یکی از فیلمهایی که به تازگی مراحل تولید را پشت سر گذاشته، محصول سرمایهگذاری یک مادر برای فرزندش برای تکیه بر صندلی کارگردانی است؛ فیلمی که هزینه تولیدش با قیمت یک پورشه دو میلیارد برابری میکند و عواملش که بعضاً از چهرههای شناخته در سینمای ایران هستند، دستمزدهای کلانی برای همکاری دریافت کردهاند.
به گزارش «تابناک»، شاید گفتههای پانتهآ بهرام در برنامه هفت، یک بهانه برای کمکاری بازیگرانی چون او تعبیر شده بود ولی در حقیقت، آنچه بهرام درباره شرط برخورداری از سرمایهگذار برای جذب در یک پروژه عنوان کرد، یکی از امور معمول در سینمای ایران شده و برخی بازیگران حضور مستمرشان را بر روی پرده سینماهای کشور، مدیون سرمایهگذارانی هستند که با تهیه کننده پروژههای سینماییشان مشارکت مالی میکند.
با این اوصاف، پیشنهادهای عجیبتری از پیشنهاد مشارکت مالی به بازیگران نیز داده میشود و در نمونههایی عجیب در سینمای ایران، شاهد این بودهایم که حتی برای بازی یک پیرمرد در برخی فیلمها هزینه شده تا بدین شکل فرزندان این پیرمرد از دیدن پدرشان در فیلمهای سینمایی لذت ببرند. طبیعتاً با این اوصاف، نباید تعجب کرد که یک بازیگر مرد فاقد توانمندی ویژه بازیگری، یکباره از تبلیغات به سینما بیاید و در چندین پروژه سینمایی نقش آفرینی کند!
بنابراین کستینگ در سینمای ایران به شدت انعطاف پذیر است و بر خلاف سینماهای دیگر کشورها که به قصد بازگرداندن سرمایه در گیشه و یا توجه منتقدان بسته میشود، در ایران برای تأمین هزینه تولید دستخوش تغییر میشود و متأسفانه گاهی نام بزرگ نیز در مقابل این وضعیت دستهایشان را بالا میبرند و تسلیم تهیهکننده و سرمایهگذاران میشوند که در نهایت آثار چنین همراهی در اثرشان نمودار میشود و به موقعیت حرفهای برخی نامداران سینمای ایران ضربه میزند.
در این میان اما اتفاقات جالبتری نیز رخ میدهد و آن تولید فیلم با محوریت یک شخص و با سرمایهگذاری همان شخص یا اطرافیانش است؛ اتفاقی که البته برای سفارش دهندهاش با هزینههای گزافی همراه میشود و سازنده اثر هزینههای معمول این سفارش را آنچنان بالا میگیرد که آنچه رخ میدهد، ارائه یک صورت حسابِ دور از انصاف است.
در همین زمینه، یکی از چهرههای جوان که قرار بوده از مادرش یک اتومبیل پورشه دریافت کند، با آیندهنگری مادر همراه شده و قرار شده با محوریت این جوان، فیلمی با حضور ستارههای سینما ساخته شده و بدین شکل این جوان به یک کارگردان برجسته بدل شود. این موضوع در حد شایعه در محافل سینمایی مطرح بود؛ اما اخیراً با پیگیریهای خبرنگار «تابناک» پیرامون صحت و سقمش، اصل وقوع ماجرا تأیید و از هزینههای کلان این پروژه پرده برداشته شد.
سینماگران مطرح این پروژه نیز علت دریافت هزینههای کلان و چند برابر قراردادهای معمولشان را در این پروژه به دیگر همکارانشان، فیلم اولی بودن و بیتجربه بودن این جوان تعبیر کردند و تأکید داشتند اعتبارشان را برای این اثر که حکم یک هندوانه سربسته را داشته و مشخص نبوده در نهایت چه اثری خواهد شد، فروختهاند و بدین شکل رقمهای عجیبی که دریافت کردهاند و در یک مورد برای یکی از ستارههای این فیلم تا چندصد میلیون تومان نیز گزارش شده را توجیه کردند.
پس از تولید این فیلم، تلاش عوامل حاضر در آن و برخی عوامل بیرونی ذینفع برای ورود این اثر به بخش فیلم اولیهای جشنواره نیز صورت پذیرفت؛ اما با توجه به کیفیت اثر مشخص بود این فیلم به بخش «نگاه نو» راه نخواهد یافت و حال ظاهراً عوامل این فیلم در تلاش هستند تا فیلم بلند سینمایی را که ظاهراً اثری قابل توجه نیز نشده، در گیشه اکران کنند تا حداقل این فیلم دو میلیارد تومانی دیده شود؛ موضوعی که ممکن است در اکرانهای سال بعد عملی شود.
هماکنون به نظر میرسد در صورتی که چنین مسائلی از یک اتفاق، به موضوعی معمول بدل شود، باید برای سینمای ایران نگران بود؛ اما تا زمانی که چنین مسائلی موردی رخ دهد و سینماگران نیز به چشم یک فرصت برای کسب درآمد بیشتر به آن بنگرند، تنها باید برای اعتبار سینماگران نگران بود که برای چنین پروژههایی در قبال دریافت اعداد نجومی هزینه میکنند و بعدها نمیتوانند دفاع محکمی از چنین آثاری که به هر حال در کارنامهشان ثبت میشود، داشته باشند.