حمایت، معلول، جامعه، توجه، مسئولان، نیاز و قانون اینها کلماتی هستند که هر سال در روز معلول خبرگزاریها و روزنامهها با آن تیترهای متفاوت میزنند و پس از چند روز دوباره همه چیز فراموش میشود؛ کسانی که براساس آمارها 15 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و توجه به خواستهها و نیازهای آنها نباید منوط به یک روز یا چند روز شود. معلولان مثل همه مردم، نیازهایی دارند و مانند همه مردم باید در جامعه حضور داشته باشند، اما حضور آنها در جامعه با مشکلاتی روبهرو است؛ مشکلاتی خاص معلولان.
به گزارش فرهیختگان، عضو هیاتمدیره جامعه معلولان ایران درباره مشکلات و خواستههای معلولان میگوید: «به نظر میرسد توجه به نیازها و خواستههای معلولان در کشور در چرخهای معیوب قرار گرفته و حل این مشکلات بسیار فراتر از وظایف سازمانی مانند سازمان بهزیستی است.»
مجید انتظاری میافزاید: «در همه جای دنیا سازمانها و ارگانهای مختلف در چرخه زندگی افراد معلول نقش مهمی دارند اما در ایران همه نگاهها تنها به سازمان بهزیستی است، در حالی که این شکل از کار منطقی و درست نیست و همه دستگاهها به نوعی باید به نیازهای معلولان جامعه پاسخ دهند.»
او با اشاره به ناقص بودن قوانین مربوط به معلولان میافزاید: «طبق ماده قانون اساسی بسیاری از دستگاهها و وزارتخانهها وظایفی را در قبال افراد معلول دارند اما متاسفانه همه آنها حتی شهرداری هم از این مسئولیت شانه خالی میکنند.» او تاکید میکند: «شهرداری وظیفه دارد معابر را برای افراد معلول مناسبسازی کند اما میتوان گفت هیچ توجهی به این مساله نمیشود و اگر هم اقدامی شده کم و ناچیز بوده است.»
انتظاری به تصویب قانون معلولان در سال 83 اشاره میکند و میگوید: «این قانون با تمام نواقصی که داشت اما وزارتخانهها و ارگانها را موظف کرده بود برای پیشبرد اهداف جامعه معلولان اقداماتی انجام دهند اما باز هم معلولان مورد بیمهری این دستگاهها قرار گرفتند و اقدامات مناسبی که بتواند به آنان کمک کنند را ندیدند.»
عضو هیاتمدیره جامعه معلولان ایران یادآور میشود: «براساس آمارها 15 درصد از جمعیت کشور؛ یعنی چیزی حدود 12 میلیون نفر از افراد جامعه معلول هستند، این در حالی است آمار بهزیستی حدود چهار میلیون نفر است و این نشان میدهد همه افراد معلول به دلایل شخصی نخواستند از امکانات بهزیستی بهرهمند شوند.»
او تاکید میکند: «هرچند مسئولان کشور آمار 15 درصد را قبول ندارند و طبق آمار جمعیت معلول را 11 درصد اعلام میکنند اما با این وجود باز هم برای همین درصد -که چیزی حدود 9 میلیون نفر را شامل میشود- کار اساسیای انجام ندادهاند.» انتظاری میگوید: «حال این سوال پیش میآید که آیا برای 9 میلیون نفر تنها سازمان بهزیستی میتواند پاسخگوی آنها باشد و با توجه به سطح درآمد دستگاهها و ارگانهای دولتی آیا نباید قدمی از سوی آنان برداشته شود؟»
او با بیان اینکه 60 درصد از جمعیت اعلام شده معلولان بیکار هستند، میگوید: «این افراد به دلایل مختلف و محدودیتهایی که دارند نمیتوانند از خانه خارج شوند و یکی از علتهای آن هم این است که دسترسیهای لازم برای آنان تعریف نشده است و به همین دلیل فرد معلول به تنهایی نمیتواند از خانه خارج شود. » این عضو هیاتمدیره جامعه معلولان ایران معتقد است: «معلولان با چهار مشکل اساسی مثل حق دسترسی، حق آموزش، حق معیشت و مسائل فرهنگی مواجهند. تمام این مشکلات دست به دست هم میدهد تا معلولان نتوانند با مشکلاتی که دارند به راحتی در جامعه حضور یابند.»
نگاه تبلیغمحور به جای برنامهمحور
او تاکید میکند: «با این همه مشکلاتی که گفته شد تنها سازمان بهزیستی نمیتواند پاسخگویی این مسائل و مشکلات باشد. متاسفانه نگاهی که هماکنون در جامعه حاکم است نگاه تبلیغمحور به جای برنامه محور است.»
انتظاری میگوید: «نکته مهمتر اینکه مشکلات معلولان تنها در روز جهانی معلولان مطرح میشود و این افراد در این روز تاج سر جامعه میشوند؛ همه میآیند وعده وعیدهایی میدهند، میروند و دوباره همه چیز فراموش میشود تا سال آینده و این چرخه همچنان ادامه دارد.»
او به گفتههای ابوترابی نماینده مجلس اشاره میکند و میگوید: «این نماینده هم بارها تاکید کرده برای جامعه اسلامی زیبنده نیست که افراد معلول در تنگنا قرار گیرند و خدماتی که در خور و شایسته آنان است، انجام نگیرد.»
عضو هیاتمدیره جامعه معلولان ایران از مسئولان خواست از زیر بار مسئولیت حمایت و کمک معلولان شانه خالی نکنند و با همراهی تمام دستگاهها به نیازهای این قشر پاسخ دهند.
انتظاری یکی از انتقادات وارده به دستگاههای دولتی را متوجه سازمان صداوسیما میداند و میگوید: «طبق ماده 12 قانون اساسی این سازمان باید هفتهای دو ساعت برنامه مفید برای معلولان داشته باشد اما متاسفانه این اتفاق نیفتاده و اگر هم کاری شده در حد ساخت یک سریال بوده که آن هم چهره خوبی از معلولان ارائه نشده است.»
او حق استخدامی معلولان را مورد اشاره قرار میدهد و میگوید: «در ماههای گذشته، رای اصلاحی دیوان عدالت اداری درباره استخدام معلولان در آموزش و پرورش صادر شده است. این دیوان یک بار دیگر بر الزام آموزش و پرورش به استخدام افراد دارای معلولیت تاکید کرد اما اتفاقی که عملا در 10 سال گذشته افتاده، بیتوجهی و شانه خالی کردن دستگاههای دولتی و وزارتخانهها از زیر بار استخدام سه درصدی معلولان بوده که باید مسئولان مربوطه پاسخگوی این مساله باشند.»
وزیر احمدینژاد کار استخدام معلولان را خراب کرد
عضو هیاتمدیره جامعه معلولان ایران میگوید: «در سال 89 حاجیبابایی وزیر آموزش و پرورش محمود احمدینژاد با استخدام معلولانی که در آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش نمره قبولی دریافت کرده بودند، مخالفت کرد. همین امر با واکنش افراد دارای معلولیت و بهخصوص معلمان معلول مواجه شد و به شکایت از این وزارتخانه به دیوان عدالت اداری انجامید.» او تاکید میکند: «دیوان عدالت اداری هم حق را به معلولان داد و در آرای متعدد خود بر الزام آموزش و پرورش نسبت به اعمال سهمیه معلولان در آزمون استخدامی تاکید کرد اما داستان به همین جا ختم نشد و مدیرکل دفتر حقوقی، املاک و حمایت قضایی معاونت حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در تیرماه 91 طی دادخواستی که بیشباهت به فرار رو به جلو برای توجیه اشتباه این وزارتخانه نبود، یک بار دیگر نسبت به رای صادره اعتراض کرد که دیوان عدالت اداری نیز در روز 25 خرداد 93 با ابلاغ رای اصلاحی، مجددا بر دادنامه قبلی تاکید کرد.»
انتظاری با بیان اینکه طبق بند الف ماده «7» قانون 16 مادهای حقوق معلولان، اختصاص حداقل 3 درصد از مجوزهای استخدامی دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، شرکتها، موسسات، نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند به افراد معلول واجد شرایط، وظیفهای قانونی است، یادآور میشود: «در هیچ کجای این بند هم لفظ «میتواند»، «در صورت امکان» یا عباراتی از این دست که متضمن «اختیاری» بودن موضوع برای دستگاهها باشد، نیامده و به نظر میرسد قانونگذار در مقام بیان، دستگاهها را «مکلف» کرده است. بنابراین استخدام 3 درصد جزء حقوق قانونی معلولان محسوب میشود و هیچ دستگاهی نمیتواند و نباید از زیر بار این وظیفه، شانه خالی کند.»