استمرار رویکرد حوزه هنری در عدم اکران گروهی از فیلمهای سینمایی در مجموعه وسیع سینماهای این نهاد، واکنشهای تازهای را در پی داشته است؛ واکنشهایی که بیش از صدور بیانیه و گلایه بوده و شکل عملی به خود گرفته و میتواند سینما آزادی را از محوریت به حاشیه ببرد و سینما کوروش را در قلب توجه قرار دهد؛ اما آیا این اتفاق به مرور زمان عملی خواهد شد؟
به گزارش «تابناک»، عدم اکران گروهی از فیلمهای سینمایی دارای پروانه نمایش توسط نهادهای صاحب سالنهای سینما از جمله حوزه هنری از زمان دولت پیشین و پس از حواشی اکران دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» آغاز شد.
در ادامه این غائله در شهریور ۱۳۹۱ «برف روی کاجها» اثر پیمان معادی، «بیخود و بیجهت» ساخته عبدالرضا کاهانی، «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی، «پل چوبی» اثر مهدی کرمپور، «من همسرش هستم»، ساخته مصطفی شایسته و «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی، لیست سیاه معرفی شدند.
عدم اکران این فیلمها با واکنش وسیع تهیه کنندگان و کارگردانهای این آثار همراه بود و مجموعه نشستهای سراسری آنها با حضور رسانهها و همچنین حجم مطالبی که خارج از این نشستها نیز درباره سیاست تازه حوزه هنری مطرح کردند، فشار شدیدی را متوجه حوزه هنری کرد. در آن مقطع، فضا آنچنان سنگین شد که هر کارگردانی با حوزه هنری قرارداد تولید فیلم امضا مینمود، طعنههای سنگین گروهی از همکارانش را تحمل میکرد.
«قصهها» اثر رخشان بنی اعتماد و «خانه پدری» به کارگردانی کیانوش عیاری گروه دوم فیلمها بودند که عدم اکرانشان در حوزه هنری نمایان شد و در سینماهای خصوصی فروختند و حالا در لیست سوم تا اینجای کار، عدم اکران «نهنگ عنبر» ساخته سامان مقدم و از «رئیس جمهور پاداش نگیرید» اثر کمال تبریزی، نمود بیشتری داشته، اما آن طور که شواهد نشان میدهد، شمار فیلمهایی که امسال امکان نمایش در پردیسهای حوزه را نمییابند، بیش از یک فیلم خواهد بود.
آنچه در اکران حیاتی است، نوع برخورداری حوزه هنری است، به گونهای که در بسیاری از شهرها تنها سالن موجود در اختیار حوزه هنری است و در تهران نیز سینما آزادی به عنوان محور اکران سینمای ایران، سهم بالایی از فروش را دارد و بدین شکل در مجموع 20 تا 25 درصد کل بلیت فروشی سینمای کشورمان در سینماهای حوزه هنری، به ویژه سینما آزادی ثبت میشود و حتی سینما آزادی، گاهی بیش از 30 تا 35 درصد فروش کل برخی فیلمها را از آن خود میکند.
با وجود این، سینماگران دیگر فریاد برنمیآورند و سکوت کردهاند؛ اما آیا این سکوت به معنای پذیرش و کنار آمدن با عدم اکران فیلمهایشان در سینمای حوزه هنری و از دست دادن سهم بالای فروش فیلمهایشان در سینما آزادی به عنوان یک پاتوق سینمایی است؟ پاسخ قطعاً منفی است و شواهد نشان میدهد، جنگ سردی شکل گرفته تا سینماهای حوزه هنری و به طور خاص سینما آزادی در حاشیه قرار گیرد.
در همین راستا، افتتاحیه اکران بسیاری از فیلمهای سینمایی و همچنین برخی برنامههای حاشیهای دیگر سینما که مخاطب را جذب میکند تا به قصد دیدن فیلم و بازیگران سری به سینما بزند، به پردیس کوروش منتقل شده که مجموعهای خصوصی است و همه فیلمهای دارای پروانه نمایش را اکران میکند و بدین ترتیب، کوشش میشود تا محوریت اکران از سینما آزادی به پردیس کوروش منتقل شود.
مدیران کوروش نیز در این زمینه اقدامات جالبی انجام دادهاند که برای نمونه، میتوان به برقراری 22 سانس اکران در یک روز برای «نهنگ عنبر» اشاره کرد که حجم اکرانی بیسابقه برای یک فیلم در یک سینما طی یک روز محسوب میشود.
البته بعید به نظر میرسد، بتوان سینما آزادی را کامل به حاشیه برد، زیرا بر خلاف سینما کوروش و حتی سینما ملت ـ که هر دو از سینماهای پرفروش هستند ـ سینما آزادی تنها پردیس سینمایی بزرگ در قلب پایتخت است و به واسطه موقعیت جغرافیاییاش همچنان کسر قابل توجهی از فروش را خواهد داشت؛ اما در مجموع میتوان سهم قابل توجهی از فروش را از این سینما گرفت.
در صورتی که این تقابل با حوزه هنری، چنین حاصلی داشته باشد، حوزه هنری آسیب جدی خواهد دید، زیرا برخی از سینماهای حوزه هنری ـ به خصوص سینمای حوزه در برخی شهرستانها ـ فاقد سوددهی هستند و سوددهی بالای سینماهای حوزه هنری با عدم سوددهی آن دسته از سینماها سر به سر میشود و حال اگر این سوددهی کاهش یابد، مدیریت سینماهای زیانده حوزه هنری نیز دشوار خواهد شد.