خرس طلایی برلین شب پیشین به فیلم «تاکسی» تازهترین ساخته جعفر پناهی کارگردان ممنوعالفعالیت ایرانی تعلق گرفت؛ تصمیمی که مدتها پیش از آغاز جشنواره برلین و زمانی که فیلم رونمایی نشده بود، در «تابناک» پیش بینی شده و تأیید آن، پررنگ شدن بیش از حد کارکرد سیاسی برلیناله را عیان ساخت تا آنجا که رسانههای فارسی زبان اپوزیسیون نیز به صراحت انگیزه هدیه دادن این جایزه را صرفاً سیاسی تلقی کرده و نسبت به این رویه که اعتبار جشنوارهای چون برلین با بیش از نیم قرن سابقه را صرف مجادلههای سیاسی میکند، نقدهای جدی وارد کردند.
به گزارش «تابناک»، «جشنواره بینالمللی فیلم برلین / Internationale Filmfestspiele Berlin» از سال ۱۹۵۱تاکنون فعالیت مستمر و نسبتاً موفقی داشته و تلاش کرده، همراستای جشنوارههای بینالمللی «کن» و «ونیز» عمل کند؛ اما آیا رویه کنونی این جشنواره به تقویت موقعیت این رویداد کمک خواهد کرد یا ارزشهای سینمایی را در حاشیه اولویتهای سیاسی قرار خواهد داد؟ این پرسشی بود که پاسخش عیان و قابل پیش بینی مینمود.
«تابناک» ۲۹ دی ماه و مدتی
پیش از آغاز جشنواره برلین 2015 پیش بینی کرد: «حوادث اخیر عملاً باعث شد، آنها جعفر پناهی را در حکم یک اپوزیسیون به رسمیت بشناسند و همین فضا باعث شده، هرگاه پناهی در هر دوره اخیر جشنواره، صاحب اثر باشد، فیلمش دربست پذیرفته شود و به همین شکل، از گزینههای قطعی دریافت خرسهای برلین باشد» و این پیش بینی مدیون رفتار کاملاً عیان مسئولان فرهنگی آلمان و مشخصاً «دیتر کاسلیک» مدیر جشنواره برلین است.
«دیتر کاسلیک» فضای این جشنواره را در پانزده سال اخیر به شدت سیاسی نموده و ارزشهای سینمایی را در مواردی به طور کامل به حاشیه رانده تا صحنه برلیناله، فرصتی برای ارسال پیامهای مستقیم سیاسی باشد و ظاهراً این بار قرار بوده این پیام به ایران فرستاده شود که از فیلمساز مورد علاقه آلمان حتی با هدیه دادن خرس طلایی حمایت میشود؛ رویکردی که طبیعتاً نتوانسته در چند سال اخیر راهگشا باشد و منجر به تغییر وضعیت پناهی در کشور و احتمالاً بخشش محکومیتش شود.
جای تردیدی نیست که رویه اینچنینی جشنواره برلین، رویکرد مطلوب دولت آلمان است و در همین راستا، دوران تصدی سیاسیترین مدیر تاریخ این جشنواره تا ۲۰۱۶ تمدید شد و طبیعی است او در دوره تمدید مدیریتش بر مشی پیشینش که مورد اقبال مدیران وزارت فرهنگ آلمان قرار گرفته، بیش از پیش تأکید کند و به همین ترتیب، هدیه دادن خرس برلین به پناهی ـ سوای کیفیت این اثر ـ قابل پیش بینی بود.
مونیکا گروترز، وزیر فرهنگ آلمان در شب افتتاحیه برلیناله در برابر بیش از ۱۶۰۰ مهمان خارجی و داخلی گفت، از دعوت پیاپی پناهی برای شرکت در برلیناله پشتیبانی میکند و آن را کاری درست خواند. جعفر پناهی از سینماگران مورد علاقه جشنواره فیلم برلین و تنها سینماگر ایرانی است که هشت بار در این جشنواره حضور داشته است. او و کامبوزیا پرتوی در سال، ۲۰۱۳ مشترکا جایزه خرس نقرهای بهترین فیلمنامه را برای فیلم «پرده» از آن خود کردند. سال ۲۰۰۶ نیز فیلم «آفساید» پناهی، جایزه خرس نقرهای هیأت داوران را برای کارگردانی به دست آورد.
«پناهی» که به دلیل ممنوع الخروج بودن و به رغم اصرار مقامات جشنواره فیلم برلین نتوانسته بود، در مراسم امسال حضور یابد، خواهرزاده و همسرش را به نمایندگی از خود به جشنواره فرستاده بود که خرس طلا را «حنا سعیدی»، خواهرزاده پناهی که در فیلم او نیز بازی کرده بود، دریافت کرد و بدین ترتیب، عملاً پیش بینی سیاسی بودن این انتخاب رنگ واقعیت به خود گرفت و دفاع از اهدای جوایزی که توسط این جشنواره به فیلمهای دارای ارزش هنری در سالهای پیشین داده شده را نیز دشوار ساخت.
شاید این نقد مطرح شود که چگونه میتوان بدون تماشای «تاکسی»، هدیه دادن خرس طلایی برلین را یک اقدام سیاسی تلقی کرد؟ سوای پیشین تابناک با در نظر گرفتن معادلات سیاسی که تحقق یافت، آنهایی که این فیلم را دیدهاند و موضع شدیداً مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران را دارند نیز بر این موضوع تأکید ورزیدهاند.
در این زمینه فرج سرکوهی در مطلبی در یکی از رسانههای فارسی زبان هلند نوشت: «
مقایسه این فیلم با فیلمهای بخش مسابقه نشان میدهد خرس طلای شصت و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین نه به ارزشهای هنری و ساختاری فیلم تاکسی، که به مقاومت سازنده این فیلم در برابر... اهدا شده است. هیأت داوران نیز در بیانیه خود تلویحاَ به این نکته اشاره میکند.
اما برلیناله میتوانست به جای قربانی کردن ارزشهای هنری... با شیوههای دیگری از ... جعفر پناهی ... حمایت کرده و... نه با اهدای جایزه اول جشنوارهای معتبر که مدعی رعایت ارزشهای هنری، ساختاری و کیفی آثار نیز هست، چرا که نادیده گرفتن این ارزشها در گزینش فیلم برنده، ارزش جایزه را مخدوش و تأثیر آن را کاهش میدهد.
خرس طلا در تاکسی نه فقط «توهمزا» است که خواسته یا ناخواسته، با نگاهی همبستر است که آثار هنرمندان کشورهای «پیرامونی» را با نگاهی متفاوت از آثار هنرمندان اروپای غربی و آمریکای شمالی ارزیابی میکند. اهدای جایزه خرس طلای برلیناله به «تاکسی»، جایزه فیلم ایرانی «پریدن از ارتفاع کم» ساخته حامد رجبی را در بخش پانوراما نیز تحت الشعاع قرار داد؛ هرچند در گزینش این فیلم سیاست نقشی کمتر از هنر داشت...».
آیا همچنان تردیدی در اهدای خرس طلای برلین به مقاصد سیاسی و کاهش اعتبار برلیناله در مقابل جشنواره رقیب وجود دارد؟ ظاهراً مسئولان جشنواره برلین گوشهایشان را گرفتهاند و درک نمیکنند نادیده گرفتن ارزشهای فیلم رقیب، به منزله کاهش حضور این چهرهها در ادوار بعدی این رویداد خواهد بود؛ اما به هر حال برای هر هدف سیاسی باید قربانی داشت و گاه این قربانی باید ابعادی به اندازه اعتبار جشنواره برلین باشد.