پس از آنکه جامعه هنری ایران با حاج قربان سلیمانی و به تازگی با غلامعلی پورعطایی، دو چهره برجسته موسیقی مقامی ایران وداع گفت، اینک نوبت به استاد ذوالفقار عسگریان رسید تا برای چندمین بار در کمال بیمهری بستری شود و نگرانیها درباره این چهره برجسته ـ که یکی از آخرین اساتید نسل طلایی موسیقی مقامی و مشخصاً دوتارنوازی خراسان است ـ رو به افزایش گذاشته و به همین نسبت نگرانیها درباره موسیقی مقامی فزونی یافته است.
به گزارش «تابناک»، موسیقی مقامی (موغامی) یادگار جلوههای زیبایی از فرهنگ دیرینه مشرق زمین است، که از تحریف و دگرگونی اعصار در امان مانده، نغماتی در موسیقی «موغامی» پیدا میشود که به عهد باستان برمیگردد. در کتاب لغت موسیقی نوشته «افراسیاب بیگ لی» کلمه مقام که به صورت موغام یا مغام هم نوشته میشود، تعریف شده و از آن به عنوان بالاترین مرحله خلاقیت در ترکیب ساز و آواز یاد شده است.
محمدرضا درویشی نیز در مورد آهنگ کوراغلی که مختص شمال خراسان به ویژه قوچان است، اشاره میکند و آن را در ردیف آهنگهای قهرمانی و حماسی این مردم به شمار میآورد. آنچه مدنظر هنرمندان و مردم منطقه شمال خراسان است، مقام میباشد که در باور مردم خراسان از شأن و منزلت بالایی برخوردار است و به دید تقدس به آن مینگرند و به مصداق هنر عامه، آفریننده مشخصی ندارد و تمام افراد جامعه در شکلگیری و نقل روایت آن سهم دارند.
موسیقی این سرزمین به صورت بکر و دست نخورده، حکایت از یک اصالت باستانی دارد و اگر برای بررسی موسیقی، خراسان بزرگ را مدنظر آوریم، باید پهنه این دیار را از کرانههای غربی خزر تا پهنههای ابیورد و نسا، مرو و تا کویرهای خراسان و هرات، مرز چین و هند کاوش کنیم. خراسان فعلی نیز به علت وسعت جغرافیایی و تنوع پراکندگی اقوام و فرهنگهای گوناگون دارای موسیقی مقامی متنوع و مختلفی است.
درباره موسیقی مقامی شمال خراسان باید گفت، موسیقی جاری در این منطقه موسیقی کوهستان، جلگه است و از یک زندگی پرحادثه و پر سوز و گداز و آوارگی حکایت میکند، این مسأله را حتی میتوان در رقصها و بازیهای آیینی و سنتی آنها دید و البته این نوای پرسوز مشتاقان فراوان به خصوص در میان نسل جوان دارد و دوتار نوازی در میان مخاطبان حرفهای موسیقی در دو دهه اخیر رو به افزایش گذاشته است.
تنوع نژادی از عربهای سامی تا هزاره، بلوچ و نژادهای کرد و کرمانج و ترک و ترکمن و مغول در خراسان باعث شده است، که یکی از غنیترین گنجینههای فرهنگی موسیقی به وجود بیاید. به طور کلی میتوان خراسان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کرد و در این میان کمتر نوازندگانی هستند که هم بر موسیقی جنوبی و هم بر موسیقی شمالی تبحر دارند و در این میان استاد ذوالفقار عسگریپور، یکی از این استثناهاست.
ذوالفقار عسگریپور معروف به عسکریان متولد ۱۳۱۱ کاشمر و بزرگ شده تربت جام است. او از هفت سالگی به یادگیری دوتار نزد پدر پرداخت و به واسطه زندگی سیالی که داشت، توانست مجموعه ارزشمندی از موسیقی سراسر خراسان (شمال تا جنوب) را بیاموزد و اجرا کند که همین ویژگی او را از تمام نوازندگان خراسان متمایز میکند.
استاد ذوالفقار در جشنوارههای موسیقی در داخل و خارج کشور شرکت کرده که ماحصل آنها کسب دیپلم افتخار سومین، چهارمین، پنجمین و هفتمین جشنواره موسیقی فجر و اجرای برنامه در کشورهای ایتالیا، فرانسه، سوییس، هلند، بلژیک و... است. تکنیکهای خاصی که عسگریان در دوتار نوازی دارد، موجب شده تا نامش به عنوان یک نوازنده مبـدع و صاحب سبک شناخته شود.
او چند سالی است، در محله «ساختمان» مشهد زندگی میکند و البته روزگار دشواری را میگذراند. او در چند سال اخیر، بارها بستری شده و هماکنون وضعیتش رو به وخامت نهاده و در حالی که یکی از بیمارستانهای مطرح خراسان به بهانه اینکه تخت خالی ندارد، او را بستری نکرده، در نهایت با هماهنگی سیدحمید طباطبایی، معاون هنری و سینمایی اداره کل خراسان رضوی، بیمارستانی که تخت خالی نداشت برای این استاد تخت خالی پیدا کرد!
در این میان آنچه به اندازه سرنوشت ذوالفقار نگران کننده است و یادآور سرنوشت حاج قربان سلیمانی و غلامعلی پورعطایی دو استاد برجسته موسیقی مقامی است، سرنوشت موسیقی مقامی ایران است. چند سال پیش و در دولت سابق، معاون هنریِ وقت وزارت فرهنگ و ارشاد، از راهاندازی پایگاه موسیقی نواحی و تولید آلبوم استادان موسیقی نواحی خبر داده شد و معاون هنری امسال اعلام کرد، راهاندازی مکتب موسیقی بومی و مقامی در دو استان در دستورکار قرار گرفته است، ولی این اتفاق رخ نداد.
این وضعیت باعث شده گنجینههای موسیقی ایران که قدمتی تاریخی دارند، یک به یک با دیار فانی وداع کنند و گنجینه موسیقی که در دل دارند ثبت نشده باشد و از ایشان معدود قطعات به ثبت رسیده باشد که بخش کوچکی از موسیقی مقامی ایران و به طور خاص دوتارنوازی کشورمان باشد؛ اتفاقی که اگر بیش از این در پیگیریاش تعلل شود، دیگر نمیتوان درباره بازشناسی ریشههای موسیقی ایران در یک دهه دیگر امیدی داشت، زیرا شاید معدود وارثان باقی مانده این موسیقی در میان ما نباشند.