حاج ابراهیم همت از آن دست شهداست که هر چه دربارهاش گفته و نوشته شود، باز هم سخنان تازه و نکاتی میتوان از آنها به دست آورد. «تابناک»، در روزهای پایانی سال ـ که اتفاقا همزمان با سالگرد شهادت سردار سرافراز سپاه اسلام است ـ گزارشی از زندگی حاج ابراهیم همت را برای مخاطبان ارائه میکند.
شهید «محمد ابراهیم همت» در دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ در «شهرضا»، یکی از شهرهای استان «اصفهان» در خانوادهای مستضعف و متدین به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۲ وارد دانشسرای اصفهان شد و پس از دریافت مدرک تحصیلی فوق دیپلم، به سربازی رفت. در حین سربازی و پس از آن، روی به مبارزه با رژیم طاغوت آورد و با گروههای مبارز مسلمان مرتبط شد
.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همت فعالیتهای خود را گسترش داد؛ «کمیته انقلاب اسلامی» را در «شهرضا» راهاندازی کرد و با کمک دوستانش، هسته اولیه «سپاه» شهر را شکل داد. در اواخر سال ۱۳۵۸، بر حسب ضرورت به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار» و «کنارک» و استان «سیستان و بلوچستان» رفت و به فعالیتهای گسترده فرهنگی پرداخت. در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه «کردستان» فرستاده شد و بنا بر آماری که از یادداشتهای آن شهید به دست آمده، سپاه پاسداران پاوه از مهر ۱۳۵۹ تا دی ماه ۱۳۶۰ (با فرماندهی مدبرانه او)، ۲۵ عملیات موفق در خصوص پاکسازی روستاها از وجود اشرار، آزادسازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ضد انقلاب داشته است.
پس از آغاز جنگ تحمیلی از سوی رژیم متجاوز عراق، شهید «همت» به صحنه کارزار وارد شد و در سالیان حضور در جبهههای نبرد، خدمات شایان توجهی از خود بر جای گذاشت و افتخارها آفرید و به همراه شهید حاج احمد متوسلیان، تیپ محمد رسولالله (ص) را تشکیل داد و در عملیات « فتحالمبین» مسئولیت بخشی از عملیات، به عهده این سردار دلاور بود. در عملیات پیروزمندانه «بیتالمقدس» در سمت معاونت تیپ محمد رسولالله (ص) فعالیت کرد. با آغاز عملیات «رمضان» در ۲۳ /۴/ ۶۱ در منطقه «شرق بصره»، فرماندهی تیپ ۲۷ حضرت رسول (ص) را بر عهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا هنگام شهادتش در سمت فرماندهی آن انجام وظیفه کرد. در «والفجر مقدماتی» مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل «لشکر ۲۷ حضرت محمد رسولالله (ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع)» بود بر عهده گرفت و سرانجام در عملیات خیبر، در جزیره مجنون و در هفدهم اسفند ۱۳۶۲، این جان ناآرام و شیدا، بهانه وصل به معبود را با ترکشی که بر پیکرش نشست، پیدا کرد و شهد دلنشین شهادت را لاجرعه سر کشید. خدایش با اولیا محشور گرداند.
آنچه در ادامه میخوانید، خاطراتی در خصوص این شهید بزرگوار است که گویای معنویت و اتصال ایشان به خداوند متعال و همچنین تواناییهای شگرف این فرمانده دلاور و نام آور ایران اسلامی است.
در اوایل مهرماه سال ۱۳۶۱، محمد ابراهیم همت همزمان در دو سِمَت منصوب شد؛ هم به عنوان فرمانده لشکر نصر متشکل از تیپهای ۲۷ محمد رسول الله (ص)، ۳۱ عاشورا، ۲۱ امام رضا (ع) و ۱۸ جواد الائمه (ع)، و هم به عنوان فرماندهٔ سپاهی قرارگاه عملیاتی ظفر. در این عملیات، به صوابدید همت، رضا چراغی مسئولیت فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) را که تحت امر قرارگاه ظفر قرار گرفته بود، عهدهدار شد.
همت با آنکه به اقتضای مسئولیت جدید خود، باید در قرارگاه هدایت عملیات را به عهده میگرفت، از هر فرصتی برای سرکشی به رزمندگان بسیجی سود میجست. چه اینکه در شب نهم مهرماه قید ماندن در قرارگاه را زد و برای بدرقهٔ گردانهای عازم حمله، به سنگر دیدگاه مشرف به نقطهٔ رهایی نیروها آمد.
یکی از کادرهای ارشد اطلاعاتی تیپ ۲۷ در عملیات مسلم بن عقیل (ع)، در شرح این واقعه میگوید: «... شب عملیات مسلم بن عقیل در دیدگاه ایستاده بودم. حاج همت و دیگر برادران هم حضور داشتند. بیسیم کار میکرد. اوضاع شلوغ بود و گردانها از نقطهٔ رهایی عبور کرده بودند. حاج همت ساکت و آرام به آسمان خیره شده بود و اشک میریخت.
کمتر کسی به ایشان توجه داشت. همه سرگرم کار خودشان بودند. از حالت حاجی تعجب کردم. ابتدا به خودم اجازه ندادم چیزی بپرسم، اما طاقت نیاوردم. جلو رفتم، حال او را جویا شدم. حاج همت به بالا اشاره کرد و گفت: خوب به ماه نگاه کن. به آسمان نگاه کردم. به نظر میرسید ماه در حال حرکت است. حاج همت ادامه داد: ماه، لحظه به لحظه، نیروهای ما را همراهی میکند. جایی که نیروها در معرض دید دشمن قرار میگیرند، ماه زیر ابر میرود و جایی که از دید دشمن خارج میشوند و نیاز به روشنایی دارند، ماه از زیر ابرها بیرون میآید و همه جا را روشن میکند.
از آنجا که حاجی اعتقاد شدیدی به امدادهای غیبی و رهبری عملیات از سوی آقا امام زمان (عج) داشت، به شدت منقلب شده بود و طاقت نیاورد. از پشت بیسیم به فرمانده گردانها ندا داد تا به حرکت ابرها و ماه توجه داشته باشند. چند دقیقه بعد، صدای فرماندهان از پشت بیسیم به گوش رسید، آنها هم از شوق، گریه میکردند».
از نهم مهر تا بیست و پنجم آبان ۱۳۶۱، بیش از چهل و پنج شبانه روز، همت و رزمندگان خاکی پوش تحت امرش، طی دو عملیات پی در پی مسلم بن عقیل و زین العابدین (ع)، جنگی سخت و از حیث موانع طبیعی منطقهٔ کوهستانی سومار، بسیار پیچیده را تجربه کردند. به رغم آنکه اهداف اصلی این عملیات تأمین نشدند، نفس استقرار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بر ارتفاعات مشرف به شهر مندلی عراق و بزرگراه استراتژیک مندلی ـ بغداد، برای رژیم متجاوز صدام حسین، که در آن ایام خود را برای برگزاری هفتمین دور اجلاس سران جنبش عدم تعهد در پایتخت عراق مهیا کرده بود، به منزلهٔ تهدیدی حیثیتی به شمار میآمد. در همین رابطه، مسئول وقت واحد اطلاعات ـ عملیات تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) میگوید: «... همت به هیچ وجه یک فرمانده تک بعدی و یک جانبه گرا نبود. چه اینکه نگاهش، صرفا به گرفتن یک موضع و چند قله از تصرف دشمن، محدود نمیشد و دیدیم که بعد از مسلط شدن بچهها بر ارتفاعات مشرف به مندلی، بلافاصله در صدد برآمد از این موفقیت تاکتیکی نظامی، بهره برداری رسانهای استراتژیکی به عمل بیاورد. روی همین حساب هم، بلافاصله در جایگاه فرمانده قرارگاه ظفر، ترتیبی داد که تمامی نمایندگان آژانسهای خبری خارجی مقیم تهران را، برای بازدید از موفقیت نظامی، به محور سومار دعوت کنند.
اول برای خبرنگارهای خارجی در قرارگاه ظفر یک نشست توجیهی ترتیب داد که طی آن، خودش داخل سوله، پای نقشهٔ منطقهٔ عملیات ایستاد و گزارش جامعی از نحوهٔ تک و چگونگی حمله را به آنها داد. بعد هم همه را با خودش به سنگر دیدگاه مشرف بر شهر مندلی و جادهٔ مندلی ـ بغداد برد و تک تک آنها را با دوربین ۱۲۰*۲۰ توجیه کرد و در مصاحبهای هم که با او داشتند، گفت: ما، ماه هاست به کشورهای عضو جنبش عدم تعهد هشدار دادهایم که پایتخت عراق برای میزبانی اجلاس عدم تعهد امنیت ندارد، ولی هشدار مار را جدی نگرفتند. حالا که شما نمایندههای خبرگزاریهای بین المللی در اینجا، با چشمهای خودتان دیدید که اتوبان مندلی ـ بغداد در تیررس نیروهای ایرانی قرار گرفته، بار دیگر به مجامع جهانی اخطار میکنیم که بغداد برای برگزاری آن کنفرانس، به هیچ وجه امن نیست!
الغرض، نتیجه این شد که پس از انعکاس این مانور ژورنالیستی همت در رسانههای آمریکای و اروپایی، کشورهای عضو جنبش عدم تعهد رسما اعلام کردند به دلیل ناامنی بغداد، بهتر است کشور دیگری این اجلاس را برگزار کند و میزبانی اجلاس، به هندوستان محول شد. لذا، داغ رهبری کشورهای عدم تعهد برای چهار سال آینده (یعنی ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۶) بر دل سیاه صدام ماند... همت چنین اعجوبهای بود آقاجان!».
تصویری به یاد ماندنی از عید دیدنی فرماندهان سپاه در سال 62
البته ذکر این مهم لازم است که عملیات مسلم بن عقیل و مانور تبلیغاتی حساب شدهٔ همت بر روی اشراف نیروهای ایرانی بر اتوبان مندلی ـ بغداد، در تلفیق با یورش شهادت طلبانهٔ عقاب تیز پرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، خلبان شهید عباس دوران به هتل بینالمللی الرشید بغداد در تیرماه سال ۱۳۶۱ بود که موجبات باورپذیری اخطارهای ایران برای لغو برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در عراق را فراهم آورد.
منبع: کتاب ماه همراه بچههاست