دو سه روزی است که پیشانی سالن اصلی تئاتر شهر فروریخته است؛ اتفاقی که در پی وعدههای چندباره برای بازسازی این سالن مهم و قدیمی تئاتر پایتخت اتفاق افتاد و به خوبی به مسئولان امر نشان داد، وضعیت سالنهای تئاتر در ایران در چه وضعیتی است. این در حالی است که علی جنتی سال 94 را سال تئاتر نامگذاری کرده بود.
به گزارش «تابناک»، عصر شنبه (25 مهر) پیشانی سن تالار اصلی مجموعه «تئاتر شهر» فرو ریخت. این اتفاق در حالی رخ داد که در شبهای پیش از آن تالار اصلی تئاتر شهر میزبان علاقهمندان به نمایشنامهخوانی «روز واقعه» بود؛ اما دلیل این حادثه نصب دکور اعلام شد. در واقع سیم بُکسلی که نگه دارنده دکور و پیشانی سِن سالن اصلی تئاتر شهر بوده، پاره شده و آن هم به دلیل وزن سنگین (حدود 10 تن) پیشانی سن و دکوری است که قرار بود نصب شود و پیشانی پایین افتاده است. اما تنها یک نصب دکور نمیتواند عامل اصلی این ماجرا باشد؛ خصوصا اینکه همه میدانیم از سال 1346 که این مجموعه برپا شده تا کنون بیشتر بار تئاتر کشور بر دوش این مجموعه بوده و سن و سال بالای آن در کنار عدم رسیدگی به این مجموعه بیشک مهمترین عامل این اتفاق بوده است.
اين اتفاق در حالي رخ داده كه بازسازي مجموعه تئاتر شهر مشخصا بهطور خاص، قرار بود در نخستين گام در مورد سالن اصلي انجام شود. با اين همه به دلايلي سالن اصلي به اجرا برگردانده شد و سالنهاي ديگر با تأخير بسيار طولاني بازسازي شده كه هنوز هم روند اين بازسازي كامل نشده است. از مهر ماه سال ۹۳ فاز جديدي از بازسازي مجموعه تئاتر شهر آغاز شد و طي آن سالنهاي قشقايي، سايه و كارگاه نمايش مجموعه تخريب شدند. قرار شد تا همزمان با فعاليت سالن اصلي و سالن چهارسوي تئاتر شهر، سالنهاي بلكباكس تخريب شده نيز بازسازي و استاندارد شوند.
بنا بر گفته دستاندركاران بازسازي و مديران تئاتري مهمترين هدف از بازسازي نزديك كردن مجموعه به استانداردهاي فني و ايمني سالنهاي تئاتري بود اما بازسازي هرگز بر اساس زمانبندي اعلام شده - كه بر اساس شنيدهها با قراردادي چهار ماهه تنظيم شده بود- پيش نرفت و هر بار كسي از دري سخن گفت. زمان افتتاح سالنها مدام به تأخير ميافتاد و هر تأخيري فشارها را براي مسئولان بيشتر ميكرد. با بالا گرفتن كار و شروع موجي از گلايه تئاتريها، مرادخاني، معاون هنري وزارت ارشاد اعلام كرد كه ما كيفيت را فداي سرعت نميكنيم. « ترجيح ميدهيم تعجيل براي جشنواره موجب نشود از برخي اتفاقات خوب در بازسازي صرفنظر شود. اگرچه آماده شدن سالنها براي جشنواره براي ما ضرورت دارد، كيفيت مهمتر است. در مورد بازسازي، اهالي تئاتر هم نظراتي دارند كه قرار است، همه آنها تجميع شود. به همين دليل نميخواهيم فشار كاري و كمبود زمان، موجب شود از برخي مسائل چشمپوشي كنيم».
اما با ادامه اين روند و طولاني شدن ماجرا اين بار كار به آنجا رسيد كه وزير و معاون او مرادخاني بارها مستقيم پيگير روند بازسازي شده و خواستار تسريع آن شدند، زيرا به نظر ميرسيد با در نظر گرفتن زمان مناسب بازسازي باز هم كار بيش از حد به طول انجاميده است. در هر حال با فشارها و پيگيريهاي مستقيم مسئولان، سرانجام امسال دو سالن به چرخه اجرا برگشتند، ولی با شرايط خاص زيرا كار بازسازي تمام نشده بود و براي مثال سالن سايه با صندليها پرتابل ميزبان اجراهاست.
علی مرادخانی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، که به همراه مهدی شفیعی، مدیرکل هنرهای نمایشی، پس از این اتفاق خود را به تئاتر شهر رسانده بود، درباره نمایش «ترور» که قرار است به زودی در تئاتر شهر به صحنه رود و تعطیلی احتمالی آن بیان کرد: اگر قرار باشد تعطیلی برای این سالن اتفاق بیفتد، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که علاقهمند نیستیم در شرایط ناامن، فعالیتی صورت گیرد.
به همین دلیل باید اجازه دهیم یک گروه کارشناس، فردا ٢٦ مهرماه بررسیهای خود را آغاز کند تا بتوانیم نسبت به این موضوع دقیقتر اظهارنظر کنیم. او همچنین درباره اینکه اگر قرار باشد بازسازی به سرعت صورت گیرد باید مشکلات بودجه و بوروکراسی اداری رفع شود و چطور این اتفاق رخ خواهد داد، گفت: ما نیز به همین فکر میکنیم و معتقدیم تعطیلی، درمان تئاتر شهر نیست. اگر تعطیلی هم رخ دهد، نسبت به آن موضع داریم، چون دوست نداریم در این شرایط در این سالن کار شود. مسأله این است که باید این سالن را از هر نظر امن کرد، مخصوصا که فکر میکنم تا شب گذشته در تالار اصلی برنامه نمایشنامهخوانی اجرا میشد و ممکن بود اتفاق دیگری رخ دهد.
مرادخانی افزود: با این حال خدا رحم کرد، این حادثه تلفات جانی نداشت؛ اما پیگیری میکنیم تا موضوع حل شود. ضمن اینکه این کار در تئاتر شهر باید خیلی پیشتر از اینها شروع میشد و حالا به جایی رسیده که نشان میدهد حرفی که میزنیم واقعیت دارد؛ البته در این بین تالار وحدت و موزه هنرهای معاصر مشکلات کمتری ندارند.
«تئاتر شهر»، «موزههنرهای معاصر»، «تالار وحدت» و ... نگاهی به این اسامی همچنان به ما یادآور میشود که بخش اعظم بار فرهنگی پایتخت را که از قضا مهمترین روزیدادهای فرهنگی و هنری کشور را در آن برگزار میشود، سالنهای پیری بر دوش میکشند که بیش از نیم قرن از عمرشان میگذرد و همه در حوالی دهه 40 شمسی ساخته شدهاند و حالا با رسیدگی نامناسب به وضعیت اسفباری افتادهاند که حتی مسئولان وقت هم نسبت به بحرانی بودن اوضاع آنها واکنش نشان میدهند اما سوال بزرگتر اینجاست که چرا هنوز و با گذشت این همه سال نتوانستیم زیرساختهای مناسب فرهنگی در کشورمان ایجاد کنیم که با فروریختن سقف تئاتر شهر نگرانی تعطیلی تئاتر باشیم. نگاهی به مدیریت فرهنگی در این سالها نشان میدهد، ما بیشتر از آنکه به فکر توسعه زیرساختهای فرهنگیمان خصوصا در بخش تئاتر باشیم، به دنبال توسعه بخش تعمیر و نگهداری بناهایی بودیم که وجود داشتند و همین کار را هم به خوبی انجام ندادیم تا یک شب بعد از نمایشنامه خوانی رحمانیان سقف سالن تئاتر اصلی کشور بریزد و ما خدا را شکر کنیم که این اتفاق چند ساعت قبلتر رخ نداد که تلفات جانی سنگینی داشته باشد.
در اینجا بد نیست بخشی از صحبتهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را در همین چند ما پیش بار دیگر بخوانیم. «آنهايي كه گله دارند، محق ميدانم و ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سال ٩٤ را با عنوان تئاتر نامگذاري كرديم و جزو اولويتهاي كاريمان در سال جديد اين است كه توجه ويژه براي افزايش تالارها و تئاترشهرهاي شهرستانها و حمايت از توليد تئاتر و گروههاي نمايشي داشته باشيم.» اگرچه علی جنتی در صحبتهایش از توجه ویژه به تئاتر سخن میگوید و در بخش پایانی آن هم به توسعه زیرساختهای تئاتر در کشور اشاره میکند اما عملکرد این وزارت خانه در شش ماه گذشته که چنین نبوده و حتی اگر از ماجرای ساخت سالنهای جدید هم اگر چشمپوشی کنیم میبینیم سالنهای قدیمی تئاتر هم برای زنده ماندن و نفس کشیدن دچار یک عملیات فرسایشی بازسازی شدهاند که جانشان را به لب رسانده است.