خانه احزاب به دنبال برگزاری هشت نشست هفتگی با محوریت نقش احزاب در انتخابات است؛ اما این اقدام خانه احزاب با ابهامات بسیاری روبه روست؛ ابهامات ساختاری و محتوایی.
به گزارش «تابناک»، در حالی مسئولین خانه احزاب از تشکیل هشت نشست هفتگی سخن گفته اند که تنها 37 روز تا برگزاری انتخابات در روز هفتم اسفند مانده است، حال آنکه حتی اگر برگزاری اولین جلسه خانه احزاب در روز دوشنبه را نیز در این مسأله مورد توجه قرار دهیم، همچنان امکان اجرای این برنامه وجود ندارد. از سویی، مسئولان این نهاد تأکید دارند که این نشست ها پیش از دوران تبلیغات یک هفته ای منتهی به انتخابات پایان خواهد یافت.
بر اساس ماده اول از اساسنامه، این نهاد مدنی غیردولتی به منظور ایجاد فضای سیاسی در کشور و ارتقاء و گسترش فرهنگ حزبی و فعالیت گروهی و تقویت روحیه تعاون و تفاهم بین احزاب و گروه های سیاسی خانه احزاب ایران تشکیل می شود.
حال پرسش اینجاست، آیا می توان پذیرفت چنین نهادی در آستانه دو انتخابات مهم، هنوز به تقویم آن اشراف نداشته باشد؟ به بیان دیگر نشست های فوق الذکر در پی ترسیم و تقویت نقش احزاب در دانش و کنش سیاسی شهروندان در عرصه انتخابات است. اما خود این بازیگردانان و متخصصان عرصه سیاست داخلی، هنوز از ظرفیت ستادی این نهادها به خوبی استفاده نمی کنند.
برنامه خانه احزاب برای تشکیل هشت جلسه هفتگی در چهار هفته علاوه بر عدم اشراف به تقویم انتخابات، معانی دیگری را نیز در خود پنهان کرده است. نخست اینکه تشکل متولی ساماندهی رفتار احزاب درک درستی از رفتار حزبی ندارد. احزاب به این دلیل شکل گرفته اند که تقاضاهای سیاسی و اجتماعی شهروندان را شکل داده و پس از گردآوری حمایت حامیان خود، این تقاضاها را به پیشنهاد و سپس به رفتار سیاسی مبدل کنند. یک حزب در معنای مدرن خود مقوله ای نیست که تنها به ماه های منتهی به انتخابات محدود شود. بلکه احزاب باید طی بازه زمانی میان دو رأی گیری، به تربیت سیاسی شهروندان اقدام کرده و به رصد بازی های سیاسی بپردازند.
دومین نقطه ابهام در رابطه با نشست های «بررسی نقش احزاب در انتخابات و ایجاد شور و نشاط انتخاباتی» در تک بعدی بودن نگاه خانه احزاب به مقوله انتخابات است. تمرکز بر مشارکت، می تواند به نادیده انگاشتن امنیت، رقابت و حتی سلامت انتخاباتی در کشور شود. از سوی دیگر، مشارکت انتخاباتی تنها در میزان رأی خلاصه نمی شود. بلکه شاید بتوان مشارکت کیفی را در مقابل مشارکت کمی، بدین صورت بازتعریف نمود که آموزش سره از ناسره در عرصه سیاسی از وظایف احزاب است. در نتیجه احزاب و نهادهای متولی ساماندهی احزاب علاوه بر وظیفه خود مبنی بر گرم کردن تنور رقابت انتخابات، موظفند تا مردم را به سمتی سوق دهند که خودشان بتوانند نامزد اصلح را از کسی تفکیک کنند که شایستگی حضور در مجلس را ندارد.
پس می توان این گونه نتیجه گیری کرد که خبر جلسات هفتگی خانه احزاب به بدوی و ضعیف بودن احزاب و فقدان بافت رفتار صحیح جزبی در ایران دلالت دارد. وقتی خانه احزاب نمی داند که چند هفته تا انتخابات باقی مانده، نباید توقع داشت که نشست هایش نیز نقش چندانی در تغییر مواضع و رفتار سیاسی شهروندان داشته باشد. به بیان دیگر، شور و شوق انتخاباتی نیز اگر وجود داشته باشد، بیش از آنکه منبعث از این جلسات هشتگانه باشد، متأثر از بافت اجتماعی کشوری در حال توسعه است که تمام وظایف انتخاباتی را در حضور در پای صندوق های رأی محدود می کند.