اکبر عبدي که اين روزها فيلم «خواب زدهها» را روي پردههاي سينما دارد، ميگويد: من و جمشيد هاشمپور روي هم 250 کيلوگرم وزن داريم اما به اندازه عروسکهاي مرضيه برومند و ايرج طهماسب نميتوانيم پول در بياوريم.
اکبر عبدي که بعد از فيلمهاي «آدم برفي» و «خوابم ميآيد» بازي در سينما را با ايفاي نقش زن تجربه کرد؛ در تازهترين اثر فريدون جيراني نقش دو زن يکي فرنگ رفته و ديگري دهاتي را بازي ميکند."خواب زدهها" اقتباسي از يک کمدي اجتماعي ايتاليايي به نام"52 ساعت مهلت" است و در واقع فريدون جيراني پس از چند فيلم تلخ سراغ يک کمدي عاشقانه رفته که از سوي منتقدين با استقبال خوبي مواجه نشد. هنرآنلاين به بهانه اکران فيلم"خوابزدهها" با اکبر عبدي به گفت و گو نشسته، اگرچه او دعوت ما را پذيرفت با اين حال خواست که فعلا درباره اين فيلم سخن نگويد و محور مصاحبه ما سينماي امروز طنز باشد. اکبر عبدي در حال حاضر مجموعه تلويزيوني «معراجيها» را روي آنتن دارد او براي بازي در فيلمهاي"مادر" و"خوابم ميآيد" سيمرغ بلورين نقش دوم و نقش مکمل مرد را از جشنواره فيلم فجر دريافت کرده است.
در زير گفت وگوي اکبر عبدي با هنر آنلاين را ميخوانيد:
اکبر عبدي درباره اين که فيلم خانم"دات فاير" رابين ويليامز را ديده و از آن تاثير پذيرفته است، گفت: آقاي ويليامز در خانوادهاي پرورش يافت که از نظر مادي و معنوي کمبود نداشت بر اين اساس من از نوع مرگ او متعجب هستم."خانم داوت فاير" باعث شد که من به سمت ايفاي نقشهاي زنانه بروم در واقع بعد از اينکه اين فيلم را ديدم تصميم گرفتم نقش زن بازي کنم. بد نيست که بدانيد سناريويي نيز با الهام از اين اثر نوشتم که قصد دارم خودم آن را در سينما يا تلويزيون بسازم البته در قصه من پدر خانواده نقش سه پير زن را بازي ميکند به عبارت ديگر او در قالب زنان سالمند اصفهاني و شمالي و آذري ميخواهد به خانه باز گردد که مخاطب و بچهها در نيمه قصه متوجه ميشوند او پدر خانواده است.
وي در پاسخ به اين سوال که آيا ميميک صورت شما براي رسيدن به نقشها يتان کفايت ميکند، گفت: من در فيلمهايم نقش بازي نميکنم بلکه جلوي دوربين زندگي ميکنم اگر کسي الان سريال"باز هم مدرسهام دير شد" را ببيند و شما از او بپرسيد اکبر عبدي چند سالش است شايد بگويد 10 - 15 سال در حالي که من آن زمان 30 ساله بودم وقتي ادا در نياوري و زندگي کني تماشاگر هم تو را باور ميکند. مشکل بعضي از بازيگران ما چه در سيننما چه در تلويزيون آن است که ميدانند دارند ادا در ميآورند در واقع وقتي جلوي دوربين هستند به مخاطب ميگويند نگاه کنيد من از همين حال مثلا نقش گدا را بازي ميکنم. بازيگر در حين ايفاي نقش نبايد اين حس را داشته باشد که جلوي دورببين است.
وي در ادامه افزود: ما در اين سالها از حيث بازيگر کمدي دچار نوعي فقر شدهايم. من سواد آکادميک ندارم دانشکده هنر و سينما هم نرفتهام آنچه آموختم براساس تجربه بوده است لذا وقتي جلوي دوربين ميروم ادا در نميآورم چون ميدانم در آن صورت مخاطب مرا پس خواهد زد. شما فکر ميکنيد دليل اينکه تماشاگران در سينما خوابشان ميبرد يا در منزل تند تند کانال عوض ميکنند چيست؟ در راديو طنز کلامي جاري است و بازيگر در نمايشنامههاي راديويي با ديالوگ ار مخاطب خنده ميگيرد اما در سينما، تلويزيون و تئاتر شرايط فرق ميکند، آنجا بايد تماشاگر تصوير ببيند و بخندد. شما در نمايشنامههاي راديويي با لهجه، بداههگويي با دست انداختن يکديگر اثر را پيش ميبريد اما در سينما شرايط واقعا فرق ميکند و درآوردن موقعيتهاي طنز واقعا زمان بر و دشوار است.
بازيگر فيلم آدم برفي با بيان اينکه سينما گران ناچارند که سراغ فيلمهاي کمدي کم مايه بروند ادامه داد: هرگونه تصور کنيم سينما بيزنس است. من وقتي يک فيلم کمدي بازي ميکنم، نهايتا 30 تا 34 سينما آن را در کشور نمايش ميدهند که شايد 10 – 12 تا از اين سينماها کيفيت داشته باشند. شهرستانها که هيچ چرا که هنوز سيستمهاي 60 سال پيش در آنجا فعال است حالا اين 34 سينما را با يک فيلم معتبر خارجي مقايسه کنيد که روز اکران همزمان 2 هزار سينما در جهان آن را اکران ميکنند ما اينجا 3 ميليارد براي فيلم هزينه ميکنيم آنوقت 300 ميليون ميفروشند بنابراين با کدام ذوق و شوق بايد سراغ طنز فاخر رفت. لذا همه از دست هم تکرار ميکنند حتي ما در سناريو مشکل داريم کافي است در فيلمي با سازمان يا دستگاهي شوخي کنيد آن وقت دنبال توقيف فيلم ميروند. به قولي سلمانيها وقتي بيکار ميشوند سر هم را ميتراشند ما هم در فيلمها مجبوريم بيشتر روي موضوعات بازيگري و اين حرفها زوم کنيم. موضوع ديگر قوميتهاست کافي است شما لهجهاي را در فيلمي به کار ببريد آن وقت عليه آن طومار جمع ميکنند در حالي که هيچگونه قصد و غرضي در کار نيست. من خودم آذري هستم در"رسوايي" نقش روحاني را بازي کردم که لهجه آذري داشت خوب خيلي از همشهريهاي ما شايد اين لهجه را بر نتابيدند من که خودم قوم خودم را مسخره نميکنم.
در ادامه عبدي به آسيب شناسي بازيگري حوزه کمدي در زمانه اکنون پرداخت و افزود:من الان که تيتراژهاي تلويزيوني و سينمايي را ميبينم خيلي از بازيگران را نميشناسم بازيگري در شرايط فعلي راه رفتن و حرف زدن شده است! ما در عرصه نويسندگي اين شرايط را نداريم و هنوز افرادي مانند توحيدي و قاسمخاني حرف اول را ميزنند چون نوشتن هم هنر است هم تخصص اما اين موضوع را در بازيگري لحاظ نميکنيم.
وي در پاسخ به اين سوال که شما يک زمان ميگفتيد برخي از بازيگران طنز حکم ماشين اسکناس زني پيدا کردند، هنوز هم روي اين حرفتان هستيد؟ گفت: بله، اما الان ميگويم من و جمشيد هاشمپور روي هم 250 کيلو گرم وزن داريم اما به اندازه عروسکهاي مرضيه برومند و ايرج طهماسب نميتوانيم پول در بياوريم. شما فروش عروسکهاي کاموايي شهر موشها و کلاه قرمزي را ببينيد در عالم عروسکها ميتوان موقعيتهاي طنزي ايجاد کرد که در فيلمهاي معمولي امکان آن نيست بنابراين با خود سانسوريهايي که صورت ميگيرد بسياري از کارهاي کمدي پر فروش از آب در نميآيند.
در پايان بازيگر خواب زدهها از فعاليتهاي خود در سينما گفت وي با بيان اينکه مشغول بازي در فيلم آقاي ملاقليپور هستم زماني که مرحوم رسول ملاقليپور زنده بود نتوانستم در خدمتش باشم افزود:ولي الان جلوي دوربين پسرش رحيم ملاقليپور رفتم."رسوايي 2" هم قرار است ساخته شود و طبق قرار ظاهرا از اول آبان کليد ميخورد آقاي جوانمرد هم پس از سالها به سينما بازگشته که من در فيلم جديد او ايفاي نقش خواهم کرد و ظاهرا قرار است پدر بزرگ امين حيايي بشوم.