تغییرات مدیریتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دو ماه اخیر با رفتن پرحاشیه سه مدیر در سه معاونت همراه بود؛ سه مدیری که پس از ترک دفاترشان با انتشار سه نامه، پاسخ مدیران بالادستیشان را دادند تا برکناریشان بیهزینه نباشد اما آیا چنین نامهنگاریهای پرهزینهای تکرار نخواهد شد؟
به گزارش «تابناک»، سلسله احکام انتصابی که علی جنتی و معاونانش پس از استقرار در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر کردند، با نقدهایی همراه بود. فضای ماههای آغازین دولت باعث شد برخی از این نقدها یا علنی بیان نشود و یا در سطح افکار عمومی مورد توجه قرار نگیرد؛ اما مرور زمان نشان داد، بخشی از تیم فرهنگی دولت، نسبتی با شعارهای داده شده توسط این دولت ندارد و یا حداقل نمیتواند مجری این شعارها باشد.
همین واقعیت باعث شد، برخی از مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دو ماه اخیر با هدف نزدیک شدن رویکردهای این مجموعه با هدفگذاریها و انتظارات فرهنگی از دولت یازدهم، کنار گذاشته شدند که به رغم تلاش مسئولان این وزارتخانه نتوانست در سکوت و آرامش پی گرفته شود و چهرههایی که از مسئولیتهایشان برکنار شدند، این موضوع را رسانهای کردند.
برکناری محمدرضا جعفری جلوه، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، برکناری یا استعفای حسین طاهری مدیرکل هنرهای نمایشی و برکناری علی شجاعیصائین، مدیر دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی، تغییرات کلیدی بود که در سه معاونت سینمایی، هنری و فرهنگی رخ داد و اذعان به سه خطا در انتصابات و اشتباه در انتخاب اشخاص برای این مسئولیتها ـ با توجه به معیارهای وزیر فرهنگ و ارشاد و معاونانش ـ تلقی شد.
معارفه محمدرضا جعفری جلوه
ابتدا در ۲۹ آذرماه، نامه جعفریجلوه خطاب به سینماگران و اهالی رسانه منتشر شد و مدیرعامل پیشین بنیاد سینمایی فارابی در بخشی از این نامه آورد: «...به صدا و سیما بازمیگردم، چون دیگر در سینما امکان حضور مؤثر برایم میسر نیست. نمیتوانم در فارابی ادامه دهم. دلیل آن هم روشن است که اگرچه همواره معتقد و مهیا برای چابکسازی و نوسازی بودهام، با طرحهای بیتوجه به اقتضائات صحنه عمل در سینمای کشور تحت عنوان کوچک سازی و در اصل برای تجزیه و تنزل بنیاد سینمایی فارابی با آن اعتبار و جایگاه جهانیاش موافق نیستم ضمن آنکه کاملاً مغایر با عهد و پیمان اولیهمان بوده است...».
سیاست به شدت محافظهکارانه سازمان سینمایی باعث شد تا آنها ترجیح دهند پاسخی به جعفری جلوه ندهند؛ اما حقیقت امر آن بود که جلوه نسبتی با ایوبی نداشت و در نهایت نیز نتوانستند با هم کار کنند و بدین ترتیب رمضانعلی حیدری خلیلی سرپرست شد و در نهایت با تکرار یک اشتباه دیگر، این مسئولیت به علیرضا تابش سپرده شد که نگرانی جدی برخی حامیان معاون کنونی سینمایی وزیر ارشاد را نیز در پی داشته است.
پس از آن، نوبت به برکناری حسین طاهری مدیر مرکز هنرهای نمایشی در آستانه جشنواره تئاتر فجر رسید تا این جشنواره فشلتر از دوره پیشین برگزار شود و اردشیر صالحپور در مقام سرپرست تئاتر کشور نتواند کاری از پیش ببرد و در نهایت مسئولیت به مهدی شفیعی سپرده شود. برای این مسئولیت نیز از تابش به عنوان کاندیدا در رسانهها نام برده شده بود اما در نهایت گزینه مورد وثوق علی مرادخانی معاون هنری منصوب شد. برکناری طاهری اما بیهزینه نبود و او نیز نامهنگاری کرد.
او در نامهای که مشخص نکرد در نهایت استعفا داده، دعوت به استعفا شده یا برکنار شده، استعفا داد و در متن این نامه آورد: «احتراماً از آنجا که احساس میشود سیاستهای دولت تدبیر و امید در معاونت امور هنری به ویژه در بخش هنرهای نمایشی به نحو مطلوبی تفسیر، تدوین، برنامهریزی و اجرا نمیشود، لازم میدانم که کنارهگیری خود را از مدیریت ادارهکل هنرهای نمایشی به دلایل زیر تقدیم حضور کنم؛
معارفه حسین طاهری ۱. عدم شفافیت بودجه و تخصیصهای ادارهکل هنرهای نمایشی،
۲. عدم شفافیت مجاری و نحوه هزینه کردن مبالغی که به هنرهای نمایشی تعلق میگیرد،
۳. ابهام در حیطه وظایف مدیریتی مدیرکل و دخالتهای بیجا، بدون اطلاع و بدون هماهنگی قبلی در امور در دست اقدام،
۴. عدم تخصیص بودجه حمایتی گروههای نمایشی که منجر به تشکیل نشدن شورای حمایت شده است،
۵. عدم تخصیص بودجه مصوب گروههای نمایشی شهرستانها،
۶. بهای بیش از حّد دادن به سیاستهای اقتصادی هنر و تلاش در جهت درآمدزا کردن هنر به هر قیمتی،
۷. بیتوجهی به خطمشی دیپلماسی فرهنگی دولت و عدم تخصیص بودجه که منجر به متوقف شدن تعاملات گروههای نمایشی در حوزه بینالملل شده است،
۸. بیتوجهی به آثار و رویدادها و مناسبتهای دینی و ارزشی و عدم تخصیص بودجههای مصوب در این خصوص،
۹. اقدام به واگذاری سالنهای تحت اختیار به مؤسسات غیرحرفهای،
۱۰. و فقدان سیاستگذاری صحیح رسانهای که امر خبررسانی هنر تئاتر را با مشکلات فراوانی روبهرو کرده است.
در پایان با یادآوری اینکه تاکنون ریالی از بودجه بزرگترین رویداد نمایشی کشور یعنی سیوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر پرداخت نشده است، آرزومندم فردی این مسئولیت را به عهده بگیرد که با سیاستهای اقتصادی معاونت امور هنری (اقتصاد هنر) و درآمدزا کردن تئاتر، همراه و همسو باشد».
نکته جالب آنکه بخشی از این اتهامات درباره نوع عملکرد متوجه شخص طاهری و نوع مدیریتش بود اما مدیر وقت اداره تئاتر، همه بار این مسئولیت را متوجه علی مرادخانی معاون هنری کرد و رفت تا تغییرش برای مدیران بالادستیاش بیهزینه نبوده باشد.
برکناری علی شجاعیصائین، مدیر اداره کتاب، سومین تغییر پرهزینه برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که لابد به قول معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهتر است «رسانهها زیاد دستمالیاش نکنند». وزیر ارشاد در این باره برکناری شجاعی صائین را نه به دلیل ممنوعیت مصاحبه مدیران با رسانه بلکه یک تخلف بزرگ اداری خواند؛ اما شجاعی صائین با انتشار نامهای تأکید کرد علت برکناریاش یک مصاحبه بوده که ظاهراً مصاحبه در خصوص یک کتاب بوده است.
معارفه علی شجاعیصائین در متن این نامه آمده است: «ورود به عرصههای خرد و کلان اداری و مدیریتی یا خروج از آنها، فینفسه واجد ارزشی نیست و به همین دلیل، وقتی متن نامه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره برکناریام از اداره کتاب را توسط جناب آقای صالحی، معاون محترم امور فرهنگی، دریافت کردم و خواندم، به راحتی آن را پذیرفتم و از پاسخ دادن به پرسشهای پرشمار خبرنگاران رسانهها درباره زمینهها و دلایل این اتفاق پرهیز کردم.
با این حال، پس از درج مصاحبه وزیر محترم در برخی پایگاههای اطلاعرسانی در روز سهشنبه مورخ ۲۱ /۱۱/ ۹۳، ضروری دانستم به اطلاع برسانم موضوع «دستورالعمل» یا «بخشنامه عمومی وزارتخانه» مورد اشاره ایشان، ممنوعیت مصاحبه مدیران وزارتخانه بوده است و علت برکناری اینجانب نیز، مستند به نامه وزیر محترم خطاب به معاون محترم امور فرهنگی، عدم رعایت این ممنوعیت و انجام مصاحبه بوده است. نامه ذکر شده بعدازظهر روز سهشنبه ۷/ ۱۱/ ۹۳ صادر و عصر همان روز به رؤیت من رسید.
در ضمن درباره مسائل مختلفی که طی روزهای اخیر از سوی برخی مسئولین وزراتخانه بیان شده است و همچنین مکاتبات به عمل آمده در مورد بعضی از این اظهارات، مطالب فراوانی دارم که به دلیل پرهیز از ایجاد حاشیه و تنش در فضای نشر کشور فعلاً از بیان آنها صرفنظر میکنم و امیدوارم دلیلی برای ذکر آنها پیش نیاید».
این نامه نیز بیپاسخ ماند تا حواشی کاهش یابد. با این حال به نظر میرسد چنین حواشی همچنان استمرار داشته باشد، زیرا ردپای انتصابهای اشتباه همچنان در معاونتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهود است و اصرار در این زمینه به رغم تأکید پیدا و پنهان دلسوزان این حوزه نیز اثربخش نبوده است؛ بنابراین، دور از انتظار نیست که باز هم شاهد برکناری یا استعفاهای اینچنینی متأثر از حکمهای اشتباهی باشیم که این در مجموعه صادر شده است.