بی شک عملیاتی شدن برجام نقطه عطف بسیار مهمی در تاریخ معاصر جمهوری اسلامی محسوب می شود که استفاده مطلوب از این فرصت می تواند، راهگشای بسیاری از مشکلات کنونی کشورمان باشد.
بازگشت مقادیر قابل توجهی از اموال و سرمایه های بلوکه شده ایران اسلامی به کشور، دست دولت را در بازپرداخت بدهی هایش باز می گذارد و امیدها را برای گذار از رکود، تورم و گرانی دوچندان می کند.
اکنون و در دوران پسابرجام این انتظار به حق از جانب ملت ایران وجود دارد که ظرفیتی که پیش از این صرف دفع و رفع اتهامات واهی علیه کشورمان می شد، صرف ساختن و عمران و آبادی میهن عزیزمان شود و مشکلاتی همچون نرخ بالای بیکاری در کشور سیر نزولی خود را آغاز کرده و استمرار یابند.
بی تردید از نقش فعال و کنشگرانه دستگاه دیپلماسی کشور در به بار نشستن برجام نمی توان چشم پوشی کرد و تلاش شبانه روزی اعضای تیم مذاکره کننده این پیروزی بزرگ را برای ملت به ارمغان آورده است. اما در دوران پسابرجام، نقش دستگاه دیپلماسی کشور پررنگ تر هم خواهد شد. عملیاتی شدن برجام از سویی صحه گذاشتن بر نقش بی بدیل ایران در منطقه است و کشورمان به عنوان تنها کانون ثبات در خاورمیانه، باید گام های مهمی را برای حل بحران های موجود در منطقه بردارد و برای مبارزه با خشونت و تروریسم چه در قالب گروه های تکفیری و چه از جانب گروه های صهیونیستی و وابسته به استکبار جهانی اقدام کند.
افزون بر این، نظارت بر اجرای صحیح بر جام از جانب طرف مقابل، یکی دیگر از مهمترین اقداماتی است که دستگاه دیپلماسی کشور باید انجام دهد که اساسا آمریکا و هم پیمانانش هیچگاه برای ملت ایران قابل اعتماد نبوده و نیستند. لذا مسولان ذیربط باید آماده باشند تا در صورت هر گونه خدعه و احیانا وضع تحریم های موازی به بهانه های واهی از جانب ایالات متحده و متحدانش، واکنش و پاسخ درخور و متوازنی به این دست اقدامات احتمالی نشان دهند.
در این میان انتظار از دولت تدبیر و امید هم این است که ملت ایران بتوانند پاداش بیش از یک دهه مقاومت جانانه در برای تحریم های ظالمانه و ناعادلانه غرب را دریافت کنند و اثر برداشته شدن تحریم های مذکور، را در معیشت و زندگی و به عبارت بهتر، بر سر سفره های خود احساس کنند که این موضوع بی شک جز با مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی دقیق میسر نخواهد بود که امید است دولت تدبیر و امید با آگاهی از این موضوع در همین راستا گام بردارد و هم راه را بر رانت خواران و متعرضان به بیت المال سد و هم از این فرصت در راستای توسعه روز افزون کشور استفاده بهینه کند.
نکته مهمی که نباید فراموش شود توجه توسعه درون زا، در دوران پسا برجام است که زمینه برای حضور جدی ایران در بازارهای جهانی فراهم شده، و محدودیت های ناشی از تحریم های ناعادلانه دیگر وجود ندارد. هرچند که ارتباط با شبکه جهانی، در دوران کنونی لازمه رشد اقتصادی است اما ظرفیت اصلی پیشرفت در داخل کشور و در دستان توانمند جوانان و دانشمندان ایرانی قرار دارد که ظرفیتی بی بدیل را در اختیار مسولان قرار داده است.
لذا باید به جای اتکا بر بازیگرانی که بارها اثبات کرده اند قابل اعتماد نیستند، بر ظرفیت های داخلی برای رشد و توسعه کشور تأکید کرد و فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص اقتصاد مقاومتی را نصب العین خود قرار داد.
ناگفته پیداست که اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها نسخه درمان اقتصاد بیمار کشورمان، صرفا مربوط به دوران تحریم های ظالمانه علیه ملت ایران نبوده و نیست و زین پس هم تکیه بر اقتصاد مقاومتی و داشن بنیان، می تواند پایه های اقتصاد کشور ما را ترمیم و تحکیم کند.
در یک جمعبندی کلی باید گفت که برجام اگرچه شرط لازم برای خروج از گرداب چالشهای درهمتنیده اقتصادی است، اما شرط کافی محسوب نمی شود و در این راه نیازمند استفاده کامل و درست از ظرفیت های داخلی هستیم.
اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی به دور از شعار و هیاهوهای سیاسی، تقویت زیر ساختهای توسعه اقتصادی ایران اسلامی، همگرایی و هم افزایی بخش های مختلف برای دستیابی به اهداف توسعه ای، باور به توان و استعدادهای داخلی و حذف زمینه های رانت برای برخی افراد و گروه ها می تواند منجر به انقلابی در عرصه اقتصاد کشور شده و از این طریق بخش هایی از مشکلات و نابسامانی های اقتصادی قابل حل و فصل است و ملت ایران حلاوت این پیروزی را بیش از پیش در کام خود احساس خواهد کرد.