عضو مجلس خبرگان رهبری معتقد است «حرمتشکنان روز عاشورا» گوساله سامری بودند چراکه گوساله سامری باعث گرایش یک عده به شرک شد و اینها نیز خواستند جامعه را به شرک و توجه به استکبار سوق دهند و عزاخانه امام حسین(ع) را آتش زدند.
به گزارش فارس، آیتالله سید احمد علمالهدی عضو مجلس خبرگان رهبری را همه به مواضع انقلابی و صراحت گفتار میشناسند، سخنران مراسم تاریخی 9 دی تهران که در جمع عاشورائیان حماسه نهم دی، موضوع محارب بودن موسوی و کروبی را مطرح کرد و خطاب به آنها گفت که اگر توبه نکنند مردم با آنها به عنوان محارب برخورد خواهند کرد.
امام جمعه مشهد که به خاطر مواضع صریحش در تبیین فتنه همواره مورد هجمه تبلیغاتی و رسانهای فتنهگران بوده است، در این گفتوگو ضمن بیان ریشههای فتنه 88 به بازخوانی زمینههای ایجاد 9 دی و ناگفتههایی از روز حماسه تهرانیها در سال 88 پرداخت:
با توجه به اینکه حضرتعالی در سال 88 سخنران مراسم ویژه 9 دی بودید فکر میکردید مراسم 9 دی 88 در تهران با این شکوه و عظمت و حضور گسترده مردم برگزار شود؟
آیتالله علم الهدی: البته قبل از آن پیشبینی میشد چرا که در ایام فتنه، حساسترین مسئله عاطفی و اعتقادی این ملت که همان مسئله اهانت به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع) است مورد هجوم قرار گرفت و فتنهگران با حساسترین نقطه گرایش دینی مردم رویارو شدند.حضور میلیونی مردم در حماسه 9 دی فراتر از انتظار و غافلگیرانه بود با سبقه ولایتمدارانه مردم و همچنین عشقی که به امام حسین (ع) داشتند احتمال برگزاری این تجمع عظیم و حماسه آفرینی بود. به همین منظور به بنده فرمودند به عنوان سخنران این مراسم به تهران بیایم علیرغم اینکه از استقبال مردم مطمئن بودیم و احتمال تجمع حماسی را می دادیم میدان انقلاب برای برگزاری این مراسم انتخاب شد اما حضور جمعیت میلیونی فراتر از انتظار بود و همه را غافلگیر کرد چرا که اگر این تعداد مردم پیش بینی می شد مطمئنا میدان آزادی برای برگزاری این مراسم انتخاب می شد.
آقای جنتی از بنده برای سخنرانی 9 دی تهران دعوت کرد
حضرتعالی به دعوت اشاره کردید چه شد که شما به عنوان سخنران دعوت شد؟ مگر این حماسه در مشهد برگزار نشد؟
آقایان در شورای هماهنگی در خصوص جزئیات مراسم تصمیم گرفتند و آقای جنتی امر فرمودند بنده به تهران بیای2م نظر این بود که در اجتماع تهران بنده سخنران باشم حال اگر خصوصیتی هم در بنده تشخیص دادند با آقایان بود و من اطاعت امر کردم. اتفاقا روز 8 دی در مشهد تجمعی برای اعتراض به رفتار فتنهگران برگزار میشد و آیتالله طبسی بنا داشتند سخنرانی در رواق امام خمینی داشته باشند بنا بر این ما نیز به منظور شرکت در این مراسم قصد عزیمت به حرم رضوی را داشتم قبل از اینکه بنده بخواهم از دفتر به سوی تجمع بروم عده زیادی در خیابان تجمع کرده بودند با این جمعیت زیاد بنده مجبور شدم پیاده عازم شوم جمعیتی که برای رفتن بنده به حرم جمع شده بودند جمعیتی بالای 30 هزار بود؛ با ورود ما رواق و صحن مالامال از جمعیت شد و همگی از بیانات تولیت آستان مقدس امام رضا(ع) استفاده کردیم و آنجا اعلام شد اصل راهپیمایی 9 دی است و بحمدالله راهپیمایی مشهد هم آبرومند بود. حتی استدلالات قرآنی پاسخگوی هیجان عظیم مردم نبود.
*جمعیت مردم در 9 دی از پل چوبی به بعد متراکم بود
در خصوص مراسم 9 دی تهران ناگفته و خاطرهای دارید؟
پس از برپایی مراسم عزاداری در روز 9 دی بنده سخنرانیام شروع شد فکر نمیکردیم همچین جمعیتی حضور پیدا کند در ساختمانی که ما نشسته بودیم بنده به خاطر مسائل جسمی نمیتوانستم از پله بالا بروم اما مسئولینی که به پشت بام ساختمان میرفتند گفتند تقریبا از حوالی پیچ شمیران و پل چوبی جمعیت متراکم و کند است.
مسیر راهپیمایی نیز از 4 طرف اعلام شده بود که از جایگاهی که ما مستقر بودیم فقط میدان انقلاب تا پل چوبی قابل مشاهده بود طرف میدان آزادی و امیرآباد و کارگر از جنوب را نمیدیدند برای ما واقعا جمعیت قابل توجه بود. نکته دیگری که در آن روز احساس کردم این بود که بنده صحبتم را با استدلالات قرآنی شروع کردم اما دیدم مردم شور و هیجانی دارند که با این سخنان آرام نمیگیرند و به جریان حماسی بیشتری احتیاج دارند و ما پاسخگوی این احساس و هیجان مردم نیستیم و هر چقدر هم که مطلب قوی و منطقی و تکیهگاه حرفهایمان آیات قرآن و تفسیر آن باشد پاسخگوی هیجان عظیم مردم نیست چرا که مردم از اتفاقات آن روزها طوری به درد آمدهاند که اینگونه صحبتها و سخنرانیها آنها را اشباع و ارضاء نمیکرد؛ این احساسی بود که نسبت به وضعیت مردم داشتم.
*اهانتکنندگان به عزاخانه سیدالشهدا همچون گوساله سامری عمل کردند
یعنی این شور و حال جمعیت نهم دی در صحبتهایتان تاثیرگذار بود یا همان چیزی که از قبل آماده کرده بودید را ارائه دادید؟
خیر بنده که حرف خودم را میزدم منتهی بعضیها فکر کردند بنده به خاطر هیجان مردم احساسی شدهام و به این دلیل جملات و تعابیر تندی را گفتم اما اینجوری نبود؛ بنده آنجا به نظر خودم کلام تندی نگفتم اما جملهای که پس از آن خیلیها دست گرفتند این بود که «چرا شما در تجمع 9 دی فتنهگرها را به "بزغاله و گوساله" تشبیه کردید» در حالی که بنده فتنهگران را نگفتم و تعبیرم حساب شده بود من این حرف را به سران فتنه و جریان فتنه نگفتم، گفتم شما کاری کردید که یک عده بزغاله و گوساله بریزند و عزاخانه امام حسین(ع) را آتش بزنند بنابراین روی سخنم با جمعیتی بود که اهانت کردند علت این تعبیر هم به خاطر این بود که در مقابل اهانت کنندگان به ولایت و ساحت مقدس حضرت سیدالشهداء باید تعبیری میکردم که جوابگوی احساسات مردم باشد چه بسا که توهین به مراسم عزاداری اباعبدالله مسئله کوچکی نبود وقتی مردم با چشم خودشان دیدند که پرچمی که به "یاحسین شهید" مزین شده است آن را کندند و به آتش انداختند آن هم برای مردمی که هستیشان مال امام حسین(ع) است، بنابراین طبیعی بود که برخورد با این قضیه باید متناسب با این حرکت و اهانت باشد لذا تعبیر به بزغاله و گوساله از کسی که این حرکت را کرده است از نظر مردم شاید خفیفترین تعبیر بود و این سخن بنده نیز مستند قرآنی و روایی داشت.
* گوساله سامری باعث گرایش عدهای به شرک شد
تعبیر گوساله به خاطر این بود که اینها گوساله سامری بودند چرا که گوساله سامری باعث گرایش یک عده به شرک شد طبیعتا اینها گوساله سامری بودند که فکر کردند بیایند و جامعه را به شرک و بتپرستی و توجه به استکبار سوق دهند اینها در نقش گوساله سامری ظاهر شدند و عزاخانه امام حسین (ع) را آتش زدند.تعبیر به بزغاله هم تعبیر امیرالمومنین (ع) است زمانی که مردم کوفه حاضر نشدند در مقابل ظلم معاویه قیام کنند و با آن سازش کردند امیرالمومنین از آنها به عنوان بزغاله تعبیر میکنند و می فرمایند: «شما از حق جدا میشوید و از حق نفرت دارید مثل نفرتی که یک بزغاله از غرش شیر دارد.» امیرالمومنین آنها را به دلیل نفرتی که از حق دارند به بزغاله تعبیر میکند و به نظر من این تعبیر در خصوص آدمهایی که تا حدی از حق نفرت پیدا کرده و به باطل گرایش پیدا میکنند که به مجلس عزاداری سیدالشهدا بیحرمتی می کنند لایق این صفت هستند لذا تعبیر من حساب شده بود و به سران فتنه اطلاق نمیشد بلکه شامل «حرمتشکنان روز عاشورا» میشد.
* ماجرای نامه به میرحسین موسوی بعد از نهم دی
پس از ایراد این سخنرانی آقای موسوی بعدا علیه این سخنان بیانیهای را صادر کردند و من نامهای برایشان نوشتم و همه این موارد را ذکر کردم که در روزنامه ایران هم چاپ شد.
علیرغم بیان اینگونه استدلالات، احساسات مردم آنقدر قوی بود که حتی این تعابیر نیز پاسخگوی این احساسات نبود اما ما مقید بودیم که جوری عمل نکنیم که در این جمع برخلاف ادب سخن و صحبتی مطرح شود؛ حماسه 9 دی ناشی از اراده خداوند و شفاف سازی های رهبری بود.
*حماسه 9 دی ناشی از اراده خداوند و شفاف سازی های رهبری بود
بسترهای شکلگیری حماسه 9 دی را بر اساس چه مولفههایی میدانید؟ بیشتر برایمان در این باره توضیح دهید.
ممکن است که خیلیها عرایض بنده را قبول نداشته باشند و با همه دیدگاهها و سخنانم موافق نباشند لذا از نظر من حماسه 9 دی هیچ بستر اجتماعی جز اراده وجود مقدس پروردگار، توجهات خاص امام زمان (ع) و شفافسازیهایی که مقام معظم رهبری نسبت به فتنه داشتند و بیدارباشهایی که در مردم ایجاد کردند، نداشت.
درست است که تحلیلهای ارائه شده از سوی مقام معظم رهبری مردم را در موضع ضد فتنه قرار داد و از سوی دیگر اهانت فتنهگرها به ساحت مقدس سیدالشهداء عواطف مردم را جریحهدار کرد اما آن جرح عاطفی مردم ـ که برخی به عنوان دلیل اصلی شکل گیری حماسه 9 دی از آن یاد می کنندـ در حد تولید آن حماسه نبود؛ به نظر اینجانب جریحهدار شدن احساسات دینی مردم و بیدارباش و نفرت مردم از جریان فتنه و فتنه گران یک امر بدیهی بود و نیازی به حضور در خیابانها و فریاد زدن در این خصوص نداشت به عقیده بنده در این حرکت اراده خداوند بر این قرار گرفت که به دنیای کفر و الحاد اعلام کند که این مردم هیچ گاه وجهالمصالحه توطئه استکبار قرار نمیگیرند. کارهای خدا مثل کار ما انسانها نیست بیشتر اعلامهای خداوند در یک ساختار به اصطلاح قهری و طبیعی به مردم اعلام میشود چطور وقتی پیامبر(ص) میخواهد به دنیا بیاید دریاچه ساوه خشک میشود، طاق کسری شکسته میشود، آتش آتشکدهها خاموش میشود و ... اینها حقایقی برای اعلام آمدن پیامبر و ریشهکنی کفر و شرک است در حماسه 9 دی خداوند میخواست نسبت به این کشور و زمینههای موجود در مردم به دنیای کفر و استکبار هشدار دهد.
*نیرومندترین شکل ولایت مداری مردم در 9 دی بروز پیدا کرد
نیرومندترین شکل ولایت مداری مردم در 9 دی بروز پیدا کرد؛ وجود اقدس امام زمان(عج) نیز عنایت فرمودند براینکه جریان ولایتمداری مردم در یک شکل قوی و نیرومندی بروز پیدا کند و این حضور باشکوه مردم یک رمز غیبی داشت بنابراین این حضور در صحنه در همه جای کشور امری جز عنایت خدا نبود چراکه مسئله فتنه طوری بود که با همه روشنفکریها و شفافسازیهایی که مقام معظم رهبری داشتند ولی در عین حال عدهای را در اصل مسئله دچار تردید کرده بود، این حماسه باعث شد همه آنها تردیدها بیاثر شود و مسئله ولایتمداری این ملت در یک شکل قوی و نیرومند بروز و ظهور داشته باشد.
به حرمت شکنی و هنجار شکنی فتنهگران اشاره کردید، به نظر شما دستگاه معرفتی جریانی که حرمتشکنی روز عاشورا و روز قدس، پاره کردن تمثال امام در 16 آذر را رقم زد بر چه اساسی بود و تفکر اینها بر چه مبنایی است؟
بنابر فرمایش مقام معظم رهبری مسئله جریان فتنه دارای دو بخش ریشهای و اجرایی است؛ ریشه فتنه در دست آمریکا و انگلیس بود و آنها طبق تجربهای که داشتند دیدند اینگونه حرکات در برخی کشورهای منطقه جواب داده بنابراین درصدد این بودند از هر موفقیت و فرصتی برای ایجاد چنین جریانی استفاده و نظام را ساقط کنند؛ خوب اصل فتنه مال اینها بود و هیچ کس هم قبل از مقام معظم رهبری این ریشه را در ک نکرد، رهبری در آبان سال 87 یعنی مدتها قبل از انتخابات و اعلام کاندیداتوریها در یکی از سخنرانیهایشان از سیاستمداران خواستند در زمین دشمن بازی نکنند چه ببرند و چه ببازند به نفع دشمن است لذا نیت دشمنان در راهاندازی فتنه را احساس کرده بودند و بر همین اساس توصیههای مکرری داشتند که در مسئله انتخابات خیلی دنبال نفی و اثبات نباشید.
* مجریان فتنه بیش از آنچه حقشان بود توقع و مطالبه کردند
این معلوم بود که دشمن دارد چکار میکند یکی از ابعاد جریان فتنه این بود که اصل مساله آنها هستند و میخواهند از فتنه ریشهای برداشت کنند بخش دوم نیز اصل اجرایی فتنه بود که طی آن عدهای در داخل کشور در قالب جنبش سبز حالا به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه مباشرت و اجرای فتنه را برعهده گرفتند. اصل عمل اینها یک عمل «بغی» بود که انجام دادند و مجری فتنه دشمن شدند.
بغی، به این معنا است که بیش از آنچه حقشان است توقع و مطالبه میکنند و دنبال تامین بیش از حقشان هستند و به عبارتی دیگر این افراد با استثمار جامعه از قانون سرپیچی میکنند.
*طراحی و مدیریت اجرایی فتنه 88 با دشمن بود
ادعای تقلب در انتخابات، خودداری از پیگیری این موضوع از مسیر قانونی، اردوکشی خیابانی و راه اندازی راهپیمایی غیرقانونی از جمله مصادیق بغی است که در فرهنگ اسلام و قرآن بغی نامیده میشود.
دشمن برای براندازی نظام اقدام به انجام حرکتهای جهشی کرد، طراح اصلی فتنه 88 دشمن بود البته تنها طراح نبود و مدیریت اجرایی آن را نیز عهده دار بود.
یعنی معتقدید اتاق فکر این جریان خارج از ایران بود؟
بله متاسفانه یک عده در کشور فقط دست نشانده و مباشر بودند اعلامیه میدانند و عدهای را به راهپیمایی دعوت میکردند؛ دشمن هم با این مدیریت فقط به تحقق هدف خودش که براندازی نظام بود می اندیشید و براندازی نظام هم جز با براندازی دین امکانپذیر نبود یعنی دشمن به این باور رسیده بود که تا وقتی که مردم پایبند دین و نظام هستند نمی توانند کاری از پیش ببرند یا باید نظام غیر دینی برای مردم ایجاد کنند که امکان ندارد چرا که در راس نظام ما، ولیفقیه جامعالشرایط است لذا متوجه شدند در این خصوص کاری نمیتواند انجام دهد و مجبور است مردم را از دین جدا کند پس برای براندازی دین حرکتهای جهشی مثل شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» یا «استقلال آزادی جمهوری ایرانی» را مطرح میکرد.
*سران فتنه در توطئه دشمن برای براندازی مباشرت کردند
یا اینکه با ضربه زدن به بزرگترین نقطه وابستگی این مردم که امام حسین (ع) است درصدد رخنه به باورهای ملی و دینیشان بود اینها تقریبا اهدافی بود که دشمن داشت و این آقایان هم زمینه اجرایی این اهداف را ایجاد کردند و در توطئه ای مباشرت کردند که مدیریتش را سردمداران استکبار بر عهده داشتند؛ سران فتنه با بیانیه هایشان ایجاد شبهه می کردندسران فتنه حتی حاضر نشدند وقتی میبیند که حرکت آنها غیرارزشی است و اصول را مورد هجوم قرار گرفته است حداقل بیایند در بیانیههایشان این مسائل را از هم جدا کنند، در قضییه 16 آذر بگویند اینهایی که عکس امام راحل را پاره کردند و یا در وز عاشورا مجلس عزای امام حسین(ع) را آتش زدند از ما نیستند، آن وقت آقای موسوی بیانیه داد و این فتنه گران را «عزادار خداجوی» نامید و به طور شفاف ایجاد شبهه کرد.
شما تاکید داشتید که نمیتوان نیت خوانی کرد، اما آیا با وجود روشنگریهای مقام معظم رهبری باز هم ندانسته و از روی غفلت مدیریت شدند؟
قضاوت در خصوص افراد و انگیزه آنها آسان نیست لذا دستگاه قضایی هم که میخواهد محاکمه کند نمیتواند براساس نیت افراد آنها را محاکمه کند.
بله ولی سوال اینجاست که اگر مغرض نبودهاند چرا ابزار ندامت و توبه نمیکنند؟
یکی از افرادی که ظلم زیادی در حق امیرالمومنین(ع) کرده بود هنگام مرگ از ایشان در قبال ظلمهایش طلب بخشش کرد و حضرت نیز فرمودند من تو را میبخشیم اما به این شرط که در میان مردمی که در حقم ظلم کردهای طلب بخشش کنی آن فرد خواسته آن حضرت را قبول نکرد و گفت آتش جهنم را به عذرخواهی در میان آنها ترجیح میدهم، این نمونهای از وسوسههای شیطانی است که در این زمانهای حساس بروز پیدا میکند و به همین راحتی نیست.
* امر بر موسوی و کروبی مشتبه شده که میتوانند دوباره حیات سیاسی پیدا کنند
علاوه بر این گاهی اوقات اینقدر مسائل برای آقایان تلقین و القا میشود که امر بر خودشان نیز مشتبه میشود که چه بوده و چه شده و یک جریانهایی اطراف آنها هستند که فکر میکنند به وسیله آنها میتوانند دوباره حیات سیاسی پیدا کنند.
آنها علیرغم روشنگریهای مقام معظم رهبری پس از حماسه 9 دی درصدد بودند این مطلب را به مردم نیز القاء و فتنه و فتنهگران را تبرئه کنند یعنی حتی خود آنها نمیدانند که مسئله برای مردم روشن است و تبرئه فتنه نه تنها باعث حیات سیاسی آنها نمیشود بلکه بیشتر ابزار مرگ سیاستشان میشود.
این به خاطر سعهصدر نظام نیست چون برخی از آنها میگویند ما از طلب خودمان گذشتیم و فتنه 88 حاصل یک فضای احساسی بود و براندازی نبود؟
امام بزرگوار در بنیانگذاری نظام مصلحت را در این دیدند که یک قلعه ایمنی را با دیوارهای بلند ولایت فقیه و دروازه وسیع مردمسالاری به وجود آورند، ما میخواهیم مردمسالاری به عنوان یک اصل در نظام ما تثبیت شده بماند و این مردمسالاری را در سایه دین به دنیا نشان دهیم. مسئله ما ایران و اداره آن نیست مسئله ما اسلام و جهان است امام راحل هم از روز اول فرمودند که ما باید انقلاب را به جهان صادر کنیم و صدور انقلاب صدور حاکمیت ما نیست صدور انقلاب صدور اصول و ارزشهای ما است.
*مردمسالاری واقعی در سایه دین قابل تحقق است نه در سایه لیبرالیسم
بعد از اینکه دو قرن و نیم از عمر مدرنیته گذشته و لیبرال دموکراسی را به عنوان بهترین نظام سیاسی ارائه داده است واقعیت این است که لیبرال دموکراسی هم این قدر مصیبت و مضرات به بشر تحمیل کرده است که از جمله آنها می توان به جنگهای جهانی و کشتار افراد بیشمار اشاره کرد. دنیا از فجایع لیبرال دموکراسی خسته است از این رو ما آمدهایم یک دکترین سیاسی را به مردم جهان معرفی کنیم و بگوییم شما که تشنه لیبرال دموکراسی و مردمسالاری هستید مردمسالاری واقعی در سایه دین قابل تحقق است نه در سایه لیبرالیسم.
میخواهیم این را به مردم نشان دهیم بنابراین باید مالیات و هزینه های این صدور را هم بپردازیم تا دنیا را متوجه دکترین اسلام کنیم تا آرزو و آرمان اصلی مردم دنیا که همان حاکمیت مردمسالاری است محقق شود.
*دستیاران فتنه ملیجک سیاسی هستند
طبیعتا باید ما یک فضای باز و آزاد داشته باشیم تا حتی کسانی که عقایدشان که بر همگان مسجل است صحبت کنند و آنها را محکوم نکنیم و اجازه بدهیم عقیدهشان را بگویند، درست است که این اقدام ضایعاتی را نیز به همراه دارد اما باید این شرایط را بپذیریم زیرا در واقع این هزینه مردمسالاری در سایه دین است.
سران فتنه به جای دفاع و تبرئه باید برائت بجویند و افرادی که از فتنه گران حمایت و آنها را تبرئه می کنند باطن خودشان را نشان میدهند مردم اینها را میشناسند اینها یک سری ملیجک سیاسی هستند.
آنها آن موقع دستیار مجریان فتنه بودند و به همین خاطر دچار مرگ سیاسی شدند و جریان هایشان منحل شد و به قول معروف آرم پیدا کردند و نمیتوانند وارد عرصه سیاسی شوند اما حالا میخواهند با این اقدامات حیات سیاسیشان را تجدید کنند و فکر میکنند حیات سیاسیشان در این است که به یک جریان مفسد که به واسطه آنها دچار مرگ سیاسی شدند، متوسل شوند در حالی که تنها راهشان این است که به جای دفاع و تبرئه، برائت جویند و اظهار ندامت کنند شاید آن موقع نجات پیدا کنند اما این هم لطف خداست که راه را اشتباه رفتهاند و در سایه این دفاع مشتشان بیشتر باز میشود چون اگر وارد عرصه سیاست می شدند و در انقلاب جایگاه پیدا میکردند به مقابله با اصول نظام و ارزشهای ولایتمدارانه میپرداختند.