خواهرزاده زندهیادان جلال و شمس آلاحمد گفت: تاسیس هنرستان کشاورزی جلال و مدرسه کوه نوردی جلال در طالقان هم از مواردی است که بزودی انجام خواهد شد، این موارد توسط دو تن از بازماندگان آنها صورت میگیرد.
به گزارش فارس، دومین نشست «جلال و شمس؛ روشنفکران متفاوت» به مناسبت سالگرد درگذشت شمس آلاحمد عصر امروز 24 آذرماه در موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد.
در این نشست چهرههایی همچون دکتر موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، دکتر محمد رجبی پژوهشگر و رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی، دکتر محمد بقائیماکان و حسین داناییفر خواهرزاده زندهیادان جلال و شمس آلاحمد، پیرامون شخصیت و آثار این دو برادر متفکر سخنرانی کردند.
* کائینی: جلال آل احمد یکی از موفقترین روشنفکران ایرانی در برقراری ارتباط با بدنه اجتماع بود
در ابتدای این مراسم محمدرضا کائینی جلال آل احمد را یکی از موفق ترین روشنفکران ایرانی در برقراری ارتباط با بدنه اجتماع نامید و گفت: در همین حال حاضر چندین ناشر خصوصی وجود دارد که تنها با انتشار آثار آل احمد ارتزاق می کند و این یعنی بدنه اجتماع با او ارتباط بسیار خوبی دارد.
البته من هم می پذیرم که برخی از آثار او امروز دیگر ارزش استناد ندارد اما صراحت و مردم دوستی او در این آثار همچنان آنها را خواندنی نگه داشته است.
کائینی تصریح کرد: بسیاری از روشنفکران ما در سالهای اخیر کارشان تنها تخطئه جلال و روشنفکری ستیزی او بوده است اما با این حال ، آل احمد مورد اقبال بدنه جامعه است و شاید همین مسئله نشان بدهد که روشنفکران ما ارتباط مناسبی با بدنه اجتماع ندارند.
* دانایی فر: انتشار خاطرات مرحوم جلال در دست اقدام است/ خاطرات به وراث سپرده شد
دانایی فر خواهر زاده جلال آل احمد در این برنامه با بیان اینکه معمولا دولتها یا نهادهای حاکمیتی هم مراقب سرمایههای نمادین هستند و سعی دارند این سرمایهها را در مناسبتهای مختلف به موقع در معرض دید همگام قرار دهند، افزود: این افراد همانند علائم راهنمایی هستند، هم راه و هم راه رفتن صحیح را نشان میدهند.
به گفته وی، اگر این سرمایهها از جامعه دور شوند جامعه و مردم دچار کج روی خواهند شد.
دانایی فر متذکر شد: عنوان همایش اشارهای به جلال و شمس و روشنفکران متفاوت دارد این عنوان تحریک کننده است، سال گذشته هم که اولین بخش این همایش برگزار شد سوء تفاهمها یی را پدید آورد و اتهامهایی را به حاضران و برگزار کنندگان متوجه ساخت اما امیدواریم این نشست اینگونه نباشد.
وی ادامه داد:به طور کلی فرهنگ یک جامعه را شبیه یک باغ یا بوستان میبینم، باغی که همه آحاد آن جامعه در نگهداری و پرورش و بهرهبرداری از نعمات سهیم هستند، مثل استادان، معلمان، هنرمندان و... اینها به خاطر تخصص خود سهم بیشتری در پرورش بوستان فرهنگ دارند.
خواهر زاده جلال آل احمد تصریح کرد: وجود تفاوت میان روشنفکران معاصر طبیعی است، حتی باعث غنا و بهرهوری این بوستان خواهد شد، جامعه غافل این غافل این بوستان را با تمام گوناگونی مورد استفاده قرار میدهد. البته نقشهای روشنفکران در یک جامعه متفاوت است، اما رسالتی مشترک دارند و آن طراوت و سرسبزی مطلوبیت زیاد این بوستان است.
دانایی فر ضمن تاکید بر اینکه جلال و شمس با روشنفکران زمانه خود هم متفاوت بودند عنوان کرد: این تفاوت هم به لحاظ ساختار شخصیتی و هم فکری و هم کارکردهای اجتماعی و سیاسی است کما اینکه دو برادر هم با هم تفاوت هایی دارند.
وی ادامه داد: رسالت ما بازماندگان این شخصیتهاست که اندیشههای آنها را با تمام تفاوت و تناقضهایش احیا کنیم.
وی به پروژههای در دست انجام اشاره کرد و با اعلام چند خبر اذعان کرد: انتشار خاطرات مرحوم جلال در دست اقدام است، در اثر حادثهای مبارک پس از سالها پیدا شد و با اهتمام ویکتوریا دانشور این دستنوشتهها از معرض انهدام نجات یافته است و منتشر خواهد شد که البته به وارث جلال سپرده شده و ما هم تصمیم گرفتیم با مشارکت تمام بازماندگان یک هیات امنایی تشکیل دهیم تا درباره تمام آثار چاپ شده و نشده تصمیم گیرند. تشریفات اداری آن طی شده و بزودی در مقام اجرا هیات امنا آغاز به کار میکند.
خواهر زاده جلال ضمن تاکید بر اینکه تاسیس و راهاندازی خانه موزه جلال و سیمین در دست انجام است، عنوان کرد: نام این خانه موزه جلال و سیمین «خانه ادبیات ایران» خواهد بود، در محل خانه مسکونی این دو زوج تاسیس و دایر میگردد.. البته باید از شهرداری بابت این تاخیر گلایه کرد.
وی در پایان ابراز داشت: تاسیس هنرستان کشاورزی جلال و مدرسه کوه نوردی جلال در طالقان هم از مواردی است که بزودی انجام خواهد شد، این موارد توسط دو تن از بازماندگان آنها صورت میگیرد.
در این مراسم عبدالجواد موسوی پیرامون انتشار مطالبی در کتاب هفته مواردی را مطرح و از انتشار و درج پروندهای با نام جلال آل احمد خبر داد و در ادامه شعر خواند.
* بقایی ماکان: غرب زدگی در تاریخ ما عمری هزار ساله دارد
محمد بقایی ماکان در سخنانی با اشاره به اثار گسترده و پراکنده آل احمد اظهار داشت: هر متفکری را می توان تحت یک عنوان کلی که اندیشه محوری او را شکل می دهد مورد توجه قرار داد به عنوان مثال افلاطون را با مُثُل می شناسند و یا دکارت را با کوجیتو، منطق ذره ای را با راسل می شناسند و پوزتیویسم را با آگوست کنت. آل احمد هم با یک موضوع و عنوان کلیدی که چیزی جز غرب زدگی نیست شناخته می شود هر چند که برخی معتقدند این عبارت از احمد فردید به ما رسیده است اما غربزدگی که جلال از آن نام می برد با غرب زدگی فردید متفاوت است.
بقایی ماکان ادامه داد: غرب زدگی در تاریخ ما عمری هزار ساله دارد اولین بار غزالی در تحفطه الملوک داستانی درباره فردی به نام عبدالرزاق روایت می کند که در بلاد کفر زندگی می کند. شبی پیامبر اکرم را در خواب می بیند و پیامبر از او می پرسد که در آنجا چه می کند و او نیز چنین سئوالی را از ایشان می پرسد و پاسخ می شنود که آمده ام برای نجات فردی که خودش را به این ورطه انداخته است. در داستان شیخ صنعان هم عطار، این حکایت زیبا را مطرح می کند جالب اینکه شیخ صنعان دختر ترسا را اولین بار بالای یک ساختمان می بیند و گمان می کنم که عطار نمی دانست که امروز هم اسلام هم به ساختمانهای بلند غرب غبطه می خورد و نابودش می کند و هم در کوچه پس کوچه های 5-6 متری سعی می کند مانند آن بسازد.
این محقق ادامه داد: آل احمد به تعبیر من غربزدگی را روشمند شرح می دهد. او این مفهوم را بر پایه نسبت میان سنت و تجدد مطرح می کند اما متاسفانه درباره مفهوم سنت تعریف مشخصی ارائه نمی کند و این حلقه گمشده در تمامی آثار اوست و به نظر من برداشت او از سنت مبتنی بر قاموس عربی است نه فرهنگ فارسی. در عربی سنت به معنای آداب و رسوم و شیوه عمل و از نقطه نظر دینی به باور اهل تسنن به مجموعه اعمال و رفتار پیامبر اکرم گفته می شود که اهل تشیع اعمال امامان خود را نیز به آن اضافه می کند. جلال چنین سنتی را قبول دارد چونکه در آثار خودش به سنت های دیگری مانند آنچه که در مناسبات روستائیان زمان خودش وجود دارد می تازد.
بقایی ماکان تصریح کرد: فرهنگ ایرانی تعریفی برای سنت وجود دارد که در غربزدگی جلال مجهول واقع شده است. به باور من اگر جامعه ای قرار است جلوی غرب بایستد باید هر دوگونه سنت را در این مسئله وارد کرده و تاثیرگذار بداند. هم سنتی که با عقل به پیش می رود و هم سنتی که با عشق.
این محقق ادامه داد: جلال آل احمد در غربزدگی همه مشکلات را گردن سرریشه داری می اندازد و نقش مردم را نادیده می گیرد اینکه ما همه فشارها را متوجه قشر حاکم کنیم غلط است جامعه ما در آن زمان جامعه ای بود که اندیشه اش مانند تفکرات یک کودک خردسال بود مانند کسی که تازه به اکابر رفته است روشنفکر هم باید در چنین جامعه ای به اندازه توقع داشته باشد البته به این مسئله هم باور داریم که تا جامعه درست نشود از میان آن روشنفکر خوب بیرون نمی آید. به باور من ذهن ما به طور معمول به احساسات معطوف است و جلال نیز از این مسئله مستثنی نیست.
بقایی ماکان ادامه داد: آل احمد را می توان به پروانه ای بیقرار در بوستانی از گلی به گل دیگری حرکت می کند اما وارد هیچ کدام از آنها نمی شود جامعه ایرانی در دوران آل احمد به دلیل آشفتگی که دارد وارد عمق هیچ موضوعی نمی شود و سعی دارد با مسائل مختلف احساسی برخورد کند شاید به همین خاطر است که آنقدر به شعر در این جامعه توجه می شود به فلسفه توجه نمی شود. از طرف دیگر این جامعه کتابخوان هم نیست و روشنفکرش هم دارد از دل چنین جامعه ای متولد می شود. در چنین جامعه ای جلال نیز با نگاهی عطوفت زده نقش تاثیر گذار جامعه را در آنچه که در غربزدگی مطرح می کند نادیده می گیرد.
وی در پایان تصریح کرد: آل احمد از نظر من مانند یک نارنجک جنگی بود که در زمانه خودش رها شد تا لااقل آنها را از یک خواب آشفته رها کند.
* رجبی دوانی: آثار جلال آل احمد متأثر از سنتگرایان اروپایی است
محمد رجبی رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی در دومین نشست جلال و شمس روشنفکران متفاوت که عصر امروز در ساختمان تاریخ معاصر ایران برگزار شد گفت: جلال به عنوان نشانهای از مرحله گذار تاریخی کشور به شمار میرود.
وی ادامه داد: متأسفانه معنای مبهمی از کلمه سنت وجود دارد و حتی باید بگوییم تا حدی مفهومی که از این واژه به ذهن میرسد غلط است چرا که ما آداب و رسوم و عادات را با سنت اشتباه گرفتیم و در حقیقت سنت امور ثابتی است که انسان نمیتواند از آن بگذرد.
وی ادامه داد: قطعاً در هر فرهنگی انسانی سنتها تأثیر زیادی دارند ولی اینکه بگوییم تمام آنچه یک فرهنگ به همراه دارد به خاطر وجود سنتها است مسئله اشتباهی است.
رئیس کتابخانه مجلس با بیان اینکه ایران به دو مقطع تاریخی قبل از اسلام و بعد از اسلام تقسیم میشود تصریح کرد: البته این دو مقطع بسیار نزدیک به هم بوده و شباهتهای زیادی دارند به گونهای که در ایران قبل از اسلام مردم به قیامت و به اول قبر و... اعتقاد داشتند و تنها با ورود اسلام به ایران این مسئله کاملتر شد.
رجبی با بیان اینکه بر خلاف آنچه در دوران پهلوی شایع بود که دوران قاجار دوران بیخبری است ولی بسیاری از اوجگیریهای فرهنگی کشورمان در دوران قاجار رخ داد، اضافه کرد: با این حال جریان بهائیت و بابیت نیز به عنوان اولین جریان مخالف دوران قاجار ظهور کرد.
وی با بیان اینکه روشنفکری کشورمان آن روشنفکری نبود که در غرب وجود داشت اظهار داشت: در اواخر رژیم پهلوی یک نوع گذار جدید در کشور ایجاد میشود به گونهای که ما شاهد ظهور گرایشهای جدیدی در این زمان هستیم که در گذشته وجود نداشتند و مهمترین جلوه آن نیز جلال آل احمد است.
به گفته این مسئول، جلال کسی است که از مذهب گریزان میشود و مدتی مارکسیسم شده ولی بعد از آن به دنبال اصالتها و ریشههای گذشتهمان میگردد از این رو آثار جلال آل احمد متأثر از سنتگرایان اروپایی است.
وی تصریح کرد: دوران گذاری که در اواخر دوره پهلوی رخ میدهد سرانجام به انقلاب اسلامی میرسد و هنوز نیز ادامه دارد و در اصل ما باید بدانیم غرب چیست و به دنبال چه میگردد چرا که غرب تنها بدین معنی نیست که کسی کرواتی بزند و به آن غربی بگوییم.
رئیس کتابخانه مجلس در همین زمینه افزود: در حقیقت غرب یک نوع نگاه به عالم و جهان است و تا زمانی که ما نیز چنین دیدگاهی به عالم داشته باشیم خواسته یا ناخواسته غربی و غربزده هستیم از این رو باید عمیقاً بدانیم که چنین دیدگاهی چه آثاری را در پی دارد و این که دیدگاههای دیگر کدامها هستند.
رجبی با بیان اینکه با غرب سیاسی میتوان مقابله کرد افزود: با این حال اگر مقابلهمان فقط مقابله سیاسی باشد در نهایت همانند کشور چین میباشیم چرا که مبارزه با غرب تنها سیاسی نیست و جلوههای دیگری نیز دارد.
رجبی گفت: با دیدگاه مطروحه باید بگوییم جلال آل احمد کسی نیست که دورهاش گذشته باشد در حقیقت وی پیشگوی دورانی است که در افق آینده کشورمان قرار دارد.
* حقانی: جلال به آداب و رسوم احترام میگذارد و اگر جلال بود راهپیمایی اربعین برایش جدی میشد
موسی حقانی در پایان این نشست پیرامون نگاه جلال به غرب و اینکه نگاه او به غرب جدید تمامیت خواه است، اظهار داشت: جلال نگاه تمامیت خواه به غرب جدید دارد که همه چیز بشر را بر اسا مدل خوا میخواهد تعریف کند.
وی متذکر شد: جلال غرب زدگی و روشنفکران را نقد میکند این نقد از دکتر خانلری آغاز شده و تا موسسه فرانکلین ادامه می یابد.
از این منظر جلال غرب جدید را نقد میکند غربی که یک پا در یونان دارد، اما این غرب جدید با تاریخ غرب تفاوت دارد. چون جریان دینی سنتگرا در ایران در مقابل غرب مقاومت میکرد. از این رو مورد توجه جلال قرار گرفت.
وی در خاتمه سخنان خود اضافه کرد: مرکز ثقل تفکر و اندیشه را اگر مبارزه با غرب زدگی ببینیم جریانی که جلال می تواند به آن تکیه کند مرجعیت شیعه است. انتخاب و نگاه جلال را خام نمیبینم، جلال به آداب و رسوم احترام میگذارد و اگر حالا بود راهپیمایی اربعین برایش جدی میشد.