ساعت 3 صبح چهارم تیر امسال، صدای گریههای شایان در بیمارستانی در میدان راهآهن تهران پیچید. پدر شایان دل توی دلش نبود که نوزاد را ببیند و مادر شایان تازه چشم باز کرده بود، پدر و مادر یکی در اتاق عمل و یکی پشت در اتاق عمل، هر دو به فکر سالم بودن نوزاد بودند. تنها چیزی که فکرش را هم نمیکردند این بود که این نوزاد تنها یک روز و نیم در کنار آنهاست و کمتر از 48 ساعت دیگر باید به پاسخ این سوال فکر کنند که چه کسی نوزادشان را ربوده است؟ باید به این فکر کنند که آیا همان عکسی که یک ساعت پس از تولد از شایان گرفته شد تنها یادگار از او خواهد بود یا باز هم میتوانند او را ببینند و از او عکس بگیرند؟ موضوعی که تا امروز ادامه دارد و هنوز هیچ ردی از نوزاد به دست نیامده است.
به گزارش فرهیختگان، آخرین اتاق در راهروی اول بخش زایمان بیمارستان شلوغ بود و بوی گلهای ملاقاتکنندهها با بوی انواع شیرینی که به مناسبت به دنیا آمدن شایان به میهمانان تعارف میشد در هم آمیخته بود. همه به پدر و مادر نوزاد تبریک میگفتند و برای دیدن او به انتهای اتاق و نزدیک تختش میرفتند. حمیده هم اگرچه هنوز وضعیت مناسبی نداشت و نمیتوانست راحت بنشیند، با این حال مدام به فرزندش نگاه میکرد و صحبتهای اطرافیان درباره چهره شایان را میشنید. در این میان زن میانسالی در بین ملاقاتکنندهها حضور داشت که حمیده یک بار پیش از زایمان او را دیده بود. گفته بود همراه بیماری در اتاقهای دیگر است. زن میانسال چندین بار نوزاد را نگاه کرد و از در خارج شد.
ظهر پنجم تیر، این خانواده برای مرخص شدن باید برگه ولادت نوزاد را تحویل میگرفتند و با بیمارستان تسویه میکردند. حمیده و مادرش به همراه شایان که روی پیشخوان گذاشته شده بود جلوی پذیرش بیمارستان منتظر بودند تا پدر شایان کارهای تسویهحساب را انجام بدهد. پدر شایان برگشت و سراغ نوزاد را گرفت. حمیده و مادرش متوجه شدند نوزاد نیست، احتمال دادند یکی از پرستاران او را برداشته باشد اما کل کادر پرستاری از نبودن نوزاد بیاطلاع بودند. فکری به ذهن حمیده آمد، چند لحظه پیش همان زن میانسال را چندین بار در اطراف خود و مادرش دیده بود که به آنها از دور نگاه میکرد و راه میرفت.
قاضی دوربینهای بیمارستان را از مدیریت بیمارستان طلب کرد، اما مشخص شد این بیمارستان هر فیلم را نهایتا تا 48 ساعت نگه میدارد و پس از آن پاک میشود. تحقیقات دیگر نیز در این باره ادامه پیدا کرد ولی هر چقدر این پرونده که در دادگاه اسلامشهر باز بود جلو میرفت کمتر به نتیجه میرسید. خبری از زن میانسال هم نبود و اینکه آن زن که بوده و چه نقشی در ربودن شایان داشته برای همیشه علامت سوالی در ذهن مادر شایان شد.
از طعنههای اطرافیان خستهایمحالا بیش از 6 ماه از ربوده شدن این نوزاد در حالی گذشته که کوچکترین سرنخی از عاملان سرقت نوزاد به دست نیامده است.
حمیده که اولین فرزند خود را به این شکل از دست داده به «فرهیختگان» گفت: «از 5 تیر تا امروز حتی یک شب هم نتوانستهام بخوابم. هر کاری از دستمان برمیآمد انجام دادهایم ولی پیدا نمیشود که نمیشود.»
او افزود: «از حرفها و تهمتهای دیگران خسته شدهایم و همسرم گفته دیگر پیگیر شکایت نباشیم، همسرم میگوید دیگر پیدا نمیشود، نمیدانم چهکار کنم.»
این مادر جوان که نوزادش را یک روز پس از تولد از او ربودهاند، ادامه داد: «سه نوزاد دیگر را در این بیمارستان ربودهاند. من این را وقتی این اتفاق برایم افتاد در دادگاه شنیدم. میگویند خرید و فروش نوزاد در این بیمارستان اتفاقی عادی است و نمیدانم چرا کسی رسیدگی نمیکند.»
او همچنین گفت: «ما برای این کودک آرزوها و برنامههای زیادی داشتیم، هیچوقت فکر نمیکردم یک روز بیشتر او را نبینم. حالا فقط ما ماندهایم و طعنه و کنایههای اطرافیان. میگویند سهلانگاری کردهاید. شوهرم هم به این دلیل میگوید دیگر پیگیری نکنیم.»
پیگیر نشدن همسر حمیده برای شکایت و اصرار داشتن به فراموش کردن نوزاد از طرفی و ربوده شدن نوزاد دقیقا در تایمی که قرار بوده مرخص شود یعنی آگاهی کودکربا از این شرایط از سوی دیگر، این پرونده را همان قدر شبههناک میکند که مختومه شدن پرونده از سوی قاضی.
پرونده نباید مختومه شود
بهمن کشاورز حقوقدان درباره این ماجرا گفت: «اگر نوزاد را به این خانواده تحویل داده باشند تقصیری متوجه بیمارستان نیست و به لحاظ حقوقی مدیریت بیمارستان مسئولیتی ندارد. اما اینکه چطور در زمان به این کوتاهی که انگار کمتر از یک دقیقه بوده نوزاد روی پیشخوان پذیرش قرار گرفته و بلافاصله ربوده شده عجیب است. از سوی دیگر اصرار پدر شایان برای ادامه ندادن شکایت نیز جای تامل دارد.»
این حقوقدان همچنین گفت: «به هر حال دادستان و اداره آگاهی میتوانند از جنبه حقوق عمومی پیگیر ماجرا شوند که چه امنیتی در بیمارستان حاکم است که پس از 30 ثانیه قرار گرفتن نوزاد روی پیشخوان، ربوده میشود ولی از نظر من اگر نوزاد تحویل داده شده مسئولیتی متوجه بیمارستان نیست.»
کشاورز همچنین درباره پاک شدن دوربینهای مداربسته بیمارستان پس از دو روز گفت: «درست است که نصب دوربین مداربسته برای برخی اماکن ضروری است اما مجهز بودن به دوربین تعهدی برای این نیست که فیلمها نگهداری شود. دوربین صرفا برای مونیتورینگ و کنترل فضا است نه نگهداری آن فیلم. به هر حال این خانواده حداقل کاری که میتوانند بکنند این است که پیگیر شکایت خود باشند، حتی اگر به هر علتی قصد پیگیری ندارند به نظر من اگر باز هم نوزادربایی در آنجا اتفاق افتاده آگاهی باید این مکان را مورد بررسی قرار دهد شاید آن نوزادان قبلی حداقل پیدا شوند.»
به هر حال این نوزاد در بیمارستانی در جنوب پایتخت ربوده شده و هنوز هیچ ردی از عاملان این آدمربایی به دست نیامده است. براساس آنچه در جستوجوها به دست آمده، گفته میشود در این بیمارستان به جز این مورد، باز هم نوزادربایی شده است.