تحلیل رفتار ایرانیها از آن دست موضوعات جذاب و البته عجیب است که هرازگاهی به بهانه بروز و ظهور رفتارهای مختلف صورت میگیرد. بزرگان زیادی در حوزه جامعهشناسی تا کنون در این خصوص کتاب نوشتهاند که چندتایی از آنها مثل کتاب «جامعهشناسی خودمانی» حسن نراقی یا «ما چگونه ما شدیم» صادق زیباکلام محبوب و عامهپسند هم شدند و با تیراژهای مختلف خوانندگان زیادی پیدا کردند؛ اما شاید فصل بررسی رفتار ایرانیها، بعد از رواج شبکههای اجتماعی میان عامه مردم احتیاج به بررسیهای جدیدتر و نوشتن کتابهای متفاوتتری دارد؛ جایی که ایرانیها زوایای پنهان روح جمعی خود را بروز میدهند؛ مسألهای که در خیلی از موارد موجب تعجب میشود.
به گزارش «تابناک»، در یک هفته گذشته اتفاقات رخ داده در مراسم حج و روز عید قربان و کشته شدن شمار بسیاری از حجاج، مهمترین خبر رسانهها بود و همین بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت. کشته شدن تعداد فراوانی از حجاج ایرانی در این فاجعه انسانی، بیخبری از وضعیت تعداد کثیری از حجاج، بسته شدن کانالهای خبری از محل حادثه و کارشکنی دولت سعودی در شفاف شدن جریان اطلاعات در این ماجرا، همه و همه موجب شد تا در یک فضای غیرشفاف و غبارآلود، بازار داغ شایعات در شبکههای اجتماعی، مهمترین محل برای دریافت خبر مردم باشد. در حالی که خانوادههای بسیاری در ایران از حال عزیزان خود بیخبر بودند و در شرایط بحرانی روحی به سر میبردند، گلادیوترهای شبکههای اجتماعی، صرفا به خاطر اینکه آمار فالوئرهای خود را بالا ببرند، دست به انتشار هر خبری که از این حادثه مخابره میشد، بدون در نظر گرفتن راستی و درستی آن میزدند. انتشار تصاویر مختلفی که کمی بعد مشخص شد برخی از آنها غیرواقعی است؛فیلمهایی که خیلی از آنها به حادثه منی ارتباطی نداشت و راهاندازی کمپینهایی که خیلی از آنها اهداف دیگری را غیر از تسلی عمومی به داغداران این حادثه داشت.
در یکی دو سال اخیر، وقتی در آذربایجان یا بوشهر، زلزلههای ویرانگری رخ داده بود، میزان همدردی مردم در شبکههای اجتماعی بسیار بالاتر از وقتی بود که این حادثه در عربستان اتفاق افتاد. عجیب اینکه حادثه منا در مقیاس آماری تعداد کشتههای بیشتری را در دل خود جا داده بود و رخ دادن این مسأله در یک کشور دیگر و اضطراب و نگرانی خانوادههای قربانیان در ایران از وضعیت عزیزانشان باید همراهی و همدردی بیشتری را در میان ایرانیها برمیانگیخت؛ اما پیوند خورد این مسأله با مسائل اعتقادی، سیاسی و نژادی موجب شد تا بسیاری فراموش کنند که فارغ از همه اینها نزدیک به 500 ایرانی در عربستان کشته و مفقود شدند و در این وضعیت و در حالی که هنوز تعداد زیادی از عزیزانمان در عربستان حضور دارند، چه کاری میتواند به آنها و خانوادههایشان کمک کند.
آیا انتشار اخباری که حتی نشردهندگانش هم راستی و درستی آن را نمیدانند، موجب آرامش خانوادههای منتظر میشود یا بر اضطراب آنها میافزاید. این حرص و ولع برای بیشتر دیده شدن در شبکههای اجتماعی آیا به اینکه دل خانوادههای داغدار و منتظر را بیازاریم میارزد؟ همین چند روز پیش، رئیس ستاد حج و زیارت سازمان صداوسیما در مصاحبه با ایسنا با یادآوری اینکه نزدیک به 65 هزار زائر ایرانی در مکه هستند و این یعنی میلیونها نفر در ایران چشمانتظارند، از فعالان شبکههای اجتماعی درخواست کرد، از انتشار اخبار ضد و نقیض پرهیز کنند، زیرا هر اندازه این نوع اخبار بیشتر منتشر شود، خانوادههای بیشتری دچار نگرانی میشوند.
در واقع فعالان شبکههای اجتماعی در مواجه با حادثه منا اولویتها را فراموش کردهاند. اگر این حادثه حاصل بیتدبیری برگزارکنندگان مراسم حج هست که هست، در وهله نخست، تاختن به دولت سعودی و دامن زدن به مسائل سیاسی و حتی فراتر از آن انجام حرکات زشت نژادپرستانه اولویت ما نیست؛ چیزی که در عمل اتفاق افتاد. ما به جای اینکه با آرام کردن فضا به دنبال راه حل بهتری برای با خبر شدن از حال ایرانیهای حاضر در مراسم حج باشیم، بر اختلافات سیاسی، مذهبی و قومی دامن زدیم که این مسأله به غیرشفافتر شدن فضا بیشتر کمک کرد.
صادق زیباکلام در این زمینه در فیسبوکش نوشت: «بر خلاف سایر مسلمانان دیگر، پاسخ ما ایرانیان به این پرسش که «مسئولیت تراژدی منا بر عهده کیست؟» روشن است. پاسخ یا درستتر گفته باشیم، «پاسخهای» ما در قبال این پرسش در قالب مجموعهای از واکنشها ظاهر شدند. یکی از واکنشها بیرون ریختن تعصبات و احساسات نژادپرستانه بسیاری از ما ایرانیان علیه اعراب بود. حادثه منا مستمسک و بهانه مناسبی شد برای بسیاری از ایرانیان تا دقودلیشان را بر سر اعراب خالی کنند. فرضشان بر این بود که آن حادثه در نتیجه سوء مدیریت و بیلیاقتی سعودیها اتفاق میافتاد و ایرانیان با توهین به اعراب میخواهند، گلایه و عکسالعملشان به سعودیها را نشان دهند».
اتفاق بدتری که از اتفاقات بالا رخ داد، ماجرای همیشگی برخورد ایرانیها با یک اتفاق است. آن هم این است که ایرانیها فارغ از خوب یا بد بودن، شاد یا دردناک بودن اتفاق رخ داده از آن جوک و لطیفه میسازند و در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند و یک جور جنون رقابت در میزان بامزگی در شبکههای اجتماعی میان ایرانیها رواج پیدا کرده که فارغ از اینکه سوژه توافق هستهای باشد یا جان باختن 500 ایرانی، بامزههای فضای مجازی مینیمالها و لطیفههای خود را از این ماجرا ابداع میکنند و در شبکههای اجتماعی میگسترانند تا بلکه شهوت بالا رفتن تعداد فالوئرهایشان اندکی ارضا شود؛ مسألهای که با واکنش افراد مختلفی هم همراه بوده و از فعالان شبکههای اجتماعی خواستند تا حرمت جانباختگان فاجعه منا را حفظ کنند.
نگاهی به رفتار خودمان در همین یک هفته گذشته شاید به ما نشان بدهد که چگونه مردمی هستیم.