در میان شکستهای زنجیرهای استراترژی تخاصمی شاهزادههای سعودی و ویرانی بنیانهای اجتماعی و سیاسی عربستان ،صدای پای موریانههایی شنیده می شود که عربستان را نابود می کند و تنها تعامل با تهران می تواند کلید نجات ریاض باشد.
خاورمیانه همچنان صحنه نمایش معادلات درهم تنیده و غیرقابل پیشبینی دیکتاتورهای عرب ، تروریستهای تکفیری و کشورهای مختلف منطقه است. در روزهایی که جمهوری اسلامی موفق شد اختلافات عمیق خود را در موضوع فعالیتهای صلح آمیز هستهای حل نماید همه نگران بازی انتحاری رژیم صهیونیستی هستند.
تلآویو برای جبران شکست از تهران دست به یک بازی کثیف همانند زندهسوزی نوزاد فلسطینی در جهت افزایش تنشها زد ، اقدامی که با توجه به سابقه رژیم صهیونیستی احتمال وقوع یک کشتار بزرگ در فلسطین یا اقدامات تروریستی عوامل موساد در ایران پررنگ شده است. علی رغم اضطراب غربیها نسبت به رویکرد بنیامین نتانیاهو ایالات متحده از سرنوشت شوم عربستان سعودی میترسد.
عباسعلی منصوری آرانی ، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی می گوید: « آمریکاییها دکترین خود را 2سال پیش رسما تغییر دادند؛ایالات متحده تلاش می کند در چارچوب ازسرگیری معادلات جنگ سرد روسیه و چین را محار کند و برای این منظور حضور آنها در خاورمیانه به ویژه خلیج فارس کاهش خواهد یافت.»
وی در ادامه گفت:« آمریکا برای حفظ منافع کلان واشنگتن باید اختلافات خود را با تهران کاهش دهد. ایالات متحده با ظهور داعش نیازمند همکاری و همراهی با جمهوری اسلامی به عنوان قدرت هژمون خاورمیانه است. رویکرد جان کری،وزیر خارجه آمریکا در جریان مذاکرات نیز نشان داد که وی بیش از آقای ظریف محتاج تفاهم برجام بودهاست.»
منصوری آرانی با بیان این که «مذاکرات محرمانه آمریکایی ها با طرف ایرانی که در عمان آغاز شد ، متحدان سنتی واشنگتن به ویژه سعودیها را خشمگین کرد.» گفت: « آمریکا به هیچ عنوان نمیتواند عربستان را رها کند ، کاخسفید تلاش میکند تحولات عربستان را در کنار تعامل با تهران کنترل نماید. سرنوشت عربستان موضوعی است که به شدت حائز اهمیت است.»
استراتژی تروریستپروری و نزاع شاهزادههای سعودی
آلسعود که در جریان وزش نسیم بهار عربی به عنوان پدرخوانده دیکتاتورهای عرب به شدت متزلزل شده بود با ترویج تفکر سلفی گری در خاورمیانه و بهرهکشی از اخوانالمسلمین حاکم بر مصر ، داستان شکلگیری گروه تروریستی القاعده را این بار با عنوان «دولت اسلامی» یا همان تروریستهای تکفیری داعش عملیاتی کرد.
سعودیها با صرف هزینه های کلان در رسانه های خود و تحریک شواری همکاریهای خلیج فارس به همراه ترکیه که استراتژیک ترین متحد جمهوری اسلامی بود ، مدعی جاهطلبی ایرانیها یا بازسازی «امپراتوری صفوی» شد. گفتمان کذب شاهزادههای تکفیری درواقع ریشه در اختلافات فاحش سعودی داشت.
با شکست سناریوی شاهزادههای تکفیری سعودی در عراق و سوریه آنها در جریان انعقاد تفاهم جامع هستهای ایران به شکلی باور نکردنی تحقیر شدند . شاهزادههای تکفیری برای جبران ناکامی با رژیم صهیونیستی و جمهوریخواهان جنگ طلب علیه ایران اسلامی متحد شدهاند.
عضوکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که معتقد است «عربستان به شدت آسیبپذیر و شکننده شدهاست» ، گفت: « فروپاشی سیستم پادشاهی آلسعود موضوعی است که در میان مدت ممکن است عربستان را در معرض جنگ داخلی وحتی تجزیه قرار دهد.»
وی که سابقا وابسته نظامی ایران در ریاض بودهاست گفت: « درگذشت ملک سلمان برای آلسعودی به دلیل شکاف نسلی شاهزادههای سعودی،تبعات غیرقابل محاصبهای خواهد داشت. مادامی که فرزندان اول عبدالعزیز در قدرت باشند و پیوند آنها با آلشیخ ها برقرار بماند ، قطعا فروپاشی پادشاهی آلسعود به وقوع نمی پیوندد.»
وی با بیان این که «انتقال قدرت به نسل دوم شاهزادههای سعودی نقطه آغاز تنشها در عربستان است» گفت: « در میان شاهزادههای سعودی تضاد نگاه و تفاوت ایدئولوژی فاحشی وجود دارد. در این شرایط که هرکدام منافع خود را مطالبه میکنند پس از درگذشت ملک سلمان آنها بایکدیگر درگیر خواهند شد.»
منصوری آرانی گفت: « براساس سنت نانوشته در حکومت پادشاهی آلسعود ، با درگذشت هر پادشاه تمام منصوبان ردیف اول از صحنه قدرت حذف میشوند. در جریان درگذشت فهد یا عبدالله هم شاهد عزل و کنار رفتن پسران آنها بودیم. با توجه با یه شرایط احتمال این که محمدبنسلمان (جانشین ولیعهد فعلی) به مقام ولیعهدی برسد غیر ممکن است.»
وی با ابراز تردید در پادشاهی محمد به نایف گفت: «شاهزادههای بلندپایه سعودی که دارای نفوذ بالایی هستند مانند خالدبنسلطان ، ولیدبن طلال،متعب بنعبدالله و صدها نام دیگر پادشاهی ولیعهد فعلی را قبول نمی کنند. در این وضعیت احتمال درگیری داخلی در عربستان ، لرزش پایههای حکومت ریاض و در نهایت فروپاشی پادشاهی سعودی خواهد شد.»
ویرانه بنیان های اجتماعی و سیاسی عربستان
در میان بحران سیستم سعودی ، صدای پای موریانههایی شنیده میشود که در حال تخریب بنیان کاخهای پادشاهی عربستان هستند. عربستان علی رقم ثروت هنگفت توریسم مسلمانان و درآمد کلان فروش نفت نتوانسته نظام اجتماعی منسجم و توزیع ثروت در میان مردم را به نحو درست اجرایی کند.قشرهای وسیعی از مردم این کشور با فقر، بیکاری و به حاشیه رانده شدن دست و پنجه نرم می کنند. تصور چنین مشکلاتی در کشور نفت خیز بسیار ثروتمند عربستان دشوار است. علاوه بر این، عربستان از شکاف موجود در بافت اجتماعی خود رنج می برد زیرا نخبه های اجتماعی و سیاسی منزوی شده اند و این کشور هیچ گامی در جهت اجرای برنامه های توسعه و سیاسی به نفع مظلومان شامل شیعیان، اسماعیلی ها، زیدی ها و قبایل بدوی برنداشته است.
عربستان که از فقدان قانون اساسی رنج میبرد از بعد فرهنگی با سیطره تفکر تکفیری و رهبران وهابی به شدت صعیف است. مخروبه های اجتماعی و فرهنگی عربستان مانع ایجاد یک همبستگی ملی زیر سایه سنگین قومگرایی و رویکرد عشیرهای شدهاست. در همین حال حمله عربستان به یمن، هویت یمنی سه استان این کشور را شامل نجران، جیزان و عسیر بیدار کرد.
منصوری آرانی می گوید: « جمهوری اسلامی در سالهای پس از جنگ تحمیلی و تثبیت پایههای حکومت در ایران با بازطراحی مکانیسمهای اجتماعی و فرهنگی ، پویایی سیاسی را در بستراتحادملی و انسجام اسلامی ایجاد کرد و توانست خود را به یک قدرت با عمق نفوذ استراتژیک در خاورمیانه تبدیل نماید.»
وی در ادامه با بیان این که « درسالهایی که ایران علی رقم تحریمهای خصمانه غرب توانست دستاوردهای اقتصادی، علمی، فناوری، سیاسی و نیز دفاعیکسب کند ، عربستان با وجود فرصتهایی که داشت از جمهوریاسلامی عقب ماند. عربستان در عین حال شاهد توسعه و پیشرفت ترکیه بود.» ، گفت: «عربستان برای جبران ناکامی خود با توسل به تروریستهای تکفیری داعش تلاش کرد منافع ایران و ترکیه با یکدیگر درگیر نماید تا علاوه بر جبران عقبماندگی ریاض حاشیه امنی برای آلسعودی ایجاد کند.»
تلاش برای اصلاحات در ریاض
آمریکا ، روسیه و حتی ایران به شدت نگران فروپاشی حکومت عربستان هستند اما رویکرد مخاصمهطلبانه آلسعود هم قابل تحمل نیست.
رئیسجمهوری آمریکا رسما به سعودیها و اعضای شورای همکاریهای خلیج فارس توصیه کردهاست که بیشتر به مسائل داخلی خود بپردازند و از مداخله در مسائل مختلف خاورمیانه پرهیز کنند. جنگی که شاهزادههای تفکیریسعودی ایجاد کردند نه تنها منافع عربستان را تامین نکرده است بلکه موجب ایجاد بزرگترین تهدید تروریستی بر علیه جامعه جهانی با عنوان داعش شده است. مدیر اجرایی مرکز مطالعات گلوبال پالیسی ادوایزر مدعی شده است: « آمریکایی ها در حملات خود علیه داعش نه تنها با ایران ، بلکه با دمشق نیز هماهنگ حمله میکنند. در عین حال اختلافاتی اساسی میان میان واشنگتن و ریاض درباره بحران یمن وجود دارد . آمریکا با انصارالله در عمان گفتگو کرده و واشنگتن با اعطای برخی از کمک های حیاتی به نیروهای ائتلاف در نبرد عدن خودداری کرده است. »
نکته جالب اینجاست که روسیه به کشورهای عرب خاورمیانه پیشنهاد اصلاحات سیاسی را دادهاست. اگرچه ظاهرا حرکت هماهنگ روسیه با آمریکا در غالب جنگ سرد غیرقابل باور است ولی کرملین و کاخ سفید به طور سنتی در مسائل کلان بایکدیگر تعامل میکنند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری خانه ملت، شامگاه سه شنبه (28جولای) جان کری، وزیر خارجه آمریکا، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه و عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان در دیداری قریبالوقوع ، پشت درهای بسته در قطر مذاکره کردند. گفته شده موضوع تفاهم هستهای ایران ، تحولات سوریه و یمن در جریان این چانه زنی مطرح شدهاست.
براساس برخی شایعات با وجود مخالفت شاهزادههای تکفیری پیامهای مثبتی از سوی ریاض برای تهران مخابره شدهاست ، البته این موضوع در عمل هیچ تغییری در جنگ طلبی عربستان ایجاد نکردهاست. تعاملات دیپلماتیک ایران با عربستان و رویکرد مشترک آمریکا با روسیه در جنگهای خاورمیانه میتواند رویکرد تروریستپرور عربستان ظرف 25 سال گذشته را تغییر دهد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تاکید بر این که «شاهزادههای سعودی همگی جنگطلب یا تکفیری نیستند»، گفت: « عربستان در سالهای گذشته حیثیت خود را قربانی پرورش القاعده ، طالبان و داعش کردهاست اما تا کنون به هیچ موفقیتی دست نیافتهاست. ریاض در عملیات سقوط دمشق ناکام مانده است و در لبنان نیز علی رغم صرف هزینه های کلان نتوانسته قدرت حزب الله را محار کند. سیاست های مبتنی بر رشوه، خرابکاری، تفرقه و ترویج وهابیت در یمن در نهایت موجب شورش مردم یمن در جریان بهار عربی یا همان بیداری اسلامی شد که در نهایت منتهی به جنگ این کشور با عربستان شد.»
وی در ادامه گفت: «شکست ائتلاف عربستان در جریان جنگ یمن در واقع بزرگترین اشتباه سعودیها بود زیرا آتش جنگ به نواحی جنوبی عربستان سرایت کرده و گسل اختلافات قبایل جنوبی این کشور فعال شدهاست که ممکن است شعلههای آن در ریاض هم احساس شود.»
برخلاف ادعای شاهزادههای تکفیری آلسعود ، ایران همواره خواهان ثبات و امنیت در خاورمیانه بودهاست و تهران با وجود اختلافات ایدوئولوژیکی و تضاد منافع تلاش میکند که عربستان با اصلاح رفتار از یک دشمن منطقهای به یک متحد مسلمان تبدیل شود.
فروپاشی عربستان نتایج ژئوپلتیکی وخیمی مانند وقوع جنگ داخلی، فرقه ای و قبیله ای و شکل گیری یک دولت تکفیری تروریستی در خاک آن خواهد داشت.
روسیه و آمریکا به دلیل نگرانی از هزینههای فروپاشی عربستان تلاش می کنند که ریاض را به سمت گفتمان با ایران ترغیب مینمایند. با توجه به چهار عامل سختی های جنگ در یمن، تهدیدهای تروریستی فزاینده داعش، اعمال فشارهای آمریکا و جاه طلبی های محمد بن سلمان برای نشستن بر کرسی قدرت که فروپاشی پادشاهی سعودی را محتمل میکند ، ریاض چارهای جز همکاری با تهران که دیپلماسی تعامل را دنبال میکند ، ندارد. در این میان مقاومت و جنگطلبی شاهزادههای تکفیری آلسعود که از سوی رژیم صهیونیستی و جنگطلبان آمریکایی حمایت میشود میتواند عربستان را نابود و داعش را حاکم شبه جزیره عربستان نماید.