همزمان با پایان دوران حضور آنجلینا جولی مقابل دوربین فیلمبرداری و آغاز پررنگتر حضورش در پشت دوربین و صندلی کارگردانی، نقش پررنگ او به عنوان یک چهره غیرسینمایی نیز مورد توجه بیشتر قرار گرفته و حتی درباره حضورش در عرصههای سیاسی و دیپلماتیک سخن به میان آمده؛ اما حقیقتاً «جولی» در دوران بازیگری چه میزان در خدمت دیپلماسی عمومی آمریکا بود؟
به گزارش «تابناک»، با اعلام خداحافظی آنجلینا جولی، ستاره پولساز سینمای آمریکا از عرصه بازیگری و ورود او به جرگه کارگردانهای هالیوود، نقدهایی که به او شد، صرفاً از بعد سینما نبود و برخی با نگاهی به تغییر نسبی سبک زندگی و پوشش او و گرایش بیشتر به پوششهای رسمی معمول در آمریکا، یکی از برنامههای این بازیگر را ورود به عرصههای دیپلماتیک و سیاسی ارزیابی کرد؛ امری که جولی پیش از این نیز به آن گرایش نشان داده است.
این بازیگر ۳۹ ساله سینمای آمریکا، حداقل در یک دهه اخیر به عنوان ابزار مؤثر دیپلماسی عمومی آمریکا و سپس به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل، حضور فعالی در مناطق جنگزده لبنان، عراق، افغانستان، پاکستان، لیبی و... حضور یافت و نقش بسیار مؤثری در ارائه چهره و پیامی مثبت از آمریکا در کشورهای درگیر جنگهای فاجعه آمیز داشت و بدون تردید، انعکاس این حضورها در سطح بینالملل نیز کارکرد تبلیغاتی خاص خود را داشت.
در کشورمان نیز بهرام رادان و مهتاب کرامتی به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف، تلاشهای محدودی کردند؛ اما شاید تنها حرکت مؤثر از سوی یک بازیگر ایرانی که بتوان با لفظ دیپلماسی عمومی از آن یاد کرد، حضور کتایون ریاحی در آفریقا برای کمک ـ در حد توان خویش ـ به قحطی زدگان آفریقا بود؛ پروژهای که سامی یوسف نیز مدتی پیش ـ نه با سرمایه ایران، بلکه با سرمایهگذاری کشورهای عربی ـ جداگانه آن را کلید زد.
در مهر سال ۱۳۹۰، ریاحی با هدف کمک به مردم سومالی، به شهر گارسیا در ۶۰ کیلومتری مرز کنیا و سومالی سفر کرد و ضمن بازدید از کمپ نگهداری قطحی زدگان، اقدام اهدای کمکهای شخصیاش، سکانسی از این سفر را در قالب یادداشتی روایتی کرد که البته او با آنجلینا جولی و پوششش در سفر به کشورهای افغانستان و پاکستان مقایسه و از این منظر منکوب شد! ریاحی البته به نقاط محروم کشور خودمان نظیر بندرعباس نیز سفر کرده و در چند سال اخیر، فعالیتهای مثبتی در امور خیریه داشته است.
شاید این نقد مطرح شود که نسبت تشاهر و تأثیرگذاری بازیگران هالیوودی با بازیگران وطنی قابل قیاس نیست؛ اما بدون تردید از ظرفیت چهرههای حوزه فرهنگ و هنر از جمله ستارههای سینمای ایران در این عرصه بهرهبرداری حداقلی نیز نمیشود و این واقعیتی تلخ است که با حضور کمرنگ ایران در عرصه دیپلماسی عمومی جهان نسبت دارد.
البته این نقد تنها به مسئولان وارد نیست، زیرا بسیاری از برنامههایی که آنجلینا جولی در آنها حضور داشته، توسط شخص خودش هماهنگ شده و حرکت سیستماتیکی از سوی دولت آمریکا نبوده؛ اما در نهایت در راستای دیپلماسی عمومی آمریکا بوده و از این منظر، کمترین انگیزشی را نیز چهرههای برجسته عرصه فرهنگ و هنر کشورمان میتوان یافت تا چهرهای چند وجهی از خود به عنوان یک «ایرانیِ برجسته» در سطح جهان به نمایش بگذارند.
شاید ضروری باشد تا اهمیت دیپلماسی عمومی به ویژه از لحاظ افزایش وجهه عمومی یک کشور ـ و نه صرفاً دولت ـ نزد جهانیان به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارها برای جذب ملل به فرهنگ و باورهای یک کشور حداقل برای طبقه نخبه و پیشروی فرهنگی و اجتماعی کشور یادآوری شود، تا در این زمینه شاهد مشارکت بیشتر چهرههای مطرح در برنامههای بینالمللی ـ نظیر آنچه این بازیگر آمریکایی انجام داد ـ باشیم؛ رویکردی که به اعتبار خودِ هنرمندان نیز میافزاید.