بانان، بیشتر مربوط به تجهیزات است. آیا تجهیزات کافی در اختیار محیط بانان است؟
نه! از نظر تجهیزات مشکلی نداریم. طی یک سال اخیر هم میزان سلاحها و تجهیزات محیط بانها تقریبا 3 برابر شده است. بنابراین، از این لحاظ، شرایط خوبی داریم.
طی یک سال گذشته، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بارها بر لزوم فرهنگسازی تاکید کردند. در این مورد یگان حفاظت محیط زیست چه اقدامی را انجام داده است؟
واقعیت این است که درحال حاضر، محیط بانان ما باید به دانش روز اطلاع داشته باشند. از اولین کارهای ما در حوزه محیط بانی این بود که به طور مستمر خبرهای روز یعنی اطلاعات و دانش روز را در بحثهای مربوط به محیط بانی به محیط بانان پیامک میکنیم. محیط بان ما هم نیروی مسلح و هم کارشناس محیط طبیعی است. ضمن اینکه، باید گونههای جانوری و گیاهی را بشناسد. به بیان دیگر، محیط بان کسی است که به چشم یک نیروی مسلح عادی نباید به آن نگاه کرد که اینها متخصص مسلح هستند. مسلما، این نیروها را باید حفظ کرد.
منظور من از فرهنگسازی، مربوط به فرهنگسازی و آگاهکردن شهروندان در ارتباط با محیط بانان است. در این مورد چه اقدامی صورت گرفت؟
دهیاریها، شوراهای اسلامی، سازمانها و تشکلهای مردم نهاد نهادهایی هستند که ما با آنها در ارتباط مستقیم هستیم. محیط بانها و روسای پارکهای ملی در اغلب موارد با این نهادها ارتباط دارند. علاوه بر این، همانطور که میدانید طی این یک سال سازمانهای مردمنهاد بسیار فعال شدند و هر جا نیاز باشد وارد کار میشوند.
ممکن است در آیندهای نزدیک شاهد کاهش مشکلات معیشتی و بیمهای محیط بانان باشیم؟
درست است! حقوق ناچیزی که محیط بانان میگیرند اصلاً پاسخگوی نیازهای زندگی آنها نیست. آنها شش شبانه روز در منطقه هستند و تنها سه روز برای استراحت میروند. هیچ کجا نمیتوان افرادی را یافت که با این حقوق کم 6 روز در منطقه بمانند. بهویژه در مناطق صعبالعبور که تنها یک روز طول میکشد تا به پاسگاه برسند. خانم ابتکار و تمامی نیروها هم تمام تلاش خود را به جد میکند تا از بار مشکلات کاسته شود اما مواردی هست که فراتر از سازمان حفاظت محیط زیست است. نه اینکه دولت با ما همراه نباشد اما مسئله محیط بانها نیاز به تامین اعتبار دارد. یعنی ما برای استخدام نیروی جدید یا افزایش حقوق محیط بانها نیاز به تامین اعتبار داریم. یقینا اگر روزنهها باز شود به دنبال راهی برای تامین اعتبار هستیم.