بازدید 76359
76359 بازدید
«معاونت سیاسی» صدا و سیما، حریف شبکه «من و تو» هم نشد!
شب گذشته در حالی این رسانهها با این دو کلید واژه در حال حمله به ایرانیان و شیعه بودند که بخشهای خبری و سیاسی رسانه ملی، مثل اغلب اوقات در چنین زمانهایی به مسکوت گذاشتن اصل ماجرا مشغول بود.
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۳ 16 December 2014
کد خبر: ۴۵۸۸۳۰
| ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۳ 16 December 2014
| 76359 بازدید
76359 بازدید
|
واقعه گروگان گیری در سیدنی استرالیا برای ما ایرانیها در ابتدا مثل هر واقعه گروگانگیری دیگری، دلهره آور بود و ایرانیان هم مثل هر ملت صلح طلبی، حس همدردی و آرزوی پایان مسالمت آمیز آن را برای گروگانها داشتند؛ اما پس از ساعاتی، برای ما ایرانیان، حادثه سیدنی دیگر یک گروگانگیری ساده نبود، زیرا خبرگزاریها گروگانگیر را یک ایرانی معرفی میکردند.
به گزارش «تابناک»، از زمانی که خبر اولیه ایرانی بودن گروگانگیر منتشر شد تا زمانی که این خبر تأیید شد، رسانههای ایرانی در شوک بودند که جریان چیست و ماجرا از کجا سرچشمه گرفته است.
مجموعهای از رسانههایی که نیاز به معرفی ندارند، یکراست دنبال معرفی این حادثه به عنوان یک توطئه علیه ایران و ایرانیان رفتند. عدهای حتی آن را وسیلهای برای تحت الشعاع قرار دادن حماسه اربعین تلقی کردند و عدهای هم تحلیلهای دیگری داشتند.
آنچه در این میان رسانههای ایران به ویژه بخشهای خبری و سیاسی رسانه ملی نادیده گرفتند، جریانهای خبری بود که پس از انتشار خبر ایرانی بودن گروگانگیر در رسانههای بینالمللی شکل گرفت. اینکه این حادثه توطئه بود یا نه یک اتفاق معمولی دیگر مهم نبود. مهم این بود که رسانههای بین المللی استفاده خود را از این حادثه بردند و بخشهای خبری و سیاسی رسانه ملی سکوتی خفه کننده در پیش گرفته بودند.
رسانههای بینالمللی و رسانههای فارسی زبان مخالف جمهوری اسلامی ایران هم چون «بیبیسی» فارسی و «من و تو»، با محوریت دو کلید واژه ایرانی بودن و روحانی شیعه بودن، اخبار و گزارشهای متعددی درباره این واقعه مخابره کردند.
تردیدی نیست که برای یک رسانه غربی یا اپوزیسیون مخالف نظام، این دو کلید واژه بیشترین تأثیر را در بین مخاطبان افکار آنان در راستا ایران هراسی دارد. شب گذشته در حالی این رسانهها با این دو کلید واژه در حال حمله به ایرانیان و شیعه بودند که بخشهای خبری و سیاسی رسانه ملی، مثل اغلب اوقات در چنین زمانهایی به مسکوت گذاشتن اصل ماجرا مشغول بود.
آن هم در مورد یک تبعه ایرانی که از کشور مهاجرت کرده و تغییر مذهب داده و انواع جرائم را مرتکب شده بود و در لوای پرچم داعش، این گروگانگیری را انجام داده بود. باز هم البته جای شکرش باقی است که وزارت خارجه به سرعت این گروگان گیری را محکوم کرد.
بخشهای خبری و سیاسی رسانه ملی در این زمان، فضا را در اختیار رسانههای غربی و اپوزیسیون قرار داد تا آنان برای مخاطب فارسی زبان و غیر فارسی زبان در این باره تولید محتوا کرده و خط خبری خود را القا کنند.
به نظر میرسد، انفعال و عدم تصمیم گیری بموقع در معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما، فرصتها را در عرصه رسانهها برای، کلیت نظام سیاسی به تهدید تبدیل میکند و اغلب اوقات معاونت سیاسی در اغلب اوقات نقش نوش داروی بعد مرگ سهراب، برای حوادث مهم مرتبط با نظام سیاسی کشور را بازی میکند.
در حال حاضر در اغلب مسائل حساس در عرصه سیاست داخلی و بین المللی، مخاطب فارسی زبان داخل و خارج کشور، چشم امیدی به اطلاعرسانی دقیق، جریانسازی حقیقی و گرفتن امواج خبری از رسانههای غربی، از سوی بخشهای سیاسی و خبری رسانه ملی ندارد.
اکنون که موسم تغییر و تحول فرا رسیده است، شاید تغییراتی در این معاونت بتواند خون تازهای در رگهای کم تحرک و بیتحرک بخشهای سیاسی و خبری رسانه ملی تزریق کند.