دلایل دختران مجرد برای ازدواج نکردن

یک نظرخواهی سرپایی از ۵ دختر در سنین متفاوت؛ ۱۸ تا ۳۷ ساله. اینکه نظرشان درباره تجرد چیست؟ چه بر آنها گذشته و به آینده چه نگاهی دارند؟
کد خبر: ۵۲۴۶۱۱
|
۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۲ 16 August 2015
|
112237 بازدید
|
خبرآنلاین در گزارشی نوشت:

 18، 23، 27، 33 و 37 ساله. نامشان را فرض كنید مینا،‌ الهام، منصوره، تبسم و رعنا. همگی مجرد و از طبقه متوسط. سوال‌های مشتركی كه به آن پاسخ دادند درباره ازدواج بود. این كه چقدر مشتاقند متاهل شوند، چه سختی‌هایی را به خاطر مجرد بودن تحمل می‌كنند، تجرد چه مزایایی برایشان دارد، دلایل علاقه یا بی‌علاقگی‌شان به ازدواج چیست و خلاصه‌ توصیفی از آنچه پشت سر گذاشته و پیش رو می‌بینند.

این گزارش، صرفا بخش‌هایی از حرف‌های چند نفر از مصاحبه‌شوندگان است. نیاز به توضیح ندارد كه نظرات مختلفی درباره ازدواج وجود دارد و دختران زیادی هم هستند كه به دلایل مختلف تمایل زیادی دارند ازدواج كنند حتی اگر مجبور شوند از بعضی خواسته‌هایشان بگذرند، اما در اینجا پاسخ‌هایی با نگاه‌های متفاوت‌تر آورده شده‌ تا شاید توجه بیشتر كارشناسان و مسئولان حوزه خانواده را به دلایل افزایش سن ازدواج و تجردگزینی جوانان جلب كند.

این هم بدیهی است كه این گزارش می‌تواند ادامه داشته باشد، نظر خانواده‌ها، كارشناسان، افراد متاهل و پسرهای مجرد را هم شامل شود و با شنیدن حرف آنها،‌ دغدغه‌ها، تمایلات و مشكلاتشان در گزارشها و گفتگوهای دیگر، به ابعاد بیشتری از ماجرا دست پیدا كنیم.

مادرم تمام عمرش را كار كرد


مینای 18 ساله، منتظر نتایج كنكور است. می‌گوید مطمئن است در رشته دلخواهش پذیرفته می‌شود چون خیلی تلاش كرده و این روزها اصلا مگر ممكن است كسی دانشگاه نرود؟ سوالم را كه می‌پرسم لبخندی می‌زند و می‌گوید: حالا كه خیلی زود است. تمام دغدغه‌ام تا حالا كنكور بوده و اصلا به ازدواج فكر نكرده‌ام. و بعد از مكث كوتاهی اضافه می‌كند: راستش را هم بخواهيد، به پسرها چندان اعتماد ندارم. اما اگر كسي باشد كه بتوانم اعتماد كنم چرا كه نه؟ هیچكدام از دوستهایم ازدواج نكرده‌اند، حتی نامزد هم ندارند و اینطوری من اولین عروس در جمع دوستانه‌مان می‌شوم كه هیجان‌ بیشتری دارد.

در جواب این كه منظورش از اعتماد چيست، می‌گوید: اين كه مرا نگذارد و برود سراغ خوشگذراني خودش، اين كه قدر زحمت‌هايي كه مي‌كشم را بداند، اين كه وقتي ديگر جوان نبودم باز هم مرا دوست داشته باشد، بي‌وفايي نكند. من زندگی پدر و مادر خودم را دیده‌ام؛ سال‌ها سختی و اجاره‌نشینی. دیده‌ام كه مادرم چطور خسته از سر كار برمی‌گشت و تازه مشغول كارهای خانه می‌شد. می‌بینم كه حالا چطور پیر و تكیده شده است. حالا برادرم برای تحصیل به خارج از كشور رفته است. من هم كه دیر یا زود ازدواج می‌كنم. می‌مانند مادر و پدرم.

مینا كه می‌گوید مراقب است اوضاعش شبیه مادرش نشود، می‌گوید: پدر من مرد خوبی است و می‌دانم كه هوای مادرم را دارد؛ اما خستگی و دردهای استخوانی و روحی مادرم را كه نمی‌تواند درمان كند. آن روزهاي سخت لازم بود به مادرم كمك كند. این مادرم بود كه وقتی ما مشغول درس و بازی بودیم و پدرم تلویزیون می‌دید، در حال پخت و پز و جمع و جور كردن خانه بود. حتی بیشتر از مادران دوستانم كه شاغل نبودند به اوضاع خانه رسيدگي مي‌كرد. حالا كه بزرگ شده‌ام می‌فهمم چرا. به خاطر حرف مردم؛ كه نگویند شاغل است و به زندگی‌اش اهمیت نمی‌دهد. برای این كه خلاء بیرون از خانه بودنش را پر كند. خواب و استراحت را به خودش حرام می‌كرد كه مبادا هر كدام از ما كمبودی احساس كنیم.

می‌پرسم یعنی نمی‌خواهی شاغل باشی؟ نمی‌دانم، شاید هم بخواهم. ولی شايد اصلا بهتر است با يك نفر كه پولدار باشد ازدواج كنم. چون اگر وضع مالی همسرم خوب باشد لازم نیست این همه كار كنم، یا می‌توانیم برای بزرگ كردن بچه‌ها و كارهای خانه يك نفر را استخدام كنیم، يا اين كه با همسرم شرط مي‌كنم او هم كارهاي خانه را انجام دهد؛ هرچه باشد، زندگي مشترك است ديگر. می‌دانم مثل مادرم آنقدر فداكار نیستم كه زندگی‌ام را وقف دیگران كنم و بعد ببينم هركس چطور راه خودش را مي‌رود. به چروك صورتش كه نگاه می‌كنم، هم قدردانم، هم از اين آینده‌ می‌ترسم.

حقوقی كه با ازدواج سلب می‌شود


الهام 23 سال دارد و دانشجوست. در دانشگاه آزاد، مهندسی شیمی می‌خواند. دنبال كار است اما فعلا شاغل نیست. وقتی می‌فهمد قرار است درباره تجرد و تاهل حرف بزنیم، تعجب می‌كند: این موضوع كه دیگر حرف زدن ندارد،‌ این همه كارشناس درباره ازدواج حرف می‌زنند و نتیجه‌ای گرفته نمی‌شود، حالا با گفتگوی من و شما به چه نتیجه‌ای قرار است برسیم؟ با این حال به سوال‌هایم پاسخ می‌دهد. از او می‌خواهم نظرش را درباره ازدواج بگوید: ببینید، من هم مثل هر دختر دیگری خواستگارانی داشته‌ام. اما چیزی كه باعث شده به هیچكدام از آنها جواب مثبت ندهم، این است كه با شرایط بعد از ازدواج مشكل دارم و فعلا تجرد را ترجیح می‌دهم.

درباره شرایط بعد از ازدواج، توضیح می‌دهد: منظورم این است كه من الان به عنوان یك دختر مجرد حقوقی دارم كه بعد از ازدواج از من سلب می‌شود. فكر كنید من الان می‌توانم به سفرهای خارجی بروم ولی هنگامی كه ازدواج كنم حتما باید از شوهرم رضایتنامه داشته باشم. چرا وقتی وارد مرحله دیگری از زندگی شده‌ام و قاعدتا باید امتیازاتی به دست بیاورم،‌ همان حقوقی كه هنگام تجرد داشته‌ام را هم باید از دست بدهم؟ مشكلات حق تحصیل، حق اشتغال، حق طلاق و ... را هم كه دیگر همه می‌دانند.

وقتی می‌گویم این حقوق را می‌توان جزو شروط ضمن عقد آورد، پاسخ می‌دهد: بله، اما همه پسرها كه چنین شروطی را قبول نمی‌كنند. من با چند نفر از خواستگارانم درباره این مسائل حرف زده‌ام اما آنها به جای این كه فكر كنند قرار است چیزی را امضا كنند كه حقوق طبیعی مرا تضمین می‌كند، فكر می‌كردند در حال از دست دادن حقوقی هستند و به من امتیاز ویژه‌ای می‌دهند! تصور می‌كردند اگر از حق طلاق حرف می‌زنم یعنی اصلا آینده‌ای برای زندگی مشترك قائل نیستم و از همان اول زندگی دنبال جدا شدنم. اگر این موارد جزو قانون بود، آنها برای رعایت این اصول كه ما را با هم برابر می‌كند، مردد نبودند و به نظرشان طبیعی می‌آمد، اما حالا كه باید به دفتر ثبت اسناد رسمی بیایند و برگه‌ای را امضا كنند، فكر می‌كنند به آنها ظلم می‌شود!

الهام در پایان حرف‌هایش تاكید می‌كند: من به شدت اعتقاد دارم بعد از ازدواج هم لازم است حریم شخصی و استقلال فردی‌ زن و شوهر حفظ شود. با این حساب، ترجیح می‌دهم تا زمان پیدا شدن كسی كه با این خواسته‌ها مخالفتی نداشته باشد،‌ مجرد بمانم. چرا خودم را در شرایطی قرار بدهم كه اگر پشیمان شدم یا مشكلی پیش آمد، هیچ راه بازگشتی نداشته باشم؟ چرا خودم را گرفتار كنم؟

چرا دخترها خواستگاری نكنند؟

منصوره، شاغل است و 27 سال دارد. گرافیك خوانده و حالا در یك نشریه فعالیت دارد. می‌گوید حقوق خوبی می‌گیرد و از شرایط شغلی‌اش راضی است و همین را مقدمه‌ای می‌كند برای این كه به این سوالم پاسخ بدهد كه چرا تجرد؟ ببیند، من با یك موضوع فرهنگی كه مختص جامعه ما هم نیست مشكل دارم و آن هم این است كه چرا باید تنها پسرها به خواستگاری دخترها بروند؟ خیلی از دوستانم می‌گویند چرا ازدواج نكردی؟ خواستگار خوبی نداشتی؟ بگوییم فلانی بیاید خواستگاری؟ انگار همیشه بنا بر انتخاب شدن است. هیچكس نمی‌گوید به كسی علاقه داری؟ چرا به او پیشنهاد ازدواج نمی‌دهی؟

و سریع ادامه می‌دهد: بله می‌دانم كه این موضوع می‌تواند به دلیل بار اقتصادی مساله ازدواج باشد و چون اغلب مردها هستند كه وظیفه تامین معاش را به عهده دارند، باید در شرایطی باشند كه بتوانند از پس هزینه زندگی متاهلی بربیایند. اما به این دقت كنید كه در سال‌های اخیر معمولا هم زن و هم مرد شاغلند. با این وصف و تغییری كه در وضعیت اقتصادی و اشتغال به وجود آمده، نباید در وضعیت فرهنگی دنبال تغییر باشیم؟ به عنوان مثال من خودم وضعیت مالی خوبی دارم و اگر همسرم هم شاغل باشد می‌توانیم یك زندگی را به خوبی اداره كنیم. پس چرا من نباید از همكارم كه یك آقاست بخواهم ازدواج كنیم و تنها او این حق را دارد كه از من خواستگاری كند؟

منصوره كه می‌گوید در كنار گرافیك، مطالعات فرهنگی و اجتماعی دارد،‌ تاكید می‌كند: من فكر می‌كنم تا زمانی كه در شكل‌های سنتی آشنایی، خواستگاری و ازدواج تغییری ایجاد نشود، پاسخی به نیازهای دختر و پسر امروزی داده نخواهد شد و اگر در برابر این تغییرات كه با كمی كار فرهنگی، مطمئنا مورد پذیرش جامعه هم خواهد بود، مقاومت شود، اصل نهاد خانواده در معرض خطر قرار می‌گیرد.

از او می‌پرسم خودش از پسری خواستگاری كرده است؟ با سرش حرفم را تایید می‌كند كه: بله من یك بار احساس كردم شخصی مناسب من است و به او پیشنهاد ازدواج دادم. اما او با این كه فردی سنتی هم نبود این پیشنهاد را عجیب دانست و جواب رد داد. راستش را بخواهید، فكر می‌كنم از داشتن یك زن جسور و شجاع، ترسید. برای دوستانم كه این موضوع را تعریف كردم،‌ منتظر یك بحران روحی بودند، در حالی كه من به سادگی از كنار این موضوع گذشتم و گفتم: مگر پسرها فقط خواستگاری یك نفر می‌روند؟ مگر با اولین درخواست ازدواج، جواب مثبت می‌گیرند یا اگر كسی به خواستگاری‌شان جواب منفی داد افسرده می‌شوند؟

این همه طلاق، آدم را می‌ترساند


تبسم 33 ساله، یكی دیگر از افراد مجردی است كه در این گزارش، گفته‌هایش را می‌خوانید. معلم است و در یك آموزشگاه زبان انگلیسی تدریس می‌كند. می‌گوید با ازدواج مشكلی ندارد و به نظرش دوران تاهل، بخش شیرینی از زندگی است؛ اما مشكل این است كه بسیاری از پسرهای امروزی در انتخاب همسر دچار بحران شده‌اند.

تبسم به چند موردی كه تاكنون به این مشكل برخورده اشاره می‌كند: همانطور كه می‌دانید، هنوز در بیشتر خانواده‌ها فرزندان با معیارهای سنتی بزرگ می‌شوند در حالی كه ارزش‌ها و هنجارهای جدیدی در جامعه به وجود آمده است. من نمی‌گویم كدام خوب و كدام بد است، اما آنچه دیده‌ام این است كه بسیاری از جوان‌ها به خصوص پسرها دچار بحران شده‌اند و درباره این كه چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست، سردرگمند. آنها از طرفی با حرف‌های خانواده مبنی بر انتخاب همسر به شكل سنتی و معرفی مادر و پدر مواجه می‌شوند و از طرف دیگر با فعالیت‌های اجتماعی و حضور در فضاهای تحصیلی و شغلی، به دخترانی برمی‌خورند كه آنها را برای ازدواج مناسب می‌بینند. آنها از طرفی با آموزه‌هایی مبنی بر در خانه ماندن زن تربیت می‌شوند و از طرف دیگر می‌بینند زنانی كه فعالیت‌های اجتماعی نداشته باشند نمی‌توانند همدم، همراه و همكلام خوبی برایشان باشند.

تبسم می‌گوید: این تربیت‌های دوگانه به این منجر می‌شود كه در مواجهه با پسری كه قصد ازدواج دارد، سردرگمی آنها به دختران هم سرایت كند و بی‌اعتمادی نسبت به تصمیم پسرها برای ازدواج شكل بگیرد؛ آنها یك روز از ما انتظار یك زن موفق و فعال اجتماعی بودن دارند و یك روز دیگر توقع دارند دستپختت به همان خوبی یك زن خانه‌دار باشد، یك روز می‌گویند هیچكس نباید مانع پیشرفت دیگری شود و روز دیگر می‌گویند وظیفه زن فقط این است كه بنشیند خانه و بچه بزرگ كند، یك بار زنی با معیارهای گذشته را الگو قرار می‌دهند و یك بار زن موفق معاصری را در آن سوی دنیا.

و از این موضوع با عنوان یكی از مشكلات دوران گذار در جامعه یاد می‌كند: حالا كه مسئولان خودشان هم به دوران گذار و پیامدهایش باور دارند و از آن سخن می‌گویند، بهتر است به جای این كه صرفا حرف‌ها و توصیه‌های كلیشه‌ای انجام شود، همانقدر كه برای ازدواج برنامه‌ریزی می‌كنند، به چگونگی پیداكردن همسر هم فكر كنند و در رسانه‌ها درباره این موضوع آُموزش داده شود. طلاق‌های رسمي و عاطفي كه در اطرافیانمان می‌بینیم جدا نگران‌كننده است و مجردها را از شروع زندگی مشترك می‌ترساند. باید ریشه‌یابی شود این جدایی‌ها بیشتر به چه دلیل است؟ من فكر می‌كنم زن و مرد وضعیت اقتصادی همدیگر را كه قبل از ازدواج می‌دانند و با اتفاق غیرقابل‌ پیش‌بینی روبه‌رو نمی‌شوند كه ناگهان بخواهند جدا شوند، این فضای فكری و فرهنگی متفاوت آنهاست كه مدتی بعد از ازدواج خودش را نشان می‌دهد و كار به جدایی می‌رسد.

از مجردها هم حمايت شود

رعنای 37 ساله؛ پرستار است. دو سال است از خانواده جدا شده و تنها زندگی می‌كند. از مشكلات زندگی مجردی كه می‌پرسم، سرش را تكان می‌دهد و می‌گوید: اگر مسائل مالی و سختی‌ها و مشكلات عاطفی و فیزیكی را هم بتوان تحمل كرد، این نگاه مردم است كه بیشتر از هر چیز یك دختر مجرد را آزار می‌دهد. تجربه به من یاد داده به جز تعداد كمی از دوستانم، زندگی مجردی‌ام را از بقیه پنهان كنم و طوری وانمود كنم كه با خانواده‌ام زندگی می‌كنم. تا می‌فهمند دختر مجردی هستی كه مستقل شده‌ای و زندگی جداگانه‌ای را تشكیل داده‌ای،‌ برخوردها با تو عوض می‌شود؛ یا زیادی خشن می‌شوند یا زیادی مهربان! از همسایه و فامیل گرفته تا همكار و همكلاسی. سن و جنس و طبقه اجتماعی خاصی هم ندارد. هركس به نوعی رفتارش عوض می‌شود. این كه دختری بدون ازدواج از خانه پدری خارج شود هنوز در كشور ما چندان جا نیفتاده و تعداد كمی از افرادی كه با آنها برخورد داشته‌ام، این مساله برایشان بغرنج نیست.

با او از آمارها و اظهارنظرهای كارشناسان كه حرف می‌زنم، می‌گوید: مفهوم تجرد قطعی را قبول ندارم. همه جای دنیا را كه نگاه كنید سن ازدواج افزایش پیدا كرده و افراد در سنین مختلف فرد مناسب خودشان را پیدا می‌كنند؛ پس این كه یك نفر سنش از سن معمول افراد متاهل در یك جامعه بیشتر باشد به معنی تجرد قطعی و تا پایان عمر او نیست.

رعنا درباره دلایل ازدواج نكردن و جدایی از خانواده هم توضیح می‌دهد: دلایل زیادی باعث شد ازدواج نكنم؛ یكی از آنها این بود كه هم خودم و هم خانواده‌ام اصرار داشتیم دوره لیسانس و فوق لیسانس تمام شود بنابراین در دوره دانشجویی برای این كه مزاحمتی در راه تحصیلم پیش نیاید به خواستگارها جواب منفی می‌دادیم. بعد از آن هم سختگیری خانواده شروع شد. وقتی من راضی می‌شدم، خانواده‌ام راضی نمی‌شدند و هنگامی كه آنها راضی بودند من تمایلی به زندگی با آن فرد نداشتم. معیارهایی كه در نظر داشتیم متفاوت بود. آنها به دنبال امنیت مالی و اقتصادی بودند و من دنبال داشتن نگاه مشترك به زندگی. تا این كه دو سال پیش تصمیم گرفتم از خانواده جدا شوم و زندگی مستقلی را برای خودم تشكیل بدهم. پدر و مادرم ناراضی بودند اما وقتی دیدند مصمم هستم كه خانه و زندگی جداگانه خودم را داشته باشم و از لحاظ مالی این توانایی را دارم، قبول كردند كه دخترشان در خانه‌ای جداگانه اما نزدیك به آنها زندگی كند.

او می‌گوید: به هر حال من الان از وضعیت زندگی‌ام راضی هستم. نمی‌گویم احساس تنهایی نمی‌كنم، نمی‌گویم فكر كردن به آینده نگرانم نمی‌كند، نمی‌گویم گاهی دلم نمی‌خواهد یك رابطه عاطفی پایدار داشته باشم و مادر بودن را تجربه كنم. اینطور نیست. گاهی این احساس‌ها خیلی هم شدت می‌گیرد؛ ولی وقتی به زندگی بعضی از دوستانم نگاه می‌كنم كه چطور بدون علاقه و تفاهم و فقط به خاطر فرار كردن از حرف مردم تن به زندگی مشترك داده‌اند و نارضایتی را در چشمشان می‌بینم، از تصمیمی كه گرفته‌ام احساس رضایت می‌كنم.

رعنا در پایان حرف‌هایش می‌گوید: با نگاهی به جمعیت مجرد كشور، این تصمیم‌گیران هستند كه باید برای مدیریت این شرایط وارد عرصه شوند. لازم است در عین حال كه برای ازدواج و افزایش جمعیت، برنامه‌ریزی می‌كنند، به فكر جمعیت مجرد كشور هم باشند و آنها را به رسمیت بشناسند. من فكر می‌كنم کاری که دولت باید در شرایط فعلی انجام دهد، حمایت از افراد مجرد و بویژه با شرایطی كه در آن هستیم حمایت از دختران مجرد است. آموزش‌های عمومی برای شیوه برخورد با قشر جوان مجرد و در نظر گرفتن حمایت‌هایی مانند حمایت‌های بیمه، مسکن، وام‌های ضروری و ... می تواند كمی از سختی‌های افراد مجرد كم كند. هرچه باشد، ما هم حقی داریم.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۰۸
انتشار یافته: ۱۷۷
سوران
|
-
|
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
این استقلال مالی غیر ضروری زنان (به استثای آموزش و پروش و وزرات بهداشت ) .

هم خودشان را بدبخت کرد و جوانان مرد را .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
قیاس به نفس میکنی؟
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
نظرتان خيلي بجا بود
علی
| United Kingdom |
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
بدبخت کسی که به خاطر پول شوهر کنه ! اومدیم آقا مرد ! تکلیف زن بی هنر بی درآمد تو این شهر چیه ؟ کی حمایتش می کنه ؟؟؟؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
کی گفته غیر ضروری؟؟ بخواد واسه پول تو جیبی دستشو جلو یه نامرد دراز کنه خوبه ؟؟ همه زندگیشو مث مادرش فقط واسه پر کردن شکمش شوهرش و تحمل کنه خوبه؟؟؟ بخواد صرفا واسه نیاز مالی یه شخص رو تا اخر عمرش تحمل کنه خوبعه؟؟ بابا به خودتون بیاین!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
غير ضروري؟؟؟!!! واقعا زن ها مريض هستند كه كار كنند؟! اجاره آپارتمان 80 متري در محله متوسط تهران 2 تا 2.5 ميليون است. اگر شوهرم 5 ميليون حقوق مي گرفت من كار نمي كردم ولي الان بايد هر دو كار كنيم و حقوق يكي از ما براي اجاره خانه مي رود. حقوق شوهرم هم براي خرج خانه و البته بچه دو ساله مان (هزينه مهد و شير خشك و پوشك و ...). حالا فهميدي غيرضروري يعني چي!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
ببنده همه بانوان و دوشیزگانی را که در پی استقلال مالی هستم ستایش میکنم.
علی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
این مسلم است که شغل و درامد خانمها در یک نگاه کلی به زندگی خانوادگی آسیب زیادی وارد کرده. خانمها چون خودشان پول در می آورند و از لحاظ مادی رشد کرده اند در مورد ازدواج منتظر کسی هستند که از آنها بهتر باشد . خوب وضع آقایان که تغییری نکرده حتی بدتر هم شده در نتیجه ازدواج بی ازدواج. در خانه نیز خانمها متاسفانه موضع سرسختانه تری گرفته اند. راحت تر بحث طلاق ر اپیش می کشند چون می گویند طلاق هم بگیرم اتفاق خاصی نمی افتد و تامین هستم...بچه ها نیز ساعتها بدور از مادر هستند در نتیجه تربیت خوبی نمی شوند...
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
بالاخره یکی حرف درست زد ... بدون تعارف
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
یا خیلی پولداری یا ازدواج نکردی که بدونی امروزه خرج خانه با کار کردن چند شیفت دو نفر به زور می چرخه
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
برای هر کدوم یه خواستگار با ماشین مدل بالا بیاد 3سوت بله رو میدن
توقع دخترها زیاد شده همه به فکر مادیات هستن
پاسخ ها
نسترن
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
متاسفم براي شما و اين طرز فكرتون، اتفاقا پسرهايي كه وضع مالي خوبي دارند فكر مي كنند دخترا بدون هيچ معطلي جواب مثبت ميدن بهشون و تو تصمصيم گيري چيزي مهمتر از مسائل مالي براشون وجود نداره...
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
من شغلم دامغانه. هر جا میرم خواستگاری دختر ها میگن شهر کوچک نمیایم امکانات نداره.
سوسیس بندری
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
اره خب منم دختر بودم فورا جواب مثبت میدادم به خواستگار پولدار
محمدرضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
گل گفتی مهدی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
خانم نسترن آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است! طرف یک عمر رفته خوشگذرونی، بعد صرفا بخاطر پول و موقعیتی که داره میره ازدواج میکنه، همون دختری که بهش بعله میگه به 100 تا جوون پاک ولی بی پول دیگه نه میگه!
علی
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
برای خواهر من یه خواستگار خیلی پولدار اومد. خونواده مرفه و سطح بالایی بودن. ولی خواهرم قبول نکرد. دلیلش هم این بود که زیادی خودشون رو سطح بالا می دونستن. از همون اول نگاه از بالا به پایین داشتن. خواهر من هم با اطمینان کامل و صراحتا گفت نه. خلاص.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
چرا از خود دامغان زن نمیگیری؟ نکنه فقط دختر تهرونی می خوای؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
به تعداد مثبت ها توجه کنید!
نسترن
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
من انكار نميكنم خيلي از دخترا مادي هستن ولي اين درست نيست همه را يه جور فرض كنيم. طرز فكر افراد جامعمون بيماره، بعضي از حرفايي كه تو اين مقاله گفته شده واقعا حرفاي منم به عنوان يه دختر مجرد هست. يكي از نظردهندگان مجردها رو بي قيد و بند ناميدن!يا اينكه استقلال مالي زنان را باعث بدبختيشون ميدونن. چه بسا خانم هايي رو در اطرافم ميبنم كه براي گذران زندگيشون با تحمل سختي زياد كار ميكنن. براي من كار كردن و استقلال مالي مهمه و خيلي بيشتر ارزش پول و زحمتي كه براي دراوردنش كشيده ميشه رو درك ميكنم و اينم ميفهمم تو اين شرايط سخت امروزي پيدا كردن كار مناسب با حقوق خوب براي جوونا چقدر سخت شده و سعي ميكنم انتظاراتم معقول باشه... ولي كاش برامون انسانيت و پاك بودن از ماديات پر رنگ تر بود...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
خیلی از خانواده ها بی اونکه بدونن این وسط ظلم میکنند مثلا پدر دختر که توقع داره من در ابتدای زندگی هرچی که اون بعد از سی سال تلاش داره داشته باشم یا مادر پسر که عروس رو به چشم طعمه برای خالی کردن عقده می بینه در مورد حقوق ازدواج هم متاسفانه پسر و دختر مسیر یکسانی رو برای رسیدن به امادگی ازدواج طی نمی کنند برای دختران امادگی تنها به یک بله گفتن و شرایط فکری مشترک و رضایت خانواده ختم می شه اما پسران بعد از تحصیل و سربازی و پیدا کردن کار تازه باید فکر جمع کردن سرمایه باشند. در مورد اعتماد هم مشکل کاملا دوطرفه است هیچ پسری هوسباز نمی شه مگر اینکه یک دختر جواب مثبت بده
ناشناس
|
Canada
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
دليل اصلي عدم علاقه به ازدواج بالا بودن حس انساندوستي خانمها است كه دوست.......
ندارن بدبخت شدن يك إنسان ديگرو ببينن يا خداي نكرده باعث اين بدبختي
بشن......
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
بامزه بود خخخ
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
هم لایک داری ،هم خخخخخخخخخخ
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
دولت براي استخدام هم اولويت را به متاهلين ميدهد براي امريه متاهلين و تقريبا همه چيز ولي به اين فكر نميكنند كه كسي كه مجرد مانده حتما شرايطش بدتر از متاهل بوده ازدواج نكرده بايستي شرايطش بهتر بشه اين مجرده بدبختره!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
اشتباه منفی دادم
بچه اراک
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
من بجات مثبت دادم با اینکه میخواستم منفی بدم
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
منم اشتباهی مثبت دادم فقط بخاطر اینکه نگرانی شما رو کم کنم
ناشناس
|
Canada
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
دليل اصلي عدم علاقه به ازدواج بالا بودن حس انساندوستي خانمها است كه دوست.......
ندارن بدبخت شدن يك إنسان ديگرو ببينن يا خداي نكرده باعث اين بدبختي
بشن......
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
کجا زندگی می کنی تو هان
کیان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
دخترای امروز ازدواج نکنند بهتره. خداییش اکثرشون اخلاق ندارند، لوس و پر توقع هستند، بدون هیچگونه سلیقه و مهربانی. همیشه حق به جانب صحبت می کنند و از احترام به شوهر چیزی نمی دانند. فکر میکنند که زن و شوهر هم سطح و برابر هستند ویادشان نیست که شوهر مدیر خانواده است و زن برنامه ریز خانواده. راستی خداوند چرا در اسلام اینقدر جزء به جزء وظایف مرد و زن را توضیح داده است و هیچ کس آن را به کار نمی بندد. حتی صدا و سیمای ما فقط از حقوق زنان حرف می زند و هیچگاه از وظایف زن و حقوق مرد صحبت نمیکند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
شما هم درهمان عصر حجر موندین!! بگردین شاید یه زیر خاکی پیدا کردین!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
مردا اگه مدیریت بلد بودن اوضاع کشورهای مرد سالار که الان این نبود بنده خدا!!!!!
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
دیدم مادرها و مادر بزرگ های ما چقد خوشبخت بودن به خاطر این مدیریت به حق شما!!!! همه با یه عالم حسرت تو سینه ی خاک خوابیدن!!! هر وقت یاد مادربزرگم میوفتم که چقد بدبختی کشید دلم خون میشه!!! اگه دستش تو جیب خودش بود هیچ وقت مجبور نبود یه ... رو تحمل کنه
ناشناس
| United Kingdom |
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
من چند تا زن از سه نسل قبل میشناسم تو فامیل، که وقتی شوهرشون فوت کرد اصلا ناراحت نبودن. مادربزرگه خودم از دست پدربزرگم هیچ دل خوشی نداشت بعضی مردا نباید ازدواج کنن فقط تحته فشار جامعه ست که تن به ازدواج و بدبخت کردن یه عده میدن.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
انگار همه مردم در رفاه هستند و تنها مشکل انها تفاوت های فرهنگی است !!!!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
بخشی از صحبت‌های دختران و پسران گلمون که زیر 25 تا 30 سال دارند از روی ناآگاهی و آیده‌ال گرایی و نچشیدن فشار زندگی واقعی است. کمی که بگذره و سن بالا بره تازه می‌فهمند زندگی و جامعه اونجوری که فکر می‌کردند به احساسات آنها اهمیت نمی‌دهد. ازداج برای هردو طرف محدودیت است اما نیمه پر لیوان که مقدارش هم کم نیست، انسان ها را وادار کرده این مسیر رو برن. منم که جوانتر بودم برای خودم ایده‌ال‌های زیادی داشتم و فکر می‌کردم که با دیگران تفاوت دارم اما به تدریج به خصوص بعد از اتمام درس و سربازی تازه فهمیدم ایده‌ال‌های فکری در حال تغییر کردنه و به ازای هرچیزی که کسب می‌کنم باید از مقداری از آنها چشم پوشی کنم. زندگی در مجموع یک بازاره که یک چیزی رو میدی و یک چیزی می‌گیری. شاید مجردی استقلال داشته باشه که البته استقلالشم بیش از سه چهار سال بیشتر ارزش نداره، اما تنهایی و احساس پوچی به آدم می‌ده.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
یه نظر درست و حسابی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
خوب بود . راضیم ازت .
ناشناس
| Kuwait |
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
من ۴۲ ساله هستم و مجرد؛ اتفاقا از زندگی مجردی خود لذت بسیار می برم. امید به زندگی ام بسیار بالاست و نه گرفتار پوچی شده ام و نه احساس تنهایی می کنم. برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری دارم که یقینا ازدواج سد بزرگی دربرابرشان می شود.
ازدواج کردن برای هرکسی نیست.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
حقوق مساوی از مهمترین نیاز دختران ما هست
پاسخ ها
ساعت 24
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
اونوقت دخترها هم باید به سربازی بروند
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
حقوق شما دخترها بیشتر هست که کمتر نیست.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
پس پولی که درمیارید رو خرج زندگی کنید نه این که بگذارید توی حساب یا برید باهاش لباس بخرید!
ناشناس
| Kuwait |
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
حقوق مساوی مشروط به برقراری شرایط مساوی به هنگام ازدواج است. همین دختران محترم حاضرند که مهریه شان را حذف کنند؟ اینها هم خدا را می خواهند و هم خرما را. به هنگام جدایی هم حقوق برابر و نصف اموال را می خواهند و هم مهریه شان را.
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
صحیح است اصلا برای پسرها هم مهریه بذاریم بعد خرج زندگی هم نصف نصف این میشه تساوی
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
در جواب ساعت 24:
هروقت 9 ماه بارداری و درد زایمان رو تحمل کردی سربازی هم میریم
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
بفرمایید چجوری بیشتر هست؟
اینکه اجازه تحصیل کار خروج از کشور و هرچیز من دست همسرم باشه ولی اجازه اون دست خودش یه توهین بسیار بزرگه به ما دخترا
کدوم حقو ما داریم؟ حق تعیین مسکن؟ طلاق؟ حضانت فرزند؟ کدوم حقو داریم؟
فقط با مهریه روما قیمت میذارن
گرفتن حقوق اولیه برابر مهریه بهترین کار برای هر دختریه
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
این دخترهای مصاحبه شده خواستگار ندارن الکی ناز می کنند
امید
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
پس مهریه واسه چتونه دیگه؟!
ما هم مهریه میخوایم!!!
رضا
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۵
همینه دیگه. شما خانوما فکر میکنید برابری حق زن و مرد همون تساوی حقوق هست.چرا وقتی مهریه رو طبق طبق میذارین اونوقت حرفی از تساوی نیست.
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟