«شليك طالبان به ميراث بشر»؛ این تیتر صفحه نخست یکی از روزنامه ها برای اتفاقی بود که یک دهه و نیم پیش طالبان در افغانستان رقم زده بود؛ رویدادی تلخ که شاید ندانیم دستمایه نسل کشی و کشتار بی رحمانه عدهای شد.
به گزارش «تابناک»، هرچه آمریکایی ها و متحدانشان تلاش دارند انفجار برج های دو قلو را نقطه اوج افراطی گری دینی معرفی کنند، برای مردمان غرب قاره کهن مثال های بهتر و بیشتری وجود دارد؛ اینقدر که کمتر کسی باورش میشود انفجار برج های تجارت جهانی بی دخالت خود آمریکایی رقم خورده باشد، ولی همه با پوست و گوشتشان میدانند که طالبان، داعش و زیرمجموعه ها و دوستان شومشان چه بر سر بشریت آورده، میآورند و خواهند آورد.
سال هاست که منطقه خاورمیانه و پیرامونش تحت تأثیر تندورهایی است که از طرف برخی تغذیه مالی و فکری میشوند و به جان مردم منطقه افتادهاند. اینقدر که حتی در کشور باثباتی چون ایران نیز میتوان جنایت های امثال عبدالمالک ریگی را مثال آورد یا به کشتار مرزبانان به دست جانشینان نامردش اشاره کرد.
ثبات کشورمان زمانی خود را نشان میدهد که به اوضاع بلبشوی همسایگان ایران دقیق میشویم و به طور خاص، نابودی هر روزه عراق را به یاد میآوریم؛ نابودی هر روزه سرزمینی که مهد تمدن بشری در آنجا بوده ؛اما به یاد آوردن یک سال بدون جنگ و خونریزی در آن در دهه های اخیر، تقریبا غیر ممکن است.
تروریست های داعش که پیشتر در سوریه نشانه های گونه گون تمدنی را که در این سرزمین از مسلمانان و مسیحیان گرفته تا دیگر ادیان به طول تاریخ به جای مانده بود از بین بردند، حالا مدتی است که میراث بشر پیشین در عراق را نابود میکنند و به کار خود مینازند، زیرا میگویند نشانه های طاغوت هستند؛ نشانه هایی که به دست ایشان ویرانت میشوند تا ویرانه های آثار تاریخی در آینده، گواه وجود طاغوتی در لباس داعش در جهان باشد؛ هرچند بی این نشانه ها هم سخت است جنایات امثال این از خدا بی خبران را از یاد برد.
همه این اتفاقات کم بود که عربستانی هم به ایشان پیوستند؛ اهالی سرزمین وحی که با یورش به سرزمین های فقیر جنوبی خود، ترجیح دادند برای یک بار هم شده، با پول دادن به تروریست ها و تجهیز فکری تندروها در مناقشات منطقه حضور نیافته و مستقیم خودشان همه چیز را عهده دار شوند. نتیجه قابل حدس بود: آتش گشودن بر زنان و کودکان و مردم بی دفاع یمن که در این شرایط برایشان مهم نیست در کنار خودشان، آثار تاریخی کشورشان و بخشی از نشانه های تمدن بشری هم در بمباران سعودی ها در حال نابودی است.
اتفاقاتی که در حال وقوع است، تلخ تر از این حرف هاست که جز کشتار انسان ها چیز دیگری ببینیم، ولی مگر میشود تخریب برخی آثار شاخص تاریخی یمن را ببینیم و از طرح سعودی ها برای گسترش این عملیات های ضد تاریخی بشنویم و بعد آنچه طالبان با بامیان کرد را به یاد نیاوریم؟ یا آنچه داعش با موزه گرانبهای موصل کرد، یا حتی آنچه صهیونیست ها با آثار تاریخی مسلمانان در فلسطین میکنند؟
اینجاست که اهداف پس پرده این تخریب ها خود را نشان میدهند و ماجرا چیزی جز تخریب آثار تاریخی در جنگ جلوه میکند. همان گونه که در سرزمین های اشغالی بر کسی پوشیده نمانده یا به همان شکل که در میانمار خودش را نشان داد تا بشریت را شرمگین کند.
کافی است کشتار سبوعانه مسلمانان در میانمار را به یاد آورید و بدانید که ریشه این کشتار بی رحمانه در تخریب مجسمه های بودا در بامیان بود تا تروریسم و تقویت افراطی گری در منطقه برایتان رنگ و بوی متفاوتی بگیرد؛ رنگ و بوی برنامه ای هدفمند برای به راه انداختن کشتارهای بی رحمانه در منطقه که بخش نخست آن، پیشتر با پرورش افراطیون به انجام رسیده است.
اینجاست که هجوم داعشی ها و عربستانی ها به میراث های بشری توجه هیچ مجمع جهانی را به خود جلب نکرده و حتی به قدر شکل گیری اعتراضی مقابل ساختمان های برخی نهادهای بین المللی هم واکنشی پدید نمیآورد. گویی تنها در فیلم ها و داستان هاست که برخی علاقه مند به تاریخ و میراث های بشری هستند؛ شاید هم توقع ما زیاد است که انتظار داریم چشمانی که کشتار مردم را نمیبینند، برنامه های گسترده ای که پشت پرده تخریب آثار تمدنی وجود دارد، ببینند و واکنش نشان دهند!